🔞
پرستار جذاب من 😱
از بچگی عاشق مردای سن بالا بودم مردای جا افتاده... و بلاخره تونستم به خواستم برسم... من
پرستار حاجی بودم ... سال ها همسرش فوت کرده بود و اصلا
رابطه ای نداشت... خانوادم مخالف بودن اما به اصرار من قبول کردن و بلاخره ازدواج کردیم...
بلاخره تو #حجله با حاج آقا تنها شدم..اینقدر این
رابطه برام جذاب بود که براش لحظه شماری میکردم...
دوست داشتم زودتر با حاجی که 35 سال از خودم بزرگتر بود تنها بشم.. دوست داشتم عشق رو جور دیگه ای تجربه ای کنم...
دیگه تحمل نداشتم که حاجی نشست رو
تخت و بدون مقدمه گفت بیا ... 😱💦
🔞 به دلیل صحنه های باز کلامی فقط +21 سال بخوانند 👇👇
https://telegram.me/joinchat/BIOMpzwUHXJnRRcn2HPdeQ❌ توجه داستان بدون #سانسور می باشد