آدمای سیگاری، وقتی سیگار می کشن وقتی قسمت جلویی سیگارشون تبدیل به خاکستر می شه، یا باید خودشون بتکوننش، یا وایسن قسمتای بیشتری تبدیل به خاکستر شه و وقتی سنگین شد خودش بیوفته تا سیگار تموم شه. این صحنه رو خیلی مستقیم می تونم به روابط یک طرفه ی آدما تشبیه کنم. تویی که تو یک رابطه یک طرفه ای و می دونی فقط خودت عاشقشی و تلاش می کنی، و اون هیچ ریکشنی نداره وحتی نسبت بهت حسی نداره، ولی بازم داری ادامه میدی؛ یا باید همون اول خودت با میل خودت همه چیو رها کنی و بری، یا باید وایسی و انقد اذیت بشی و این اذیت شدنا رو دوشت سنگینی کنن، تا دیگه نتونی بری جلو و واست نایی نمونه، اونموقه طرفت با تموم احترام و علاقه ای که نسبت بهش قائل بودی، خودش از چشمت میوفته. در هر صورت این رابطه تموم می شه و تو می مونی یک مغز خسته که نه دیگه حوصله ی افراد جدیدو داره، نه حتی حوصله ی خودش.
-دیاکو.