Репост из: چپ اسلامي
چرخش پراگماتيستى جمهورى اسلامى و جدايى سياست از دين در مجلس خبرگان خرداد ٦٨
🔹حجت الاسلام خامنه اى: [درصورت انتخاب من به رهبرى] اصلا از لحاظ فنى اشكال پيدا مى كند اين قضيه؛ رهبرى رهبرى صورى خواهد بود نه رهبرى واقعى. من نه به لحاظ قانونى و نه از لحاظ شرعى براى بسيارى از آقايان حرفم حجيت حرف رهبر را ندارد، اين چه رهبرى خواهد بود؟ (از لحاظ قانونى...) از لحاظ شرعى حجيت قول رهبر در صورتيست كه كسى كه مى خواهد به حرف او عمل كند، او را فقيه و صاحب نظر در امور دين بداند. خب آلان در همين جلسه چند نفر از آقايان آمدند صحبت كردند تصريح كردند كه بنده صاحب نظر نيستم. اين چطور، همين آقاى آذرى قمى كه اسم بنده رو اول بار در جلسه آورد [بعنوان معاون اجرائى آيت الله گلپايگانى] بنده اگر حكم كنم ايشان قبول خواهد كرد؟ قطعا قبول نمي كنند!
🔸حضار (احتمالا با محوريت خود جناب آذرى قمى) با صداى بلند: بعد از رهبر شدن بله!
🔹حجت الاسلام خامنه اى: نه آقا بعد از رهبر شدن؟!...
---------
1️⃣ گفتگوى كوتاه فوق به زعم من معماى رابطه واقعى ميان فقه و سياست؛ نهاد دين و نهاد دولت؛ امر قدسى و امر عرفى را در نظام سياسى سى سال اخير جمهورى اسلامى حل مى كند.
2️⃣ مسأله بغرنج و اساسى در گفتگوى فوق تغيير اساسى موقعيت فقه در نسبت با امر سياسى است. گوينده (رهبرى كنونى) بر پايه ديدگاهى الهياتى و سنتى مى كوشد مساله دولت را بعنوان يكى از مسائل فقهى بنگرد و در نتيجه حاكميت سياسى را ذيل ولايت فقاهتى صورت بندى مى كند و تخطى از اين الگوى شرعى سنتى را داراى اشكال فنى و اساسى دانسته قويا رد مى كند.
3️⃣ اما با كمال تعجب خبرگان حاضر در جلسه با فرياد زدن "بعد از رهبر شدن بله" مساله ولايت شرعى را ذيل نهاد دولت و حاكميت تعريف مى كنند و در واقع با وارونه كردن رابطه فقه و سياست و تفوق تصميم سياسى بر منطق فقهى، عملا فقه را به ايدئولوژى نظام سياسى مبدل مى سازند.
4️⃣ بنابراين بايد نتيجه گرفت كه در جمهورى اسلامى اين منطق عملى-سياسى است كه در بنياد امور قرار گرفته و همين است كه منطق نظري-فقهى را به دنبال خود مى كشد.
5️⃣ با اين حال معما كاملا حل نشده است. ما در اينجا با نوعى افسون زدايى و تقدس زدايىِ پنهان شده و تعمداً اعلام نشده از دولت و سياست مواجهيم. پنهان ماندن اين نقطه گسست تاريخىِ تعيين كننده اين فرصت طولانى را به روحانيت داده كه بار ديگر لباس فقه و قدسيت بر روح عرفى سياست موجود بپوشانند و سوء تفاهم هاى بسيارى در نسلهاى آينده پديد آورند كه امروز بنياد مدنيت ايرانى را به پرتگاه فروپاشي كشانده است.
6️⃣ اينك با علنى شدن تفكيك سياست از دين در جمهورى اسلامى اين پرسش مهم پيش روى ما قرار دارد كه منطق حقيقى سياستِ فقه زدايى شده ى اصلىِ نظام سياسى ما چه بوده و هست؟ حالا كه با علنى شدن نقطه گسست، حجاب زربفت و مقدس حوزوى كنار رفته و جعبه سياهى از سياست سى ساله پيش روى ما قرار گرفته، همانطور كه داوود فيرحى پيش از اين به ما گوشزد مى كرد آيا اين تنها ميشل فوكو خواهد بود كه در طرح اولويت قدرت بر دانش ما را در فهم تحولات تاريخ اخيرمان يارى خواهد كرد؟
7️⃣ با اين حال مستقل از آنكه با واسازى فقه و تقدس جعبه سياه سياسى ايران را چگونه تحليل خواهيم كرد، بر اين باورم كه رويداد مجلس خبرگان خرداد ٦٨ و بويژه چند دقيقه ميان ردّ رهبرى آيت الله گلپايگانى و اعلام رهبرى آيت الله خامنه اى را بايد دريچه اى بسيار كوتاه از ظهور امر سياسى اصيل انقلاب اسلامى فراسوى فقه و ايدئولوژى حكومت تلقى كرد. رويدادى كه از آن تاريخ تا كنون تنها در انتخاباتهاى رياست جمهورى ٧٦ و ٨٤ و ٩٦ امكان ظهور يافته است و در نهايت سرنوشت جمهورى سوم را هم رقم خواهد زد.
t.me/IslamicLeft
🔹حجت الاسلام خامنه اى: [درصورت انتخاب من به رهبرى] اصلا از لحاظ فنى اشكال پيدا مى كند اين قضيه؛ رهبرى رهبرى صورى خواهد بود نه رهبرى واقعى. من نه به لحاظ قانونى و نه از لحاظ شرعى براى بسيارى از آقايان حرفم حجيت حرف رهبر را ندارد، اين چه رهبرى خواهد بود؟ (از لحاظ قانونى...) از لحاظ شرعى حجيت قول رهبر در صورتيست كه كسى كه مى خواهد به حرف او عمل كند، او را فقيه و صاحب نظر در امور دين بداند. خب آلان در همين جلسه چند نفر از آقايان آمدند صحبت كردند تصريح كردند كه بنده صاحب نظر نيستم. اين چطور، همين آقاى آذرى قمى كه اسم بنده رو اول بار در جلسه آورد [بعنوان معاون اجرائى آيت الله گلپايگانى] بنده اگر حكم كنم ايشان قبول خواهد كرد؟ قطعا قبول نمي كنند!
🔸حضار (احتمالا با محوريت خود جناب آذرى قمى) با صداى بلند: بعد از رهبر شدن بله!
🔹حجت الاسلام خامنه اى: نه آقا بعد از رهبر شدن؟!...
---------
1️⃣ گفتگوى كوتاه فوق به زعم من معماى رابطه واقعى ميان فقه و سياست؛ نهاد دين و نهاد دولت؛ امر قدسى و امر عرفى را در نظام سياسى سى سال اخير جمهورى اسلامى حل مى كند.
2️⃣ مسأله بغرنج و اساسى در گفتگوى فوق تغيير اساسى موقعيت فقه در نسبت با امر سياسى است. گوينده (رهبرى كنونى) بر پايه ديدگاهى الهياتى و سنتى مى كوشد مساله دولت را بعنوان يكى از مسائل فقهى بنگرد و در نتيجه حاكميت سياسى را ذيل ولايت فقاهتى صورت بندى مى كند و تخطى از اين الگوى شرعى سنتى را داراى اشكال فنى و اساسى دانسته قويا رد مى كند.
3️⃣ اما با كمال تعجب خبرگان حاضر در جلسه با فرياد زدن "بعد از رهبر شدن بله" مساله ولايت شرعى را ذيل نهاد دولت و حاكميت تعريف مى كنند و در واقع با وارونه كردن رابطه فقه و سياست و تفوق تصميم سياسى بر منطق فقهى، عملا فقه را به ايدئولوژى نظام سياسى مبدل مى سازند.
4️⃣ بنابراين بايد نتيجه گرفت كه در جمهورى اسلامى اين منطق عملى-سياسى است كه در بنياد امور قرار گرفته و همين است كه منطق نظري-فقهى را به دنبال خود مى كشد.
5️⃣ با اين حال معما كاملا حل نشده است. ما در اينجا با نوعى افسون زدايى و تقدس زدايىِ پنهان شده و تعمداً اعلام نشده از دولت و سياست مواجهيم. پنهان ماندن اين نقطه گسست تاريخىِ تعيين كننده اين فرصت طولانى را به روحانيت داده كه بار ديگر لباس فقه و قدسيت بر روح عرفى سياست موجود بپوشانند و سوء تفاهم هاى بسيارى در نسلهاى آينده پديد آورند كه امروز بنياد مدنيت ايرانى را به پرتگاه فروپاشي كشانده است.
6️⃣ اينك با علنى شدن تفكيك سياست از دين در جمهورى اسلامى اين پرسش مهم پيش روى ما قرار دارد كه منطق حقيقى سياستِ فقه زدايى شده ى اصلىِ نظام سياسى ما چه بوده و هست؟ حالا كه با علنى شدن نقطه گسست، حجاب زربفت و مقدس حوزوى كنار رفته و جعبه سياهى از سياست سى ساله پيش روى ما قرار گرفته، همانطور كه داوود فيرحى پيش از اين به ما گوشزد مى كرد آيا اين تنها ميشل فوكو خواهد بود كه در طرح اولويت قدرت بر دانش ما را در فهم تحولات تاريخ اخيرمان يارى خواهد كرد؟
7️⃣ با اين حال مستقل از آنكه با واسازى فقه و تقدس جعبه سياه سياسى ايران را چگونه تحليل خواهيم كرد، بر اين باورم كه رويداد مجلس خبرگان خرداد ٦٨ و بويژه چند دقيقه ميان ردّ رهبرى آيت الله گلپايگانى و اعلام رهبرى آيت الله خامنه اى را بايد دريچه اى بسيار كوتاه از ظهور امر سياسى اصيل انقلاب اسلامى فراسوى فقه و ايدئولوژى حكومت تلقى كرد. رويدادى كه از آن تاريخ تا كنون تنها در انتخاباتهاى رياست جمهورى ٧٦ و ٨٤ و ٩٦ امكان ظهور يافته است و در نهايت سرنوشت جمهورى سوم را هم رقم خواهد زد.
t.me/IslamicLeft