خب برگردیم به موضوع پرینسس دایانا:
یکی از دلایلی که باعث میشد خانواده ی سلطنتی از دایانا ناراضی باشن این بوده که توی جمع ها با مردم دست می داده، بچه ها رو بغل می کرده و مثل یک انسان معمولی با بقیه برخورد داشته در صورتی که کویین الیزابت و دیگران خیلی جدی تر رفتار می کردن، نمونه اش اینکه حتی توی برگشت از مسافرت هاش، با پسر ۵ ساله اش درست مثل یه دیپلمات دست می داده:))
به هر حال این رفتار دایانا باعث میشه بین مردم خیلی محبوب تر از بقیه اشون بشه. حتی محبوب تر از پرینس چارلز که پیش از این به چشم "متفاوت" و "مردمی" بهش نگاه می کردن تا جایی توی حضور های عمومی اشون، وقتی مسیرشون جدا می شد، مردمی که سمت چارلز واستاده بودن به طرز مشخصی ناراضی می شدن که چرا نمی تونن دایانا رو از نزدیک تر ببینن:)) حتی وقتی چارلز مدت زیادی رو به نوشتن سخنرانی هاش می گذرونه باز رسانه توجه بیش تری به دایانا داره و خب همه ی این ها باعث میشه پرینس چارلز نوعی حسادت و خشم نسبت به دایانا داشته باشه
به طور کلی دایانا خیلی کاریزماتیک بوده
(*اگر می تونستم روحم رو بفروشم تا کاریزما داشته باشم، این کار رو می کردم)
ولی به طور کلی روابط چارلز و دایانا پر از دعوا و اختلاف بوده تا اینجا که حتی وقتی وسط دعوا، چارلز به دعا خوندن شبانه اش مشغول می شده، دایانا می زده توی سرش-وات!!- و به بحث ادامه می داده
با توجه به شرایط سختی که دایانا داشته، حاملگی، نخوردن های عصبی و فشار خونه، تو این دوره چندین بار سعی میکنه زندگی اش رو تموم کنه-که جزئیاتش رو نمیگم چون ناخوشاینده-
یکی از دلایلی که باعث میشد خانواده ی سلطنتی از دایانا ناراضی باشن این بوده که توی جمع ها با مردم دست می داده، بچه ها رو بغل می کرده و مثل یک انسان معمولی با بقیه برخورد داشته در صورتی که کویین الیزابت و دیگران خیلی جدی تر رفتار می کردن، نمونه اش اینکه حتی توی برگشت از مسافرت هاش، با پسر ۵ ساله اش درست مثل یه دیپلمات دست می داده:))
به هر حال این رفتار دایانا باعث میشه بین مردم خیلی محبوب تر از بقیه اشون بشه. حتی محبوب تر از پرینس چارلز که پیش از این به چشم "متفاوت" و "مردمی" بهش نگاه می کردن تا جایی توی حضور های عمومی اشون، وقتی مسیرشون جدا می شد، مردمی که سمت چارلز واستاده بودن به طرز مشخصی ناراضی می شدن که چرا نمی تونن دایانا رو از نزدیک تر ببینن:)) حتی وقتی چارلز مدت زیادی رو به نوشتن سخنرانی هاش می گذرونه باز رسانه توجه بیش تری به دایانا داره و خب همه ی این ها باعث میشه پرینس چارلز نوعی حسادت و خشم نسبت به دایانا داشته باشه
به طور کلی دایانا خیلی کاریزماتیک بوده
(*اگر می تونستم روحم رو بفروشم تا کاریزما داشته باشم، این کار رو می کردم)
ولی به طور کلی روابط چارلز و دایانا پر از دعوا و اختلاف بوده تا اینجا که حتی وقتی وسط دعوا، چارلز به دعا خوندن شبانه اش مشغول می شده، دایانا می زده توی سرش-وات!!- و به بحث ادامه می داده
با توجه به شرایط سختی که دایانا داشته، حاملگی، نخوردن های عصبی و فشار خونه، تو این دوره چندین بار سعی میکنه زندگی اش رو تموم کنه-که جزئیاتش رو نمیگم چون ناخوشاینده-