🌿حضور زنان، الزام برای توسعه اقتصادی کشور
✍ نرگس اسلام دوست؛ نماینده جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان در استان البرز و فعال سیاسی و اجتماعی
يكی از مباحث اساسی كه ذهن انديشمندان اجتماعی و اقتصادی را همواره به خود مشغول داشته است، بحث #توسعه و ميزان بهره گیری از منابع انسانی است، چرا که اندیشمندان انسان را محور توسعه می دانند و معتقدند که درجه توسعه يافتگی جوامع، بستگی به استفاده بهینه از تمامی توان نیروی انسانی آن ها دارد. اقتصاد ایران نیز برای رشد، نیازمند استفاده مولد از منابع غیر نفتی، به ویژه سرمایه های انسانی است.
توسعه، فارغ از #جنسیت است و هدف غایی آن چیزی جز تعالی انسان ها نیست، بنابراین روند توسعه، مستلزم رفع همه نابرابری ها، از جمله نابرابری های جنسیتی در همه ابعاد است. در این میان، امروزه زنان به عنوان نیمی از جمعیت، فقط در صد کمی از شاغلان کشور محسوب شده و هم چنان منبع بکر توسعه تلقی می شوند.
با این وجود امروزه شاخص های جنسیتی در #ایران، نشان دهنده نابرابری جنسیتی در مشارکت اقتصادی و توانمندی سیاسی بانوان است. حضور بانوان ایرانی در ساختار مدیریتی، اجرایی و سیاسی کشور به مراتب محدودتر از مشارکت اقتصادی آنان است. این در حالی است که زنان را مديران قرن بيست و يكم نام نهاده اند، زيرا تا قرن بيستم و قرن حاضر، تمامی توان جنبش اجتماعی زنان، مصروف آن بوده تا ثابت كنند كه در صورت كسب مهارت و تجربه، از مردان چیزی كمتر ندارند و مفهوم فرا دست و فرو دست جنسیتی در مدیریت، زاييده نگرش ها و تاريخ است نه واقعيت طبیعی و جنسیتی زنان. علاوه بر این، زنان به تصمیم گیری های آگاهانه تر و جامع تر و درگیر شدن در رفتارهای کم خطرتر گرایش دارند و در عین حال، تیم مدیریتی با ترکیب برابر دو جنس موفق ترند.
ولی با وجود افزایش نسبت زنان تحصیل کرده در بازار کار و همچنین، تلاش ھای روزمره شان علیه شرایط تبعیض آمیز موجود، موفقیت و پیشرفت آنان در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده و ھنگامی که زنان به بازار کار وارد می شوند و یا برای ارتقاء رتبه در محیط کار خود تلاش میکنند، این مسیر دشوار حتی دشوارتر ھم میشود، چرا که توانایی بانوان اغلب به نگرش های فرهنگی (طرز تلقی ها، تعصبات و پیش داوری های منفی) که گاه به صورت قانون یا سیاست درمی آید، محدود و از تولید گری آنان کاسته می شود، همچنین از مهمترین موانع ورود زنان برای کسب شغل های مدیریتی یا ارتقای شغلی است.
هرچند امروزه جامعه و مقررات دولتی، ورود زنان به مشاغل مختلف را نسبت به گذشته قدری آسان تر ساخته، اما ارتقاء زنان به پست های مدیریتی، هماهنگ با نرخ شاغلین این گروه رشد نکرده است. متاسفانه بانوان در سازمان های دولتی، اغلب سطوح پایین را پر کرده و از قدرت و اعتبار سازمانی، سهم چندانی ندارند. در نتیجه علی رغم سطح تحصیلات زنان، آنان از سهم بسیار اندکی در تصدی پست های مدیریتی برخوردارند و هنوز با سقف های شيشه ای نامرئی ای مواجه اند كه مانع از دستیابی آنان به پست های مدیریتی می شود.
از آنجا كه توان بالقوه #مديريت در زنان وجود دارد، با توجه به اینكه آنان از نظر نظم، دقت، ظرافت و احساس، مسؤوليت پذیری و در بعضی موارد، شایستگی های بیشتری هم از خود نشان داده اند، اکنون جامعه زنان خواستار پایگاه های اجتماعی بالاتر و مشارکت در تصمیم گیری های جامعه است. چرا که این فرآیندی که تازه آغاز شده و در دهه های آینده جامعه، با انتظارات ارتقا یافته #زنان ایرانی رو به رو خواهد شد، علاوه بر حضور زنان در سازمان ها و بخش های مختلف كاری، يك ضرورت برای زندگی اجتماعی است.
پيشنهاد می شود اراده انجام اصلاحات لازم برای تسهیل شرایط ورود زنان تحقق یابد تا ميدان عمل بیشتری به آنان داده شود و زمينه مشاركت بيشتر آنان فراهم شود، بعلاوه شايسته سالاری به جای جنسیت، ملاك انتخاب قرار گيرد. در غير اين صورت سرمايه گذاری هايی كه در بخش آموزش و تعلیم زنان هزينه می شود، با عدم به كارگيری آنها، عملاً به هدر خواهد رفت و ضربه خود را بر بدنه اقتصاد، بر جای خواهد گذاشت.
همچنین معیار سنجش درجه ی توسعه يافتگی کشور در جهان که با توجه به میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارند، با مشکل روبرو خواهد شد...
i.imgur.com
https://t.me/joinchat/AAAAADwey8GXkS35jgXdFQ@hoghooghbasharezanan