کارگاه نویسندگی 360 درجه


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


این کانال توسط علی سلطانی مدیریت میشود
@aliii_soltaniiii
ششمین دوره کارگاه داستان نویسی پس از ماه رمضان برگزار میشود
پاسخگویی:
@nevisandegi360

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


🔷هرکسی پیش از آغاز نوشتن بصورت حرفه ای باید یک خصلت ناپسند را در خود بکشد. و آن هم جزمیت روی متنی‌ست که نوشته اید. البته این شرط تنها برای کسانی‌ست که میخواهند پیشرفت کنند و یک نویسنده ی حرفه ای بشوند.

🔷خیال نکنید کاری که شما نوشتید در نهایت کمال است حتی اگر صبح تا شب برای آن وقت گذاشته باشید.

🔷مراقب باشید که چه به خورد مغزتان میدهید. برخی از متن ها شما را به بیراهه می برند و تمایل رو به رشد شما را عقیم میسازند. نگذارید موتور محرکه ذهنتان تحت هیچ شرایطی خاموش شود. برای آن سوخت مناسب و با کیفیت تهیه کنید.

🔷قلم تان را برای مواقع الهام بخش و یافتن ایده همراه خود داشته باشید تا اگر ایده به ذهنتان خطور کرد آنرا در جایی ثبت کنید. شما با نوشتن ایده میتوانید آن را به مسیری که میخواهید هدایت کنید.

🔷هیچوقت هیچوقت نوشتن را بخاطر نداشتن ایده متوقف نکنید. نویسنده ایده آل کسی ست که دغدغه نوشتن دارد.

#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


⚡️چیستیِ نویسندگی⚡️
در پاسخ به این سؤال که «چگونه می توان نویسنده شد؟» ابتدا باید به ماهیت کار و ابعاد نویسندگی توجه کرد. می توان نویسندگی را ترکیبی از «آموزش» و «تجربه» دانست. بنابراین صِرف آموزش و گذراندن دوره و دیدن کلاس و خواندن متونِ «فن نگارش» کافی نیست. از سوی دیگر نیز تنها تکیه بر نوشتن، بدون شناخت قواعد و رموز و آداب نگارش، راه به جایی نمی برد و انسان را نویسنده نمی سازد.

اگر 20 درصد نویسندگی به آموزش فنون و یادگیری مهارت های قلمی باشد، 80 درصد آن به تمرین، ممارست و کارورزی و در یک کلمه «تجربه ی علمی» است. دلیل اینکه بسیاری از افرادی که در دوره های آموزشی شرکت می کنند «نویسنده» نمی شوند، آن است که در مرحله ی عمل و تمرین و کار مستمر، جدیت نمی کنند و تئوری ها و قواعد آموخته را در عمل مستمر به کار نمی بندند.

البته ذوق و استعداد ذاتی فرد نیز سهم عمده ای دارد، لیکن آنچه همان استعداد را به مرحله ی فعلیت و ظهور می رساند، همان تمرین هاست. ناگفته نماند که نویسندگی مقوله ای مشَکِک است. به فردی که نامه ای می نویسد و به کسی که شیواترین آثار ماندگار را پدید می آورد نویسنده می گویند؛ اما این کجا و آن کجا؟

پس باید با «آموختن فن» و «تمرین عملی»، استعدادها را به فعلیت رساند و آثار اثرگذار و متین و درست پدید آورد. این جاست که شناخت عرصه های شکلی و محتوایی و قابلیت های واژه ها و تعابیر و قالب های کلامیِ اثرگذار، اولویت پیدا می کند و در کار نویسندگی، سرکشیدن به آن قلمروهای مغفول را لازم و مفید می سازد.

#کارگاه_نویسندگی_360درجه

@honarkade_360


🔹توصیه هایی در مورد نوشتن؛بریده ای از نامه ی "جان اشتاین بک"

✔هنگام نوشتن هیچگاه به مخاطب عامت فکر نکن. ترس بی مورد از مخاطب های بی نام و نشان باعث می شود، مانند کسی که میخواهند از او عکس بگیرند، حالت خشک و رسمی به خود بگیری.
✔آزادنه و با سرعت تمام بنویس و تا نوشته ات تمام نشده آن را اصلاح نکن. همیشه بازنویسی در گرماگرم کار، بهانه ای‌ست برای ننوشتن. این کار مانع تداوم ضرباهنگ نوشته، که در واقع نوعی هماهنگی ناخودآگاه نویسنده با مصالح کارش است،میشود.
✔اگر صحنه یا بخشی از نوشته ات اذیتت میکند،اما فکر میکنی هنوز به آن احتیاج داری، آن را همانطور به حال خود بگذار و به نوشتن ادامه بده. مطمئنا وقتی اثر را بطور کامل نوشتی، میتوانی باز سروقت آن بیایی.
✔مبادا به صحنه ای از داستانت بیش از حد بقیه،بها بدهی. چراکه معمولا بعدها خواهی فهمید آن صحنه را درست تصویر نکرده ای.
✔هنگام نوشتن گفتگوها، آنچه را می نویسی با صدای بلند ادا کن!‌چون فقط از این طریق میشود فهمید که گفتگوها شبیه حرف های مردم هست یا نه.

#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


📌چه بنویسیم؟

سؤالي که برای علاقه مندان به نگارش، آن هم پس از آشنایی با رموز قلم و تجربه اندوزی و راه افتادن در این مسیر، پیش می آید، آن است که «چه بنویسیم؟»، یعنی یافتن سوژه و موضوع.

در یک مرحله «یافتن موضوع» مهم است، در مرحله ی دیگر توجه به «اولویت های نگارشی». آنچه به انسان در این زمینه مدد می رساند، شناخت او از جهان پیرامون خود، کمبودهای موجود و نیازهای جامعه است. هر چه این معرفت، دقیق تر و گسترده تر باشد، نویسنده بهتر می تواند تشخیص دهد که چه باید بنویسد و کدام موضوع را در اولویت قرار دهد. بسیارند کسانی که وقت بسیاری صرف نوشتن موضوعی می کنند که مخاطب چندانی ندارد، یا کمبودی را پُر نمی کند، یا مسائل، دست چندم و غیر ضروری یا غیر سودمند است.

«زمان شناسی»، «نیازشناسی»، «مخاطب شناسی»، «موضوع شناسی»، «به روز بودن اطلاعات» و... سبب می شود در انتخاب اینکه «چه باید نوشت؟» به بیراهه نرویم. حضور در متن جامعه و انس و تماس با قشرهای مختلف، به ویژه آنان که اهل مطالعه و کتاب خوانی اند، هم صحبت شدن با جوانان، قرار گرفتن در جریان پرسش های ذهنی نسل امروز، سرزدن به محتوای نشریات، کتاب ها، روزنامه ها و تولیدات ناشران، این شناخت را تقویت می کند.

#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


فکر کردن به اینکه دیگران درباره کارمان چه خواهند گفت ما را کلیشه‌ای و سطحی می‌کند.

باید به کیفیت کارمان فکر کنیم، بگذاریم به ندای ناخودآگاهمان توجه بیشتری بکنیم.

“در پاسخ ِ یک دوست: می خواهی بدانی کلیشه چیست؟ کلیشه یعنی بیش از آن که به کیفیت ِ کارَت فکر کنی، به این فکر کنی که خواننده و بیننده در باره ی کارَت چه خواهد گفت، یا بعدش چه خواهد شد، یا هر آن چه گفته ای، با همان شدت یا آهستگی که خواسته ای بگویی، دریافت شده یانه. کلیشه یعنی این که از ترس ِفهمیده نشدن،آن چه را می فهمی ننویسی، و به جایش فکر کنی چه طور می شود فهمیده های پیشین را دوباره سر ِ هم کرد.کلیشه یعنی به زور، خودآگاه جلوه کردن،حال آن که وقتی تنها به کارَت بیندیشی، می بینی بی آن که بخواهی، همه چیز در آن هست.و در این دَم،هیچ نیرویی قوی تر از ناخودآگاه نیست. باقی بقایت.“

#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


🔶زیاد بنویس ؛ بگذار نوشتن به عادت تو تبدیل شود ؛ آن وقت خواهی دید که حتی ساده ترین کارهایت نیز شیوه ی خلاقانه تری به خود خواهند گرفت.🔶


✒ پیوسته نوشتن،باعث می شود که نوشتن به عادت تو تبدیل شود. شاید امروز،وقتی خسته ای یا ذهنت مشغول است ،نتوانی چیزی بنویسی اما وقتی نوشتن به عادت تو تبدیل شود، مشکل دیگری پیدا خواهی کرد که البته مشکل بهتری است:
خسته ای و ذهنت مشغول است. اما نمی توانی ننویسی و به نظرم، این نعمتی‌ است که اگر در زندگی نصیب کسی شود،ناسپاسی است اگر چیز بیشتری طلب کند. چون کلمه مهم ترین دستاورد نژاد انسان است و نوشتن فاخر ترین کاربرد آن.

#کارگاه_نویسندگی_360درجه

@honarkade_360


✔نویسنده ای که رنج نمی برد ، نمیتواند رنج را برای دیگران توصیف کند.

انسان به این علت شعر می‌گوید که اگر این کار را نکند در سیلابهای درونی خود خفه می‌شود...
هرچه انسان بیشتر به رگ و پیِ حیات دقت کند و با جزئیات روزمره ی آن درگیر شود، احساس نیاز بیشتری می‌کند به ثبت آنچه بر او رفته است.

🔵 انسان دو بار لذت می‌برد: یک بار در لمس تجربه و بار دیگر در نوشتن درباره ی آن و صورت بخشیدن به آن.

بنابراین، تجربه از شروط بنیادین نویسندگی است. نویسنده‌ای که رنج نمی‌برد نمی‌تواند رنج را به دیگران منتقل کند. چنان است که زنی بخواهد بی گذر از مراحل بارداری و زایمان به مرحلۀ مادری برسد.

🔸بر اساس یادداشتی به نقل از نزار قبانی🔸

#کارگاه_نویسندگی_360درجه

@honarkade_360


همه نویسنده ها به یک ضربه شروع نیاز دارند، به شلیک یک تپانچه، به یک تلنگر که به پهلویشان بخورد، به چیزی که آن ها را وادار به حرکت کند. این الزام مدام آن ها را وا می دارد که برای یافتن ایده های داستانی به جست و جو در دنیا و تجربه های زیسته شان بپردازند. چنین کنجکاوی آن ها را به شکارچی ها و مجموعه دارهایی تبدیل می کند که کارشان گردآوری مواد و مصالح خامی است که نوشته هایشان را جذاب و معنادار می کند.

تشخیص این که کِی وقتش است آدم برای نوشتن نسخه اولیه کارش بنشیند پشت کیبورد، هیچ وقت کار آسانی نیست. نویسنده همیشه در این مرحله احساس مقاومت می کند؛اگر نویسنده گام های قبلی را با دقت برداشته باشد، نوشتار خودش به جریان می افتد.
همه متن ها معمولا براساس یک چرکنویس یا طرح و برنامه شکل گرفته اند که معماری معنا و مقصود را بنا می کنند. نویسنده باید ترتیب و توالی را انتخاب کند؛ این که در یک اثر چه چیزی اول می آید و چه چیزی آخر.
کلمه های درست از کجا می آیند؟ آن ها از یک عمر خواندن و مطالعه حرفه ای می آیند. از تجربه روزانه زبان می آیند، از سفر، از واژه نامه ها و از پژوهش لازم.
البته یک نویسنده می تواند به تنهایی هم به نتیجه برسد، اما بیشتر وقت ها خوب است از مشورت دیگران هم استفاده کند. وقتی از دانلد ماری می پرسیدند که امروز کار نوشتن چطور پیش رفته، او دو پاسخ همیشگی داشت که هر دو در قالب جمله های مثبت صورت بندی شده بودند. ممکن بود براساس کمیت جواب بدهد: «قبل ناهار ده صفحه نوشتم.» یا در صورت لزوم، براساس کیفیت: «امروز صبح یک جمله واقعا شکوهمند نوشتم.

#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


درباره ظرايف و طرايف نويسندگي

_"در زندگي روزمره ما اکثر افراد جامعه مقلد هستند و افراد با تقليد از گذشتگان در هر هنر و فن و حرفه اي به کسب تجربه مي پردازند. از تقليد کردن نهراسيد و اين نوع نگرش را در فراگيري هنر، امري ضروري تلقي کنيد. با مطالعه ي آثار گرانبها و گوهربار داستاني نويسندگان بزرگ جهان هر چه بيشتر، از فکر و انديشه و ساختارهاي تکنيکي شناخت پيدا کنيد. هيچ نويسنده اي نمي تواند ادعا کند که مادرزادي و بدون تقليد توانسته است فن داستان نويسي را فرا گيرد. در حقيقت همه ي ما نيازمند و وابسته به فراگيري تجربيات گذشتگان خود هستيم. حتي بزرگ ترين نويسندگان که امروز آنها را مي شناسيم، در ابتداي امر، مقلد و تحت تأثير گذشتگان خود بوده اند. تقليد روشي کلي در فراگيري و آموزش و انتقال هنر از نسلي به نسل ديگر است. با خواندن آثار بزرگ ادبي نگرش شما نسبت به گيتي عميق تر مي شود."(مراحل تکاملي در قصه نويسي ، رضا آشفته )

_" ...پس معناي اين سخنان اصلاً اين نيست که وقتي داستان مي نويسي، هيچ يک از ارزشهاي اخلاقي را که به آن پايبنديد فراموش يا رها کنيد. عقايد شما نوري است که به واسطه آن مي بينيد؛ اما اينها خود، آنهايي نيستند که مي بينيد؛ جانشين ديدن هم نمي توانند بشوند. چشم نويسنده ي داستان، دريچه ي آزمون اوست و چشم اندامي است که نهايتاً کل شخصيت فرد را در بر مي گيرد. و از جهان، به اندازه اي که ميسر است، جذب مي کند. کار چشم داوري نيز هست. داوري چيزي است که با عمل ديدن آغاز مي شود و زماني که ديدن در کار نباشد يا زماني که از ديدن منفک شود، آشفتگي در ذهن پديد مي آيد که اين آشفتگي خود به داستان منتقل مي شود."( زنده رود 14، نوشتن داستان کوتاه ،محمد کلباسي)

_"هر نويسنده ي ماندگاري، در حقيقت رمان و نوشته را بهانه قرار مي دهد تا جهان بيني خود را به اثبات برساند، چگونه ممکن است که نويسنده اي بدون دست يازيدن به اين مهم، و بدون تفکر خاص خود، دست به نگارش بزند؟ داستانها و رمانها بستر ايدئولوژي نويسنده اند." (  کيهان فرهنگي ، فيروز زنوزي جلالي)
#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


همه چیز را با دقت مشاهده کنید

مارینا کیگان، نویسنده جوان و درخشانی بود که درست پنج روز پس از فارغ التحصیلی اش از دانشگاه ییل با نمره عالی، به شکل غم انگیزی درگذشت. آخرین نوشته وی در ییل دیلی نیوز با نام "دربرابر تنهایی"، در یک هفته پس از انتشارش بیش از 1 میلیون بار مورد بازدید قرار گرفت. با بررسی عمر کوتاه زندگی حرفه ای او شاید بتوان گفت که کیگان استاد هنر مشاهده بوده است. هنری که بزرگترین سرمایه یک نویسنده است.

وی در درخواست خود برای حضور در کلاس نگارش به شیوه اول شخص دانشگاه ییل، نوشت:
"حدود سه سال پیش شروع به نوشتن یک فهرست کردم. این فهرست ابتدا در یک دفترچه یادداشت نوشته می شد اما اندک اندک به یکی از صفحات همیشه باز واژه پرداز رایانه شخصی ام بدل شد. من نام این لیست را فهرست چیزهای جالب گذاشتم و قبول دارم که اندک اندک، تکمیل روزانه این فهرست به یکی از عادت های همیشگی من بدل شد.

من ، همه جا و همه وقت از کلاس گرفته تا کتابخانه و پیش از رفتن به رختخواب، در قطار ، هر چیزی که به نظرم جالب می آمد را به لیست اضافه می کردم. حرکت دست های خدمتکار، چشمان راننده تاکسی، و همه چیزهای عجیب و غریبی که مشاهده می کردم و می شد در وصف آن عبارتی نوشت را در این لیست می آوردم. کار به جایی رسید که در حال حاضر 32 صفحه کامل که خطوطش تک فاصله ای هستند(یعنی فاصله بین خطوط در پردازشگر واژگان به اندازه یک اسپیس است) از چیزهایی که برای من جلب بوده اند دارم."

#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


🔹ترس از نوشتن 🔹
حس مشترکی است که اکثر نویسنده ها با آن آشنا هستند!
بعضی سریع تسلیمش می شوند و با دنیای نویسندگی برای همیشه خداحافظی می کنند به گمان آنکه این حس تنها دامن گیر خودشان است و اگر چنین ترسی دارند اصلا نویسنده نیستند.
برخی هم به کل آن را نادیده میگیرند، شبیه کودک نق نقویی که کنار گوشت باشد و تو بی توجه به آن مشغول خواندن کتابت باشی
بعضی هم با آن کنار می آیند و راه های سازگاری با آن و تکنیک های مختلف برای رهایی را می آموزند.
مهم این است که بدانی این احساس طبیعی ست چراکه نوشتن ترس دارد و تو قرار است لایه های پنهان درونت را روی کاغذ مجسم کنی و به مردم فکر می کنی!به خواننده ی نوشته هایت!به عکس العملش!فکرش!نظرش!
اگر این افکار به ذهنتان می آید بهتر است بدانید تنها نیستید!
اما چند راه پیشنهادی:
🔶تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید و موقع نوشتن رک و صریح به خود بگویید قرار نیست کسی نوشته ها را بخواند!بعد از نوشتن اصلاحش میکنم!بدون ترس هرچه به دل و ذهنتان می آید بنویسید و هیچ جمله ای را سانسور نکنید بعد از نوشتن می توانید آن را دور بیندازید اما حتما بنویسید!
🔶در هر صورت هرروز بنویسید؛ حتی اگر گزارش روزانه یا توضیح دقیق دستور پخت یک غذا باشد!
🔶رونویسی از کتاب ها یا رمان های بزرگ روشی ست که بسیاری از نویسندگان آن را پیشنهاد کرده اند.
🔶نوشته هایتان را دوست داشته باشید و به آن ها افتخار کنید؛ هیچ قانونی مشخص نمیکند کدام نوشته خوب یا کدام بد است! مهم این است از درون خود شما بجوشد.

#کارگاه_نویسندگی_360درجه

@honarkade_360


"پنج راهكار اساسي براي نوشتن يك متن درجه يك"

١. نوع مخاطبي كه ميخواهيد جذب كنيد را پيدا كنيد!
نوجوانان، جوانان، سالمندان، زوج ها يا غيره. در قدم اول مانند انداختن تيري در تاريكي است؛ طرفداراني جذب كرده و بعضي ها را نيز از دست مي دهيد. اگر خوانندگان با بخش هايي توافق نداشته باشند، پس گروهي هم هستند كه از كم و كاستي ها چشم پوشي كرده و شما را تحسين كنند. اگر بعضي ها نخواهند نوشته ي شما را بخوانند به آخر دنيا يا حرفه ي خود نرسيده ايد. به هرحال نوشتن به معناي بيان چيزهايي كه مخاطبين ميخواهند بشنوند نيست؛ بلكه اطلاعاتي است كه شما ميخواهيد به آنها بدهيد. به خاطر داشته باشيد شما مي نويسيد تا تفكراتتان نسبت به يك موضوع را بيان كنيد و اطلاعات و ايده هايتان را به اشتراك بگذاريد؛ نه
برعكس!!

ادامه دارد..

#كارگاه_نويسندگي_360_درجه
@honarkade_360


📌چند قدم براي تمرين نويسندگي

قسمت #دوم

‎٥.زیپ مغزتان را باز کنید و هر چه به ذهن‌تان می‌رسد را بنویسید
‎اگر هنوز دست به کار نشده‌اید، لپ‌تاپ و ورد را باز کنید. حال از نکاتی که در مرحله‌ی قبل یادداشت کردید و نکاتی که در هر لحظه به ذهن‌تان می‌رسد استفاده کنید، هر چه که به ذهن‌تان می‌رسد را یادداشت کنید. اجازه دهید ذهن‌تان سر‌ریز شود و کلمات خودشان را در نوشته‌تان جا دهند.

٦.سعی نکنید زیبا‌سازی کنیدفقط بنویسید!
‎این کار را تا زمانی که نوشتن‌تان تمام شود انجام دهید. سعی نکنید جملات را زیبا کنید یا اشتباهات نگارشی را اصلاح کنید. این موضوع تنها باعث می‌شود که سرعت‌تان کم شود و جلوی جاری شدن ذهن را می‌گیرد. رمز به انجام رساندن کارها در همین است. افراد زیادی منحرف می‌شوند و دست از کار می‌کشند تا همه چیز را به بهترین شکل در بیاورند. این کار را نکنید!

۷- حالا می‌توانید زیباسازی کنید.
‎اگر تا به اینجا مراحل را به درستی انجام داده باشید، می‌توانید آن‌چه را نوشته‌اید اصلاح کنید تا بهتر به نظر برسد. نوشته را به آرامی بخوانید. ببینید جملاتی که نوشته‌اید تا چه اندازه روان هستند. کلمات تکراری را تغییر دهید، هر جا که نیاز به مکث است ویرگول بگذارید و اشتباهات را اصلاح کنید.

۸- جمله را به خوبی آغاز کنید
‎جملات بعدی مغز شما را منفجر می‌کنند! این طرز نوشتن توجه و علاقه‌ی دیگران را جلب می‌کند که در ادامه چه می‌خواهد گفته شود. اطمینان حاصل کنید که در بازنویسی از جملات آغازین خوبی استفاده می‌کنید. اگر مقدمه و جمله آغازین خسته‌کننده‌ای داشته باشید، کسی مایل به خواندن نوشته‌ی شما نخواهد بود!


#کارگاه_نویسندگی_360درجه

@honarkade_360


بند زبان راببندیم و بال اندیشه را بگشاییم...
نویسنده نباید فقط در بند گفتن باشد برای گفتن همیشه وقت هست ، اما برای اندیشیدن ممکن است دیر شود ...
چرا یک نویسنده نباید مغز خودرا برای اندیشیدن و تخیل آماده کند. وقتی داستانی می خوانید آن را در یابید ، یعنی خوب بفهمیدش در نویسندگی این خروش جوانی را باید با تدبیر در آمیخت. کم گفتن و بیشتر اندیشیدن را باید فراگرفت نویسندگی و نویسنده بودن و تداوم کار بسیار دشوار است به خصوص نویسندگی برای همگان بودن کار سهمگینی است.
انسان دوستی برای نویسنده ای که تازه شروع به کار می کند
لازم و خوب است اما کافی نیست ، نویسنده باید از مرحله ی انسان دوستی بتواند به درک روابط و مضامین حاکم بر انسان و جامعه پی ببرد و در بازتاب این روابط و مضامین در کار اعتلا بیابد...

کدام نویسنده‌ای را در جهان می‌شناسید که از خود نپرسیده باشد "برای چه می‌نویسم؟" و کدام نویسنده‌ای را می‌شناسید که به دنبال این سوال دست از نوشتن کشیده باشد؟

#نون_نوشتن
محمود دولت آبادی

#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


10- جمله کلیدی یا ایده اصلی را روی هوا بزنید
به محض اینکه ایده یا تکلیف بزرگ نوشتن در مقابلتان قرار گرفت تا آن را به واژه تبدیل کنید، به راحتی در دامنه تعهد نگارش آن غرق خواهید شد. اما در تمامی آثار بزرگ داستانی و غیر داستانی، یک اتفاق ثابت همواره رخ داده است. همیشه یک ایده، یک جمله یا یک پاراگراف است که باید در لحظه مناسب جلوی دیدگان نویسنده قرار بگیرد. 
آنا لموت در کتاب پرنده با پرنده ، که مجوعه نصیحت هایی است درباره زندگی و نوشتن، می نویسد: نویسندگان باید یاید بگیرند که پروژه های خود را همچون گام های آغازین نوزاد به پیش ببرند. نویسنده کتاب مواهب سفر کردن می نویسد:
برادر بزرگم تلاش می کرد تا گزارشی را درباره پرندگان بنویسند که سه ماه برای آن وقت داشت و فردا روز تحویل دادن آن بود. ما همه دور هم در اتاق نشیمن جمع شده بودیم و او روی میز آشپزخانه نشسته بود در حالیکه اطرافش را کاغذ های سفید، خودکارهای جورواجور و کتاب های بازنشده ای درباره پرندگان احاطه کرده و او بهت زده از وظیفه سنگین نوشتن گزارش نزدیک بود از شدت ناراحتی گریه کند. سپس پدرم در کنار او نشست، به آرامی دست روی شانه هایش نهاد گفت: پرنده با پرنده رفیق، فقط اینطور فکر کن که پرنده با پرنده است. 

11- تنها با خودتان رقابت کنید
ویلیام فاکنر که هنرمند را "موجودی رانده شده توسط شیاطین" می داند، همیشه از کار خود ناراضی بود. اگرچه نارضایتی تا حدودی اجتناب ناپذیر است، اما اگر دست از مقایسه کردن کارهایتان با آثار دیگران بردارید، اندکی جلوی این حس گرفته می شود. 
فاکنر در سال 1956 در مصاحبه ای با پاریس ریویو گفت: نویسندگان هرگز نباید از کاری که انجام داده اند راضی باشند. نوشته ها هرگز به آن خوبی که باید باشند از کار در نمی آیند. خود را با مقایسه کردن های بیهوده با پیشینیان و معاصرانتان عذاب ندهید. فقط سعی کنید از خودتان بهتر باشید. 

12- فقط انجامش بدهید.
استفان کینگ درباره اینکه چگونه می توان نویسنده نیرومندی شد، دو نکته دارد، و تقریبا تمام حرفهای بالا به همین جا ختم می شود: زیاد بخوانید و زیاد بنویسید. من هیچ راهی به جز این دو بلد نیستم، هیچ میانبری وجود ندارد.

13- و این کار را با لذت انجام دهید
جویس کارول اوتس، در قوانین شماره یک تا ده خود برای نویسنده خوب شدن (که از طریق توئیتر منتشر شده) می نویسد: با قلب خود و از سر عشق بنویسید. 
به امید آن روز.
#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


5- نوشتن اولین اولویت شما باشد
هنری میلر در ده فرمان برای نوشتن خود آورده است: نویسنده جدی باید هنر و حرفه خود را بالاتر از هر چیزی قرار دهد. میلر توصیه می کند: اول از هر کاری بنویسید. نقاشی کردن، گوش دادن به موسیقی، وقت گذرانی با دوستان، سینما رفتن و همه کارهای دیگر باید در اولویت های بعدی نوشتن قرار بگیرند. 

6- منبع الهام بخش خلاقه خود را (در هر جا که ممکن است) بیابید
گرترود استین، درباره فرایند نوشتن می گوید: حس خلاقانه نوشتن خواهد آمد، البته اگر وجود داشته باشد و شما اجازه صادر کنید.
اما برای اینکه حس نوشتن بیاید، باید یک منبع الهام بخش خلاقانه برای خود پیدا کرده و مرتبا به آن رجوع کنید. استین می گوید، بهترین ایده کارهایش زمانی به ذهنش رسید که در حین رانندگی به گاوی کنار جاده خیره شد. او تنها 30 دقیقه در روز می نوشت و مابقی وقت خود را در اطراف مزارع رانندگی می کرد و هر گاه گاو متفاوتی پیدا می کرد ، به آن خیره می شد تا ایده خلاقانه ای مناسب روحیاتش به ذهنش خطور کند. 

7- آنچه را انتخاب کرده اید بپذیرید
آیا دوست دارید مانند یک نویسنده زندگی کنید؟ عالیه! اما مطمئنید که مجذوب یک مدل ایده آلیستی از زندگی نویسندگی نشده اید که هیچ تطابقی با واقعیت ندارد؟ مارگارت آتوود در گاردین نوشته است:
"برای نویسنده شدن، احتمالا نیاز به یک فرهنگنامه جامع، یک کتاب دستور زبان ابتدایی و البته چسبیدن به واقعیت دارید!. این آخری یعنی اینکه: هیچ چیز مجانی نیست. نویسندگی کار و حرفه شماست. در عین حال نوعی قمار است. شما هرگز حقوق بازنشستگی دریافت نخواهید کرد شاید سایر مردم اندکی به شما کمک کنند اما در کل باید روی پای خودتان بایستید. هیچ کس مجبورتان نکرده که نویسنده باشید. خودتان نویسندگی را انتخاب کرده اید ،پس ناله و شکایت نکنید. 

8- گوشه ای دنج برای تنهایی بیابید.
زادی اسمیت در قوانینی برای نویسندگان نوشته : از گروه ها و جمعیت ها دوری کنید. حضور این افراد در کنار شما هرگز منجربه ارتقای سبک نگارش تان نمی شود. 
اسمیت خصوصا تاکید می کند : مکانی که برای نوشتن انتخاب می کنید باید دنج و خلوت باشد. هنگام نوشتن از زمان و فضای خود محافظت کنید. همه را از نوشته های خود دور نگه دارید حتی اگر عزیز ترین کسانتان باشند. 

هانتر تامپسون به رونویسی کردن از رمان های ارنست همینگوی معروف بود. او این کار را فقط برای شناختن و فرا گرفتن واژه ها انجام می داد. او از روی رمان های "خورشید هم طلوع می کند" و" وداع با اسلحه" همینگوی یک دور کامل نوشت به امید اینکه بتواند معرفت و بینش بت ادبی خود را بیش از پیش درک کند.


9- خودتان را روانکاوی کنید
اگر هنوز برای نوشتن مطالب خود گیج هستید و یا اصلا مطمئن نیستید که برای نوشتن به اندازه کافی در زندگی خود تجربه کسب کرده اید بهتر است اندکی حافظه خود را مرور کنید. فلانری اوکانر این قانون را اینگونه بیان می کند: هر کسی که از دوران کودکی جان سالم به دربرده ، به حد کافی اطلاعاتی از زندگی کسب کرده که بتواند تا آخر عمر درباره شان بنویسد. 

-باقی نکات در پست های اینده
#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از هافینگتون پست، بسیاری از نویسندگان بزرگ همچون جوآن دیدیون (نویسنده و روزنامه نگار معروف آمریکایی) و دُن دلیلو (نویسنده و روزنامه نگار معروف آمریکایی برنده جایزه پِن و فالکنر) هدفشان از نوشتن را ، نظم بخشیدن به افکار خود عنوان کرده و روند نگارش را چیزی شبیه آشنا شدن با عملکرد ذهن خود توصیف کرده اند. 

هانتر اس. تامپسون در یکی از مقاله های خود در سال 1958 نوشت: من متوجه شده ام با نوشتن می توانم چیزهایی که درباره شان می نویسم را بهتر درک کنم و آنها بسیار عینی تر از گذشته بیابم. واژه ها، صرفا ابزارند، ابزاری که اگر درست به کار گرفته شوند حتی قادرند به زندگی شما نظم و ترتیب بدهند. 

اگر شما هم ، نویسنده هستید احتمالا هم به هنر خود عشق می ورزید و هم از آن نا امید شده اید. اما حتی نویسندگان بسیار با استعداد نیز گاهی اوقات می توانند از راهنمایی های بزرگان برای ارتقای قدرت تفکر خود استفاده کرده واز خلاقیت آنها بهره مند شوند. بنابراین توصیه می کنیم با ذهن نویسندگی خود، به راهنمایی های بزرگانی چون هنری میلر، زادی اسمیت و ویلیام فاکنر که در ادامه می آید توجه کرده و با کمک انها بهترین اثر خود را خلق کنید.
در ادامه برخی از راهنمایی ها، ترفند ها، خصلت ها و عادات الهام بخش نویسندگان بزرگ را ذکر کرده ایم تا با کمک آنها بتوانید همچون یک نویسنده فکر کرده و خلاقیت خود را در نگارش بهینه سازی کنید. 

1- مطالعه آثار بزرگان
هانتر تامپسون به رونویسی کردن از رمان های ارنست همینگوی معروف بود. او این کار را فقط برای شناختن و فرا گرفتن واژه ها انجام می داد. او از روی رمان های "خورشید هم طلوع می کند" و" وداع با اسلحه" همینگوی یک دور کامل نوشت به امید اینکه بتواند معرفت و بینش بت ادبی خود را بیش از پیش درک کند.

به محض اینکه ایده یا تکلیف بزرگ نوشتن در مقابلتان قرار گرفت تا آن را به واژه تبدیل کنید، به راحتی در دامنه تعهد نگارش آن غرق خواهید شد.


2- همه چیز را با دقت مشاهده کنید
مارینا کیگان، نویسنده جوان و درخشانی بود که درست پنج روز پس از فارغ التحصیلی اش از دانشگاه ییل با نمره عالی، به شکل غم انگیزی درگذشت. آخرین نوشته وی در ییل دیلی نیوز با نام "دربرابر تنهایی"، در یک هفته پس از انتشارش بیش از 1 میلیون بار مورد بازدید قرار گرفت. با بررسی عمر کوتاه زندگی حرفه ای او شاید بتوان گفت که کیگان استاد هنر مشاهده بوده است. هنری که بزرگترین سرمایه یک نویسنده است. 


3- رویا پردازی های روزانه
رویا پردازی شاید عادت چندان پسندیده ای نباشد اما می تواند شما را در پیوند خوردن با احساسات و افکارتان یاری رساند. رویاپردازی منبع تمامی نوشته های خوب (و بد ) است. بی جهت نبود که جوآن دیدین تعمقاتش را اینگونه بیان می کند که : آیا جز این است که تنها با رویا پردازی و نوشتن می توانم به اندیشه هایم دست پیدا کنم؟

4- نوشتن از تجربه های واقعی شخصی
گابریل گارسیا مارکز در مصاحبه ای با پاریس ریویو، بر اساس تجربه های شخصی خود به نویسندگان جوان توصیه کرد، آنچه را که می دانند بنویسند:
"اگر از من بخواهید که توصیه ای به نویسندگان جوان بکنم، من به آنها می گویم که آن چیزی را بنویسند که زمانی برای خودشان اتفاق افتاده، همیشه به راحتی می توان تشخیص داد که متن یک نویسنده برخاسته از تجربیات شخصی اوست یا آنچه از دیگران شنیده یا خوانده. وی می افزاید: همیشه از این نکته متحیرم که مرا به خاطر تخیلات قوی ام تشویق می کنند، در حالیکه به واقع تمامی آثار من پایه ای در واقعیت دارند. مشکل اینجاست که واقعیت های حوزه کارائیب، بیشتر شبیه تخیلات رام نشدنی است. 

گرترود استین، درباره فرایند نوشتن می گوید: حس خلاقانه نوشتن خواهد آمد، البته اگر وجود داشته باشد و شما اجازه صادر کنید.

-باقی نکات در پست های بعدی
#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


پرداخت به معنای تمیز کردن، برق انداختن و آرایش کردن چیزی است. وقتی گفته می شود چیزی را آرایش کرده اند یعنی چیزی به آن افزوده اند، و وقتی کلمه پیرایش به کار می رود، یعنی چیزی از داستان کم می شود. نویسنده به آرایش اثرش می پردازد و ویراستار که کارش ویرایش ادبی و محتوایی اثر است، داستان را پیرایش می کند. به دیگر سخن، اگر طرح داستان مانند یک طرح مدادی باشد، رنگ آمیزی آن طرح، پرداخت داستان است. پرداخت باید در خدمت پیام داستان باشد و به گونه ای القا شود که خواننده در هنگام خواندن آن، فضا و عناصر تشکیل دهنده را ببیند و بشنود و حس کند.
برای پرداخت یک اثر، باید با اطلاعات کافی در باره آن موضوع، وارد عمل شد و با توجه به عناصر داستانی، اثر را پرداخت کرد. تازه بعد از اینکه پرداخت اولیه تمام شد، باید آن را بارها و بارها مورد بررسی قرار داد و کلمات و جملاتی را به آن افزوده و یا کاست تا اینکه با یک پرداخت نهایی، کار، پختگی لازم
را پیدا کند. در بررسی مجدد داستان، نویسنده باید به روشن و واضح بودن طرح کار خود توجه کند. دقت نماید که آیا مقدمه و تنه داستانش با هم پیوند خورده اند یا نه. اشخاص را بررسی کند. به منطقی بودن بحرانها و مشکلهای داستان توجه کند. به پاراگراف بندی و نقطه گذاری درست اثرش بیندیشد. در واقع، پرداخت باید در خدمت فضای کلی و پیام داستان باشد. نویسنده می تواند با پرداخت، ضمن آنکه روح و زندگی را در داستانش می دمد، به راحتی خواننده را به سمت و جهتی که می خواهد، سوق دهد.
#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


کسی را تصور کنید که هر بار به استخر می‌رود، نهایتاً پایش را تا زانو توی آب می‌کند.
چنین فردی همیشه از اینکه رفتن به استخر کار بیهوده و بی‌ثمری است می‌نالد و معتقد است دیگران در لذت آب‌تنی اغراق می‌کنند، البته گاهی هم از حس خوب فرو کردن ساق پایش توی آب ولرم می‌گوید و لذت کوتاهی که تجربه کرده.
آیا چنین فردی حق دارد راجع به تجربۀ رفتن به استخر و آب‌تنی نظر بدهد؟
در بیشتر اوقات رفتار ما در یادگیری مهارت‌ها و دنبال کردن علایقمان شبیه به ماجرایی‌ است که در بالا گفتم.
ما اغلب در انجام هر کاری خیلی کم‌تر از حد لازم تلاش می‌کنیم و با رسیدن به اولین مانع، به هر دلیلی، از اهمال‌کاری تا کمال‌طلبی و ترس از شکست و موفقیت، به سرعت دست از کار می‌کشیم.
این چرخۀ باطل دنبال کردن علایق مختلف و از این شاخه‌ به آن شاخه پریدن یکی از دلایل باز ماندن بیش از نود درصد افراد از موفقیت است.
بیایید مشخصاً دربارۀ نویسنده شدن حرف بزنیم.
استخرِ نوشتن جای شنا کردن است، نه اینکه فقط نوک پایت را توی آن فرو کنی، بلکه باید هر روز بیشتر از دیروز بنویسی و خط بزنی، به این معنی که باید بسیاری بخوانی و هر چه که خواندن آن برایت آموزنده و کارساز است را، نخوانی، ببلعی.
نویسندۀ تازه‌کاری که هر از گاهی، به تفنن، و در رؤیای چاپ نوشته‌هایش دست به قلم می‌برد، بیرون آب ایستاده و دربارۀ شنا کردن خیال‌پردازی می‌کند.
در استخر نوشتن نه تنها شنا، که اگر بیشتر می‌خواهی باید بروی زیر آب، و غواص ابدیِ علاقه‌ات بشوی.
این استخری‌ست که راه به دریا می‌برد.‌ نبوغ یعنی رفتن به عمق دریای نوشتن، بدون هراس از خفگی و گم‌شدن.
غوطه‌ور شدن میان آب‌هایی که روح و تن تو را جلا می‌دهند نه تنها خفگی ندارد بلکه جان تازه‌ای می‎بخشد برای هر چه بیشتر پیش رفتن در مسیری که انتها ندارد.
"نویسنده:شاهین کلانتری"

#کارگاه_نویسندگی_360درجه
@honarkade_360


🔷 تجربه 🔷

تجربه ی نویسندگی از دو راه حاصل می شود:
خواندن و نوشتن.
نوشتن های پی در پی، چشم نویسنده را بر اسرار کلمات می گشاید. نوقلمان از هر کلمه فقط معنای آن را می بینند ؛ اما کارآزمودگان می دانند که هر کلمه در هر جمله می تواند معنای دیگری داشته باشد.
در دوره ی تجربه اندوزی چند توصیه سزاوار توجه است:
اول اینکه مدتی باید خود نوشت برای پاره کردن و دور ریختن! راز زیبانویسی در آسان گیری و بسیار نویسی است.
دوم اینکه کار نیکوکردن از پر کردن است. هیچ صاحب فنی، بی تکرار و تمرین در فن خود درجه و مقامی نیافته است.

نهایت آنکه فنون و صناعاتی را می توان نام برد که میزان معینی از تجربه ، صاحب فن را بر کار خود چیره می کند و نیاز به تجربه های جدید نیست ؛
اما در نویسندگی این گونه نیست. کلمات و معانی در ذهن و زبان نویسنده همواره در حال تغییر شکل، کارکرد و موقعیت اند.
نویسنده هربار که کلمه و جمله ای را بر روی کاغذ می نشاند، دیدار تازه ای با آن می کند و گویی باید تصمیم تازه ای برای آن بگیرد.

#کارگاه_نویسندگی_360درجه

@honarkade_360

Показано 20 последних публикаций.

3 451

подписчиков
Статистика канала