گرسنگی قیمت ها را به من یاد داد، فکر نان تازه مرا کاملا از خود بی خود میکرد و من غروبها ساعت های متمادی بی هدف در شهر پرسه میزدم و به هیچ چیز دیگر فکر نمیکردم به جز نان! چشم هایم می سوخت، زانوهایم از ضعف خم میشد و حس میکردم چیزی مثل گرگ درنده در وجودم هست.
نان!،من مثل آدمی مرفینی، معتاد به نان بودم...
📓 نان سال های جوانی
✍ هاینریش بل
✔️ @ketab_channell
نان!،من مثل آدمی مرفینی، معتاد به نان بودم...
📓 نان سال های جوانی
✍ هاینریش بل
✔️ @ketab_channell