ماتروشکا


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


ناشناس
https://t.me/BiChatBot?start=sc-983918270

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




منو هم بریزید همین‌جا.


Репост из: خدای نُقْصان
اگه خواستید هم خاکسترمو بریزید تو این رودخونه🍃


Репост из: A God with broken bones
یه روز میبرمت دیارم چیزایی بهت نشون میدم که خوشحالت کنم و کاش یکی از اون بغل های محکم نصیبم بشه دوست خوبم از اونا که واسم آرامش بخشه❤

https://t.me/maatryoshka/337


خواهرم دو روز رفته دانشگاه اندازه دوسال سربازی داره خاطره تعریف می‌کنه.🤦‍♀


من روز به روز بیشتر عاشق دیار تو می‌شم. :)) چی می‌شد منم یه پسر رو بغل می‌کردم دوره تحصیلم؟
https://t.me/saveyourselfnotme/311


Репост из: کوکو برای زرافه‌اش مینویسد
وای چقد عقده‌ای!!!!!اخه سر نقاشی؟


https://t.me/siiiiinshiiiin/40147
از معلم کلاس اولم دوتا چک خوردم‌. سر چی؟ همه بچه‌ها نقاشی که باید می‌کشیدیم رو کپ زده بودن نمره بالا گرفتن. من که خودم کشیدم دوازده شدم :)))

+ چرا اینقدر عقده‌ای بودن؟


چای به راهه🍃


بهم ریخته‌ام و در ظاهر می‌دونم از چی، در باطن خودمم نمی‌دونم از چی.


یاد چی افتادم؟ سال هشتاد و نه که تازه فیسبوک فیلتر شده بود و به اون صورت پروکسی و فیلترشکن همه‌گیر نبود، یه کارکتری توی زندگیمون حضور داشت به اسم "ساقی فیلترشکن" که خودش پروکسی‌های موجود رو تست می‌کرد می‌داد دستمون. در ازاش هم یک شارژ دو تومنی ایرانسل می‌گرفت.


قدیمی‌ترین خنیاگران باستانی، اشخاصی بودن با لقب گوسان‌ها که خوب موسیقی و رقص می‌دونستن و در بداهه‌‌سرایی چیره دست بودن. ذهن اونا بستری شبیه به رحم بوده که نطفه‌ی قصه‌ها در اون بسته می‌شده و رشد می‌کرده و وقتی در مجالس یا جمع‌های گردهم‌آیی برای بقیه سرایش می‌کردن، قصه بدنیا میومده.


Nobody's gonna help you.
You are on your own and no one cares.
#مولی


If it's a broken heart then face it...
#مولی


برای همین خنیاگری رو دوست دارم.


هر قصه، وقتی متولد می‌شه که توسط کسانی شنیده بشه.


همیشه این احساس رو دارم اگر هرجای بدنم رو با تیزی بشکافم بجای بافت از هم باز شده‌ی پوست و خون و موی‌رگ‌های پاره، نخ و پشم شیشه و کاموا بیرون بریزه.


دارم از زمین بزرگتر میشم باز..
#مولی


تابستون من اینطوری گذشت.
#مولی


شب‌ها زود به رخت‌خواب می‌رم و روز بعد دیر از رخت‌خواب بیرون میام و مسئله خوش‌خوابی نیست. تمام مدت اقامت در تشک بیدارم و درواقع رخت‌خواب شده سنگر کوچک امنی که می‌تونم بهش پناه ببرم. چقدر دوست ندارم این رو.

Показано 20 последних публикаций.

68

подписчиков
Статистика канала