مستانه با تو


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


مرضیه امیری

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций



من
به تو مربوطم!
طوری‌که اندوه به شب،
طوری‌که صدای بنان به حاشیه غروب،
طوری‌که آن قناری زرد غمگین به شاملو
بی‌آنکه هیچ‌کدام،
دلیل قانع‌کننده‌ای داشته باشیم...

#لیلا_کردبچه

@mastaanehbato







خيره به نگاهش شو
بى هوا،محكم
در آغوشت حبسش كن
و فرياد بزن دوستش دارى
تا كنگره هاى قلبش بلرزد!
باور كن زن ها
ديوانه ها را دوست تٓر دارند...!

#مريم_قطبى

@mastaanehbato


Репост из: پرتو الهی ریکی
دیگران را ببخش
حتی وقتی متاسف نیستند !
بگذار حق با آنان باشد
اگر این چیزیست که به آن نیازمندند ، خودت را به کوته فکری آنان گره نزن این سلامت روانت را از تو می‌گیرد.
@holy_fire_Reiki


قصدِ من فریبِ خودم نیست،دلپذیر!
قصدِ من
فریبِ خودم نیست

اگر لب‌ها دروغ می‌گویند
از دست‌های تو راستی هویداست
و من از دست‌های توست
که سخن می‌گویم

دستانِ تو خواهرانِ تقدیرِ من‌اند

📝شاملو
@mastaanehbato


Репост из: کافه اشنو
بر شانه‌ی ِ من کبوتریست
که از دهان تو آب مي‌خورد
بر شانه‌ی من کبوتریست
که گلوی مرا تازه ميیکند
بر شانه‌ی من کبوتریست باوقار و خوب
که با من از روشنی سخن می‌گويد

📝شاملو
🎨 جلال حاجی‌زاده
@caffeeshno


چیزی از تو
مثلا یک کلمه
یا آهی از سر لذت
شاید حسرت
که این لحظه چه زود تمام می‌شود
چیزی از تو
در دهانم جا مانده
مثلا قرمزی لب بالایت
یا قوسی کنج لبخندت
بگذار در تو خیره شوم
و برای بوسه بعدی نقشه بکشم

📖 #سلمان_نظافت_یزدی
@mastaanehbato


روزتون شاد😊🌺❤️






به یاد نسل های قبل❤️




به قدری حال خوب
که بیاید
و مدت بیشتری دلمان را بیاراید
نیازمندیم
که هر چه حال خوب آمد
پیش از ته نشینی کلماتمان در تلالو چشمانش،
رفت.
#مرضیه_امیری

@mastaanehbato


مبادا آدمى در اين شهر باشد،
كه تو را بيشتر از من دوست داشته باشد
كه تو را بيشتر از من بلد باشد
كه بتواند به چشم بهم زدنى،
با زمزمه ى كلمه اى كنارِ گوشَ ت،
لبخند را به لبانت هديه كند
كه مبادا بداند حالِ خرابت،
چگونه خوب شدنى ست
من همانقدر كه دوستت دارم،
چند برابرش را حسودم جانم
حسادت ميكنم به تمامِ آدمهايى كه بيشتر از من
كنارَت هستند
من حسودم،به "عزيزم" گفتن هايى كه هم جنس هايت،
ضميمه ى چند حرفىِ اسمت ميكنند!
من همانقدر كه در شبانه روز به تو فكر ميكنم،
به دنياى بدونِ تو هم فكر ميكنم!
به دنيايى كه مگر ميشود تو را كنارِ خودم نداشته باشم؟!
که چگونه میگذرد دنیای بدون تو
راستش را بخواهی؛
به تمام اهالی دنیا حق میدهم عاشقت باشند
چطور میشود نزدیکت بود و عاشقت نشد؟
من به عشق تو دخیل میبندم و
تو قول بده از تمام جهان سهم من شوی!
دلبرِشیرین تر از شیرینِ من...
بگذار تا پایان دنیا،فقط من شاعرِ چشمانت باشم!
کمـی صبر کن فصلِ وصلـمان نزدیـک است ...
#علي_قاضي_نظام
@baycot


برای کُردهای نازنین🌺

@mastaanehbato


چقدر خاطره ساختیم باهاش
به یاد اون روزها❤️

@mastaanehbato


🌷🌷🌷
شب سردی بود … پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به مردمی که میوه میخریدند. شاگرد میوه فروش تند تند پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها میذاشت و انعام میگرفت.

پیرزن با خودش فکر میکرد چی میشد اونم میتونست میوه بخره ببره خونه … رفت نزدیک تر، چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده داخلش بود … با خودش گفت چه خوبه سالم ترهاشو ببره خونه. میتونست قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنه و بقیه رو بده به بچه هاش، هم اسراف نمیشد هم بچه هاش شاد میشدن …

برق خوشحالی توی چشماش دوید.. دیگه سردش نبود ! پیرزن رفت جلو نشست پای جعبه میوه؛ تا دستش رو برد داخل جعبه، شاگرد میوه فروش گفت : دست نزن نِنه ! وَخه برو دُنبال کارت ! پیرزن زود بلند شد … خجالت کشید ! چند تا از مشتریها نگاهش کردند ! صورتش رو قرص گرفت … دوباره سردش شد ! راهش رو کشید رفت …

چند قدم دور شده بود که یه خانمی صداش زد : مادر جان … مادر جان ! پیرزن ایستاد، برگشت و به زن نگاه کرد ! خانم لبخندی زد و بهش گفت اینارو برای شما گرفتم ! سه تا پلاستیک دستش بود پر از میوه … موز و پرتغال و انار …

پیرزن گفت : دستِت دَرد نِکُنه نِنه… مُو مُستَحق نیستُم !

زن گفت : اما من مستحقم مادر من … مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم نوع توجه کردن … اگه اینارو نگیری دلمو شکستی ! جون بچه هات بگیر !

زن منتظر جواب پیرزن نموند … میوه هارو داد دست پیرزن و سریع دور شد …

پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن زن رو نگاه میکرد … قطره اشکی که تو چشمش جمع شده بود غلتید روی صورتش …
دوباره گرمش شده بود …
با صدای لرزانی گفت :پیر شی ننه …
پیر شی ! خیر بیبینی خداخیرت بده

ایناخیلی مهم هستن
#پریشان


@mastaanehbato


لایقِ تو کسی نیست جز آنکه تو را انتخاب کند
نه امتحان
تو را نگاه کند نه اینکه ببیند
تو را حس کند نه اینکه لمست کند
تو را بسازد نه اینکه بسوزاند
تو را بیاراید نه اینکه بیازارد
تو را بخنداند نه اینکه برنجاند
تو را دوست بدارد و بدارد و بدارد...
ساده زندگی کن
اما ساده عبور نکن از دنیایی که تنها یک بار تجربه اش می‌کنی ...
ساده بازگرد
اما هرگز برنگرد به دنیایِ کسی که به زخم زدنت عادت کرده
حتی اگر شاهرگِ حیاتت را در دستانش یافتی!
و به یاد داشته باش:
هیچکس ارزشِ شکسته شدنِ ارزش هایت را ندارد
گاهی خودت را زندگی کن...

#ارنستو_چگوارا

@mastaanehbato


Репост из: اوريانا
جن ، تاریکی ، هیولا ، تنهایی و ...
هیچکدومشون نمیتونن
به اندازه ی افکار یه سری آدما
ترسناک باشه ...



🌱 @oryanachannel

Показано 20 последних публикаций.

153

подписчиков
Статистика канала