mhmdrza

هرکه پُرسد ای فلان،
حال دلت چگونه شد
خون شد و دم به دم
همی از مُژه میچکانمش..

از چه به خود میبالد انسان که لقاحش یک اشتباه، ولادتش یک رنج و زندگی اش یک ملال است و محکوم به مرگ می باشد..

#شوپنهاور

زود پانشدم،
هنوز نخوابیدم..

خدایا دمت گرم!
شنیدی
تا اینجاشو گرفتی
ولمون نکن
امشبو ب سلامت سحر کن:)

خدایا من خسته شدم دیگه!
تورو ب بزرگیت،
خودت یه کاری کن دیگه..

هر نری رسید مرد شد واسه ما

بعضیاتونو میبینم شرمم میشه به خودم بگم انسان!
ترجیحا من همون حیوون ۲پا باشم راحت ترم..

سخن از سخنان بلعیده شده
و جنازه حس های مرده
در تبعیدگاهی فرو رفته در تاریکی
از روزی که مردی نور را آتش زد..
#فرشاد

تصویر یک پرنده ی پر شکسته،
رمیده در قفسی باز را
در قابی مجلّل،
به نام آزادی به ما غالب میکُنند..
#محمدرضا

دیگه اینقد این چندوقت از رقصنده ی معروف #مائده_هژیر خبر و اعتراض شنیدید که من چیز جدیدی برای گفتن ندارم!امّا تعجّبی هم نداره!
انقد رقّاص و روزنامه نگار و نویسنده و هنرمند تو زندانا هستن که دیگه جا واسع دزد و اختلاصگر و قاتل نمیمونه!
اگه اینا میافتدن زندان که الان آب خوزستان به راه بود! برق تهران به راه بود ! دلار قیمتش سرجاش بود !
مردن هرروز قیام نمکیردن !
مردم عاصی نبودن !
میگم که تعجبی هم نداره!
چندروز پرده ی فوتبال جلو چشم ملّت کشیدن امّا دیگه نمیتونن جمعش کنن.
و اگه ذرّه ای سیاست داشتن با بگیر و ببند اوضاع رو از این بدتر نمیکردن!
من خودم طرفدار این رقصنده بودم و واقعا لذّت میبردم از کاراش. نون خوردن از اشک چشم آدما آخر و عاقبت نداره.
امیدواریم که یه فرجی شه و معجزه ای بر بیاد تا عاقبت از این خواب بدبختی بیدار شیم..
#محمدرضا
#مائده_هژیر
عکس ازصفحه اینستاگرامی: caricature.pic

در کوچه پس کوچه های افکاراش هربار عمیق تر از بار قبل درخودش غرق میشد
با خود میگف مگر میشود درد را از دو طرف خواند همان درد شود ولی گنج را ک برعکس بخوانی غوغا شود ...
پوزخندی گوشه لبانش نقش بست
با خود میگفت با درد از اغوش مادر زاده شده یی و با درد بزرگ شده یی با او خوگرفتی چطور انتظار داری زندگیت با درد نباشد وقتی تو همان ابتدای راه با درد خو گرفته یی
قدم میزد ....
مدام و پی در پی ....
پسرکی در پشت یک ماشین مدل بالا نظرش را جلب کرد ....
لبخند ملیحی زدو در دل گفت اینها نجنگیده گنج دار شدند و ما ها درد کشیده درد دار تر ....
چقدر میتوانست افکارش رویاهایش را از هم پراکنده کند ...
راست میگفت بعضی ها نشستند و ب جا ها رسیدند ولی بعضی ها هم هرچه دویدند نرسیدند....
کافه چی ب شانش زد و گف قهوه ات را بخور یخ کرد !
جوان همانطور ک مبهوت باران پائیزی بود گفت گاهی باید قهوه را یخ نوشید تا داغی آنچه را ک تو را در پس کوچه های افکارت سوزانده را خنثی کند !
کافه چی همانطور ک میز را پاک میکرد گفت کلا امده یی بسوزی و بسازی و بسوزانی و باز بسازی بخواهی خنثی یش کنی باز این رشته را باید از اول سر بگیری !!
جوان دست هایش را زیر چانه ش گذاشت و با آهی عمیق نقطه یی در پایان افکارِ بی پایانش گذاشت .!


#Parmida

گوش‌هایت را می‌گیری
چشم‌هایت را می‌بندی
زبانت را گاز می‌گیری
اما حریف افکارت نخواهی شد
و چقدر دردناک است درد فهمیدن...
#بینشان

هر شبی را که زیبا به پایان میبرم،
از طلوع خورشید روز بعد هراسانم..
#محمدرضا

شاید انسان ترجیح میدهد،
درکش کنند تا اینکه
دوستش داشته باشند..
#جورج_ارول

قبل رسیدن همیشه بالاخره ست.....

یادمه عموی مامانم که یه عالمی بوده،دخترشو میذاره مدرسه!اون وقتا میگفتن زن باید بشینه تو خونه کارشو بکنه. چه معنی میده بره مکتب دانش اندوزی کنه؟!خلاصه وقتی که میفهمن همچین داستانی پیش اومده همه بزرگای شهر،
میریزن خونه ی این بنده خدا که
"کدوم بی غیرتی دخترشو میذاره مکتب آخه؟این چه کاریه؟حاج جواد از شما بعیده!!"
خلاصه همین میشه که میره دخترشو از مدرسه میاره.
امّا امروز به صورت گسترده،
دولتی و خصوصی؛ سطح شهر پره از مدرسه ی دخترونه. مکاتب فمنیسمی شکل گرفته و در حال فعالیته و تا چندسال دیگه خیلی دیگه از این تعصبات فرهنگی اشتباه از بین میره.
امّا چیشد؟
چندتا حاج جواد تحقیر شدن؟
چندتا دختر امروز گوشه گیر و خونه نشینن به خاطر اینکه مردُم احمق بودن؟
هنوزم همینه.
اجازه ندید عُمر زن هایی که کنار شما
شونه به شونه ی شما
زندگی میکنن،
زیر فشار نگاه های چپ و مردای هیز
و تعصبات فرهنگی اشتباه و
متلک های خیابونی و کم جنبه بودن و
عقده ی جنسی داشتن خیلی از شما بی شرفا هدر بره و ۳۰سال بعد این موقع خودتون به حروم زادگی خودتون بخندین و چن نفر دیگه بدبخت شن!
تو کشوری که ارزش قانونی و قضائی زن نصف مرده،زنای زیادی نیستن که بتونن به مبارزه بلند شن!
چندتا عُمر دیگه باید تباه شه؟
چندنفر دیگه زندگیشون به قهقهرا بره؟
چندتا قربانی دیگه میخواین که آدم شین؟
این حماقت کی میخواد به پایان برسه..؟
#محمدرضا