دوماهنامه میهن | Mihan.net


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана



Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


ل و خصومت آن با منافع و مصالح ملی ایرانیان را برمردم ایران آشکار کرده است.

◀️ منافع ملی هر کشوری از جمله ایران ایجاب می کند که سیاست خارجی و دیپلماسی از نگرش های ایدئولوژیک و آرمانی جدا شود. جمهوری اسلامی نه از طرف مردم ایران و نه از طرف فلسطینی ها برای حل مساله فلسطین و بیرون راندن اسرائیل از سرزمین های اشغالی وکالت و نمایندگی ندارد.

◀️ هرکس و هر جریان سیاسی آزاد است که قضاوت خود را نسبت به اسرائیل دارا باشد. اما سیاست خارجی ایران باید تابع دو اصل زیر باشد:از آرا و اراده عمومی نشات گرفته باشد و 2- تابعی از متغیرمنافع ملی باشد. در همه چهل سال گذشته اما سیاست خارجی ایران در قبال اسرائیل در تقابل با دو اصل بالا و مطابق امیال مذهبی سران حکومت و مقاصد قدرت پرستانه آنان اتخاذ شده است. حاصل این بی اعتنایی قربانی شدن منافع و مصالح ملی ایران به پای اهداف قدرت های جهانی و رقبای منطقه ای ایران بویژه جناحهای راست اسرائیل بوده است.

💬 نظر شما در مورد این مقاله چیست؟ 👈 @mihansitebot

http://mihan.net/1397/03/20/1419/
🌐 Mihan.net 🙂 @mihansitebot


📝 جمهوری اسلامی؛ چهل سال خدمت به افراطیون اسرائیل
ا➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ا
👤 علی کشتگر
ا➖➖➖➖➖ا

◀️ در سیاست، شعار بی پشتوانه مثل حمله بی پشتوانه در جنگ، حاصلی مگر فرو افتادن به موضع ورشکستگی و در نهایت خدمت به رقیب به بار نمی آورد. نیم قرن پیش (تابستان 1967) سرهنگ جمال عبدالناصر در واکنش به پرواز جنگنده های اسرائیل بر فرازسوریه، بیت المقدس و صحرای سینا که البته بخشی از نقشه ای حساب شده برای تحریک اعراب و کسب بهانه حمله نظامی و اشغال سرزمین های عربی توسط دولت گلدامایر بود، اسرائیل را به نابودی تهدید کرد. صحرای سینا، بیت المقدس، ساحل غربی رود اردن و بلندی های جولان درهمان نخستین روز جنگ به دست ارتش اسرائیل افتاد و ائتلاف مصر، سوریه و اردن با پذیرش شکستی خفت بار پس از 6 روز، آتش بس بی قید و شرط را پذیرفت.

◀️ ژنرال دوگل رئیس جمهور وقت فرانسه که با ادامه اشغال سرزمین های عربی توسط اسرائیل مخالف بود، و پیش از جنگ شش روزه از طریق سازمانهای جاسوسی فرانسه از نقشه های اسرائیل آگاه شده بود، بعدها در یک مصاحبه به مسئولیت مستقیم اسرائیل در طراحی جنگ شش روزه اشاره کرد.

◀️ پس از مرگ عبدالناصر، جانشین او، انورسادات که سیاستمدار پراگماتیست و هوشمندی بود به این نتیجه رسید که مصر نمی تواند سرنوشت خود را با سرنوشت فلسطین پیوند بزند. او که منافع مصر را مقدم  بر مصالح فلسطین می دانست و ادامه خصومت با اسرائیل را مانع سرمایه گذاری های خارجی و توسعه اقتصادی مصر ارزیابی می کرد، از آغاز به فکر صلح با اسرائیل بود. او اما برآن بود که پیش از صلح به یک پیروزی در برابر اسرائیل نیازمند است تا نه از سر ضعف بلکه از موضع برابر و در حالی که مصر از احساس تحقیر جنگ شش روزه رها شده و غرور خود را بازیافته با اسرائیل مذاکره کند. پیروزی نسبی ارتش مصر در جنگ غافلگیر کننده 1973 این فرصت تاریخی را برای او ایجاد کرد. او موفق شد به ازاء به رسمیت شناختن اسرائیل و امضای قرارداد صلح با این کشور صحرای سینا را پس بگیرد و مناسبات خود را با غرب نیز بهبود بخشد.

◀️ در چهل سال گذشته شعارهای تندروانه جمهوری اسلامی علیه اسرائیل بزرگترین مانع عادی سازی مناسبات ایران و غرب و مانع اصلی انباشت سرمایه و توسعه اقتصادی ایران بوده است.

◀️ امروز اسرائیل به لحاظ نظامی دهها بار قوی تر از 50 سال پیش است. این دولت با وجود سرپیچی از قطعنامه های سازمان ملل متحد، با وجود ادامه اشغال سرزمین های فلسطینی و زورگویی ها و سرکوب های خونین علیه مردم فلسطین که از مصادیق جنایت جنگی محسوب می شوند به برکت دیپلماسی حساب شده و ماهرانه اش و ایجاد شبکه ای از لابی های موثر در آمریکا، اروپا و دیگر نقاط جهان، در موقعیت بین المللی محکم و مناسبی قرار دارد.

◀️ اسحاق رابین در خاطرات خود نوشته است که برای من هیچ چیز شیرین تر از آن نبود که می دیدم جنگ میان دو دشمن اسرائیل، ایران و عراق؛ سالها ادامه دارد.

◀️ سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی از چهار جهت به دولت دست راستی اسرائیل خدمت کرده است:1-ترساندن مردم اسرائیل از خطر ایران و تحکیم دولت دست راستی اسرائیل در داخل! 2-جلب حمایت های مالی و معنوی جهانی برای اسرائیل! 3-نزدیک شدن عربستان و امارات به اسرائیل در جهت شکل دادن ائتلاف علیه ایران 4-تحت الشعاع قرار گرفتن مساله فلسطین.

◀️ کیست نداند که نوشتن شعار نابودی اسرائیل به زبان عبری روی موشکهای آزمایشی ایران و تکرار شعار محو اسرائیل از نقشه جهان که خود شعار دهندگان بهتر از همه به پوچی آن آگاهی دارند بزرگترین خدمت به مقاصد اسرائیل و بدترین خیانت به منافع ملی ایران است. آیا در میان کسانی که جمهوری اسلامی را به این شعارها و سیاستهای فاجعه بار ترغیب می کنند، عوامل سازمان جاسوسی اسرائیل(موساد) حضور ندارند؟ این را می دانیم که تاکنون تعدادی از افراد بلندپایه اطلاعاتی و نظامی ایران به جرم جاسوسی برای اسرائیل دستگیر شده اند.

◀️ نسل ما -از هر گرایشی- در مبارزه علیه نظام پیشین، جنبش فلسطین را متحد خود و اسرائیل را بخاطر مناسباتش با حکومت وقت ایران در برابر خود می دید. امروز اما نسل جوان ایران نسبت به چهل سال پیش نگرشی دیگر به این مساله پیدا کرده است. نسل های جدید امروز ایران از آنجا که جمهوری اسلامی متولی دفاع از فلسطین و پرچمدار دشمنی با اسرائیل است نه فلسطینی ها را با خود همراه می بینند و نه اسرائیل را در برابر خود.

◀️ چرخش نگاه ایرانی به مساله اسرائیل و فلسطین در جنبش دموکراسی خواهی و ضد دیکتاتوری کنونی که در شعارهایی مثل "فلسطین رو رها کن – فکری به حال ما کن" خود را نشان داده به هیچ روی به مفهوم همراهی با سیاستهای سرکوبگرانه و زورگویانه اسرائیل علیه مردم فلسطین نیست. اتفاقا در سالهای گذشته کارشکنی های دولت نتانیاهو چه در جریان شکل گیری برجام و چه پس از آن برای نابودی برجام که در حد خود موفق بوده، ماهیت دولت دست راستی اسرائی


عنامه های سازمان ملل توسط اسرائیل اجرا نشد و این زخم کهنه همچنان بر پیکر رابطه اعراب-اسرائیل و مسلمانان-اسرائیل باقی ماند. هم اکنون، هر از چندگاهی و به شکلی مستدام، تجاوزات، خشونت ها و کشتارهای ارتش اسرائیل، بر این زخم کهنه نمک می پاشد.

◀️ با مطالعه ای اجمالی در دوران میانه، در می یابیم که اکثر تاریخ رابطه مسلمانان و یهودیان، رابطه ای بدون مناقشه بوده است و حتا، داد و ستدهای علمی و فرهنگی بسیار قابل توجهی بین آنان وجود داشته است. «نهضت ترجمه» نمونه ای از این بده بستان های فرهنگی است. «پناه آوردن یهودیان به مسلمانان» و به کشورهای اسلامی از شر ظلم و ستم کلیسای مسیحیت، انگیزاسیون و صلیبیون، نیز بخش هایی از همین تاریخ رابطه مسلمانان و یهودیان می باشد. به ویژه، تساهل و حمایتگری تاریخی ایرانیان در مورد یهودیان، بیانگر این رابطه روادارانه است. اما آنچه از سده بیستم بر رابطه تاریخی مسلمانان و یهودیان، سنگینی کرد، تشکیل دولت اسرائیل و ظلم و ستم اسرائیل بر فلسطینیان است. اگر این سایه ها، بر این روابط، سنگینی نمی کرد، شاید حوزه تمدنی اسلام و یهود، می توانستند مشارکت همدلانه تری داشته و دستاوردهای مشترک عمیق تری را به فرهنگ بشریت ارائه دهند.

◀️  

💬 نظر شما در مورد این مقاله چیست؟ 👈 @mihansitebot

http://mihan.net/1397/03/20/1425/
🌐 Mihan.net 🙂 @mihansitebot


📝 سایه اسرائیل بر رابطه تاریخی مسلمانان و یهودیان
ا➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ا
👤 حسن فرشتیان
ا➖➖➖➖➖ا

◀️ رابطه اسلام و یهودیت، شامل فراز و نشیب های تاریخی بوده است. در برهه هایی از تاریخ، نزاع های خونینی میان آن دو وجود داشته و در برهه هایی دیگر، مسلمانان پناهگاه یهودیان از شر صلیبیون مسیحی و انگیزاسیون کلیسا بوده است، و در برهه هایی، یهودیان و مسلمانان همدوش در نهضت علمی و داد و ستد فرهنگی مشارکت داشته اند. مناقشات پس از تشکیل دولت اسرائیل، این رابطه را دستخوش تغییرات رادیکالی کرد. نزاع سرزمینی فلسطینیان و اسرائیل، تبدیل به نزاع اعراب و یهود شد و در گام های بعدی، به نزاع مسلمانان و یهودیان تغییر چهره داد.

◀️ یهودیت و اسلام از جنبه های مختلف، وجوه مشترک بیشتری از اسلام و مسیحیت داشتند و دارند. شریعت اسلامی، بازسازی شده همان شریعت یهود بود. مراسم آئینی اسلام و یهودیت نیز از قرابت های فکری و شکلی قابل توجهی برخوردار بودند. در حالی که چنین شباهتی بین اسلام و مسیحیت، و یا بین یهودیت و مسیحیت، وجود ندارد.

◀️ در آیات بسیاری از قرآن نه تنها یهود و کتاب مقدس آن «تورات» تایید می شود، بلکه تورات را حاوی نور و هدایت دانسته و یهودیان را به عمل به فرامین کتاب مقدس خویش ارجاع می دهد. هنگامی که یهودیان برای داوری امور خویش نزد پیامبر اسلام می رفته اند، پیامبر آنان را به تورات ارجاع می داده و می گفته است که با داشتن تورات، شما از رجوع به داوری من بی نیاز هستید. همچنین بارها در قرآن از قول خداوند تایید شده است که او قوم بنی اسرائیل را بر جهانیان برگزیده است و آن را قومی «برگزیده» می داند که بر جهانیان «برتری» داده است.

◀️ هنگامی که مسلمانان در جنگ احزاب احساس کردند که علیرغم وجود پیمان صلح فیمابین، یهودیان به همکاری با دشمنان پیامبر پرداخته، نقض پیمان کرده و در خفا با دشمنان وی همکاری می کنند، نزاع های شدیدی بین آنان رخ داد.

◀️ در دوران میانی، درگیری های بیزانس و یهودیان، همچنان ادامه داشت و یهودیان از شر خشونت و سختگیری های کلیسای مسیحیت، اندک اندک به مسلمانان نزدیک شدند. مسلمانان که به عنوان نظام مستقر، بر پایداری خویش تردیدی نداشتند از جانب یهودیان، احساس خطری نمی کردند، به حمایت از یهودیان برخاسته و در برهه های گوناگونی، پذیرای آنان در سرزمین های خویش می شدند.

◀️ در کتاب «تاریخ قوم یهود» که نویسندگانش خود یهودی بوده اند، ژیلبرت و لیبی کلاپرمن، حکمروایان مسلمانان را به مراتب روشنفکرتر و آزاد اندیش تر از حکمروایان مسیحیت می دانند و نتیجه گیری می کنند که یهودیان تحت حکومت مسلمانان به مراتب زندگی راحت تر و صلح آمیز تری داشته اند. در همین کتاب، در فصل «عصر طلایی در اسپانیا» نویسندگان بر صلح و آرامشی که یهودیان تحت حمایت حکومت مسلمانان برخوردار بودند، تصریح می کنند.

◀️ به موجب «فرمان الحمرا» یا «فرمان اخراج» یهودیان بایستی یا مسیحی می شدند و یا خاک پادشاهی اسپانیا  را حداکثر ظرف مدت چهارماه ترک می‌کردند. مجازات یهودیانی که تا زمان تعیین شده تغییر دین نداده و کشور را هم ترک نکرده بودند، اعدام بود. مجازات غیر یهودیانی که به یهودیان پناه داده یا آنان را پنهان می‌ساختند، مصادره کلیه دارائی هایشان بود. این فرمان تا سال 1967 به شکل قانونی معتبر بود تا این که در آن سال، توسط وزیر جهانگردی اسپانیا به شکل رسمی ملغی گردید.

◀️ داد و ستدهای بین یهودیان و مسلمانان در زمینه های گوناگونی وجود داشت. داد و ستد علمی، با اوج نهضت ترجمه، و با همکاری مسلمانان و یهودیان انجام می شد. بسیاری از یهودیان فرهیخته و دانش آموخته، به استخدام و همکاری با خلفای مسلمانان می پرداختند و گاهی نقش پل ارتباطی میان جهان اسلام و غرب را عهده دار می شدند. دانشمندان یهودی از قرب و ارج بالایی نزد دانشمندان مسلمان و نزد دربار خلفا برخوردار بودند. شکوفایی هنری  ادبی، بازاندیشی در نظام های دینی، ترجمه های عبری و عربی از متون فلسفه یونان باستان، نسخه برداری از این کتاب ها و.... سبب شد که این دوران «عصر روشنگری صغیر» نامیده شود.

◀️ در سده بیستم میلادی، رابطه تاریخی مسلمانان و یهودیان، دستخوش دگرگونی های جدیدی شد. این سده، با کشتار وحشتناک یهودیان در روسیه آغاز شد و سپس در هولوکاست ادامه پیدا کرد. هر چند در فاجعه فوق، مسلمانان نقشی نداشتند، اما اندک اندک در پی تشکیل دولت اسرائیل، درگیری های اعراب فلسطین و اسرائیل بیشتر در معرض  دیدگان قرار گرفت. اعراب که خود قربانی ستم ها و زیاده خواهی های دولت اسرائیل بودند به عنوان دشمن جدید یهودیان تلقی شدند.

◀️ در سال 1967، ارتش اسرائیل بخش هایی از سرزمین  فلسطین و کشورهای مجاور را اشغال کرد و اراضی تحت اداره خویش را سه برابر ساخت. قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل، اسرائیل را ملزم به تخلیه مناطق اشغالی کرد، ولی این قطعنامه بسان بسیاری دیگر از قط


📝 چرا جمهوری اسلامی «حقیقت» را در شناسایی اسرائیل کتمان می کند؟
ا➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ا
👤 حسین علیزاده
ا➖➖➖➖➖ا

◀️ سیاست اعلامی (تبلیغاتی) جمهوری اسلامی این است که این نظام کشوری به نام اسرائیل را مطلقا (حتی در مرزهای ۱۹۶۷) به رسمیت نمی شناسد. اما آیا واقعا چنین است؟ پاسخ را باید در سیاست اعمالی (رسمی) جمهوری اسلامی یافت. واقعیت این است که به رسمیت شناختن اورشلیم غربی به عنوان خاک کشوری به نام اسرائیل در کنفرانس همکاری اسلامی توسط رییس جمهور ایران تنها یک نمونه بود که مورد توجه برخی دانشجویان انقلابی قرار گرفت و گرنه به رسمیت شناختن اسرائیل پیش تر و در مناسبت های مختلف نیز تکرار شده بود. سیاست اعمال شده جمهوری اسلامی  دیر زمانی است اسرائیل را در مرزهای ۱۹۶۷به رسمیت شناخته است.

◀️ اگر امتناع از بازی ورزشکار ایرانی با حریف اسرائیلی مبتنی بر این استدلال است که جمهوری اسلامی نمی خواهد موجودیت اسرائیل را از این طریق به صورت دوفاکتو (غیررسمی) شناسایی کند، نباید کشوری به نام اسرائیل را هم به محاکم بین المللی بکشاند. اقامه دعوای حقوقی علیه اسرائیل یعنی کشوری به نام اسرائیل موجودیت دارد. این دقیقا اقدامی است که جمهوری اسلامی انجام داده است.

◀️ محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطین در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۲ قطعنامه ای را از تصویب اکثریت اعضای مجمع عمومی گذراند که بنا بر آن دولت خودگردان پذیرفت که دولت فلسطین را در محدوده جغرافیایی ۱۹۶۷ به بعد (یعنی ۲۲% از فلسطین تاریخی) بنیاد نهد و از ۷۸% اراضی دیگر که تحت تصرف اسرائیل است، صرف نظر نماید. اما، رأی جمهوری اسلامی ایران به چنین قطعنامه ای چه بود؟ آیا جمهوری اسلامی بنا به آرمان های انقلاب اسلامی و شعارهای روز قدس به این قطعنامه رأی منفی داد؟ یا لااقل جانب سکوت را گرفت و رأی ممتنع داد؟ اما ج.ا یکی از کشورهایی بود که با رأی مثبت خود به قطعنامه پیشنهادی عباس با صدور گواهی ولادت برای فلسطین در محدوده ارضی ۲۲% از فلسطین تاریخی و صرف نظر کردن از ۷۸% دیگر، موافقت کرد. این یعنی جمهوری اسلامی، اسرائیل را در مرزهای پیش از ۶۷ به رسمیت شناخته است. ایران نه تنها به قطعنامه مزبور رأی مثبت داد بلکه به عنوان رییس دوره ای جنبش عدم تعهد به کلیه اعضا جنبش (حدود 120 کشور) توصیه نمود که آنان نیز با رأی مثبت خود، مدل دو دولت را مورد تصویب قرار دهند. جالب تر اینکه حماس با اقدام محمود عباس (مدل دو دولت) مخالفت کرد.

◀️ حال اگر ایراد شود که این شناسایی به صورت دوفاکتو (غیر رسمی) صورت گرفته و نه شناسایی رسمی (دوژوره) پاسخ این است که از نظر حقوق بین الملل شناسایی دوفاکتو و دوژوره هم وزن هستند با این تفاوت که در شناسایی رسمی، کشورهای دیگر  اعلامیه رسمی در شناسایی دولت جدید صادر می کنند و در شناسایی دوفاکتو کشورها از طریق تعاملات خود دولت جدیدی را به رسمیت می شناسند. برای مثال، به رغم تمام روابط حسنه ای که دولت پادشاهی ایران با اسرائیل داشت هرگز اعلامیه ای در شناسایی اسرائیل (شناسایی دوژوره) صادر نکرده بود. شناسایی اسرائیل توسط پهلوی دوم شناسایی دوفاکتو بود دقیقاً مانند جمهوری اسلامی. این یعنی دو رژیم پادشاهی و جمهوری اسلامی ایران به طور یکسان و به روش شناسایی دوفاکتو اسرائیل را به رسمیت شناخته اند.

💬 نظر شما در مورد این مقاله چیست؟ 👈 @mihansitebot

http://mihan.net/1397/03/20/1424/
🌐 Mihan.net 🙂 @mihansitebot


هند. البته نسلهای بعد باید پذیرا و عذرخواه خطاها و اجحافات نیاکان خویش باشند. اما چه بخواهیم و چه نخواهیم این سنت هرچند ناپسند (از دیدگاه اخلاقی محض) زندگی جمعی آدمیان در طول تاریخ بوده است.

◀️ اینک اسرائیل علیرغم تولد ظالمانه و تجاوزگرانه ای که داشته است تحت عوامل پیچیده منطقه ای و جهانی تبدیل به یک کشور رسمی و پذیرفته شده در سازمان ملل گردیده است. نسلهایی که اینک در اسرائیل زندگی می کنند مثل بقیه آدمیان خواهان صلح و آرامش و آزادی و آبادی اند. آنها باید همه این موهبت ها را برای همگان مخصوصا کسانی که نیاکان شان آنها را از خانه و کاشانه خویش رانده اند بخواهند. آنها باید برای حل این مشکل تراژیک تاریخی بشر عزمی و طرحی داشته باشند و تسلیم و بدهکار باشند و نه  مهاجم و طلبکار.

◀️ سیاست خارجی همیشه باید تابعی از توانمندی های اقتصادی داخلی باشد نه برعکس. اما  حاکمان ایران با درک و دریافتی عقیدتی و رویااندیشانه خود را در جایگاه نوک پیکان مبارزه جهانی علیه امپریالسم و صهیونیسم قرار دادند بدون اینکه به پشتوانه های اقتصادی چنین ادعایی بیندیشند. نکته دیگر این امر مدیریتی بسیار مهم است که نهادها و افرادی خارج از حیطه دولت رسمی متصدی پیشبرد این سیاست، گردیده اند.

◀️ هر انسان آزاده و ضدظلمی خواستار مشارکت در مبارزه برای نابودی ستم و حداقل تضعیف و تخفیف آن است. اما همان گونه که تجربه فردی و جمعی آدمیان نشان میدهد این تلاش و مشارکت معمولا در «حد وسع» و به «شیوه های موثر» انجام می شود. پیوند وجدان اخلاقی و منافع ملی در همین مرزهای ظریف شکل می گیرد. ضمن آنکه نمونه های متعددی در جهان و منطقه پیرامون و از جمله در میان کشورهای مسلمان نشین وجود دارد که میتواند الگوهای مختلف و راهگشایی را در برابر ما قرار دهد.

◀️ بسیاری از کشورهای جهان و منطقه و از جمله کشورهای اسلامی هستند که موضع حق طلبانه و حمایتگری در مسئله فلسطینیان داشته و دارند و از حمایتهای سیاسی تا مالی (و حتی گاه نظامی) از ایشان انجام داده اند اما در عین حال در پشت سر آنها حرکت کرده اند. آنها همگی بین توان اقتصادی و سیاسی خود با سیاست خارجی شان پیوند عاقلانه ای برقرار کرده اند.

◀️ تصحیح رابطه با آمریکا می تواند مسئله نسبت ایران با اسرائیل را نیز به  مسیر صحیح و ملی خود بیندازد و حتی به حاشیه براند بدون اینکه ایران امتیاز خاصی به اسرائیل بدهد. ایران باید این امتیاز را به عقل و منطق و در واقع به مردم خویش بدهد.

◀️ سیاست خارجی ایران از جمله در باره اسرائیل ضمن حفظ سمت گیری ضدستم و ناعدالتی در جهان می تواند بر:یک- متناسب با توان اقتصادی کشور و در واقع مبتنی بر نگاهی اقتصادی- سیاسی با درونمایه منافع ملی باشد. دو- از طریق نهادهای رسمی و پاسخگو، مسئول و کارشناسی صورت نگیرد نه مراکز نظامی غیر مسئول و غیرپاسخگو و غیرکارشناسی که مکرر د ر مکرر خطا کرده اند.سه- ایران باید در پشت نمایندگان رسمی مردم فلسطین حرکت کند و نه در جلوی آنها. چهار- ایران می تواند نسبتش را با اسرائیل براساس نسبت آنها با مردم و کشور فلسطین تنظیم کند و در این مسیر سعی کند با مجموعه کشورهای عربی و اسلامی که تحت فشار افکار عمومی مردم شان هستند، فشار موثرتر اقتصادی – سیاسی بر اسرائیل و حامیانش برای گردن نهادن به قطعنامه های سازمان ملل وارد کند. پنج- علی الظاهر مدل دو دولت نسبت به دیگر الگوها  مشکلات و موانع کمتری دارد و از امکان جلب حمایت بیشتری برخوردار است. مانع اصلی اجرای این الگو دولت راستگرای افراطی اسرائیل است. شش- حضور یهودیان ایرانی و ایرانی تبار می تواند برای یک دولت ملی و  توانمند در ایران به عنوان یک پایگاه و لابی قوی عمل کند.

◀️  جامعه ایرانیان فارسی زبانی که از ابتدای تشکیل اسرائیل به آنجا مهاجرت کرده اند و چند موج بعدی نیز به خصوص پس از انقلاب به آنها پیوسته اند بسیار به ایران و زبان فارسی تعلق خاطر دارند و نسلهای بعدی شان هم به خوبی فارسی حرف میزنند. بسیاری شان با هم مرتبط اند. محله ایرانیان در تل آیو شبیه لاله زار تهران قدیم است. با  ترانه ها ی خواندگان ایرانی، نوشته های فارسی و غذا ها ی ایرانی و...  ایرانیان و ایرانی تبارهای زیادی در حوزه های مختلف در اسرائیل صاحب مقام و منصب فرهنگی و اجتماعی و سیاسی هستند که به علت تعلق خاطرشان به ایران می توانند توسط یک دولت معقول به صورت یک لابی قوی برای منافع ایران در سیاست های مختلف  اسرائیل تاثیرگذار باشند.(یکی از رئیس جمهورهای اسرائیل، موشه کاتساو، ایرانی تبارو زاده شهر میبد بود.) البته در پارادایم  نابودی اسرائیل و تقلیل اسرائیل به ظلم و سبعیتش نسبت به فلسطینیان (که البته درست و واقعی هم هست) دیگر جایی برای اندیشیدن به این مسائل نیست!

◀️  

◀️  

💬 نظر شما در مورد این مقاله چیست؟ 👈 @mihansitebot

http://mihan.net/1397/03/20/1428/
🌐 Mihan.net 🙂 @mihansi


تاری اخلاقی تر و صادقانه تر دارند.

◀️ تحلیلگران سیاسی که معتقدند یهودیان از طریق تملک و تسلط بر رسانه های جهانی افکار عمومی را به نفع خویش شکل می دهند نیز کم نیستند. آنان معتقدند یهودیان از مظالمی که برآنان رفته برای توجیه ستم های کنونی دولت اسرائیل سوء استفاده می کنند. آنان با جوسازی و حملات شدید به هر منتقدی سعی در خاموش نمودن و در نطفه خفه کردن هر منتقدی دارند. یک مثال برجسته آنان «آبه پی یر» در فرانسه است که کشیش آزاداندیش وارسته و خوش نامی بود که به خاطر اشتغال دائمی اش به امور خیریه و نهضت کمک به فقرا محبوب ترین شخصیت فرانسوی محسوب می شد. اما وقتی یک موضع ساده گرفت که منتقدین اسرائیل نیز حق حرف زدن دارند آنچنان از سوی لابی های اسرائیل مورد حمله و تهاجم قرار گرفت که سالها مجبور به سکوت و عزلت نشینی شد.

◀️ در ابتدای بعثت حضرت محمد وی انتظار حمایت از یهودیان سرزمین خویش را داشته است. به خصوص اینکه به لحاظ اعتقادی و به خاطر موحد بودن آنان احساس نزدیکی بیشتری با ایشان داشته است تا اعتقادات تثلیثی مسیحیان که آن را نقد و طرد می کرده است. اما براساس فعل و انفعالات سیاسی و به خصوص همراهی طایفه های مختلف یهودیان با اشراف مکه و مدینه تا محمد و یاران رو به گسترشش، این مسیر برخلاف توقع و انتظار مسلمانان وارونه می شود و کار به نزاع های خونین علیه یهودیان می کشد. اما در طول تاریخ پس از پیامبر اسلام و حتی با سرعتی فوق انتظار  پس از یکی دو نسل آن نزاعهای سیاسی به حاشیه رانده میشود و اشتراک عقیدتی  فراوان مسلمانان و یهودیان دوباره اصل قرار می گیرد. این همزمان است با فرار یهودیان از جوامع مسیحی به سمت شرق و پناه آوردن به جوامع اسلامی که نفرت کمتری در میان است و اشتراک عقیدتی بیشتری وجود دارد.

◀️ در تاریخ تمدن اسلامی بسیاری از یهودیان در سنتی ترین بخشهای زیست مسلمانان مثل بازار حضور داشته اند. نگارنده خود در کرمانشاه شاهد راسته یهودیان در میان بازار مسلمانان بوده است. بسیاری از یهودیان در دربارها و خلافتهای مسلمانان دارای منصب مشاورت و طبابت و ... بوده اند. بین برخی روحانیون وعلمای مسلمان و یهودی ارتباط شخصی حسنه ای برقرار بوده است. حتی برخی محققان معتقدند فقه یهودی بر فقه اسلامی تاثیری شگرف داشته است.

◀️ اما تشکیل اسرائیل از سال 1948 روابط مسلمانان و یهودیان را وارد یک مرحله تازه (مرحله سوم) کرد که بیشتر به روابط صدر اسلام (در فاز و مرحله ای که به خصومت گرایید) شباهت یافت تا آنکه شباهتی با تاریخ بسیار طولانی تر پس از آن و زندگی عمدتا مسالمت آمیز پیروان دو دین بزرگ توحیدی در درازنای طولانی قرون داشته باشد.

◀️ همانطور که جیمی کارتر در خاطراتش تصریح می کند  مشکل اصلی و اساسی اینجا بود که «اسرائیل صلح نمی خواست». جناح های تندرو داخل اسرائیل با بهره گیری از روایتهای مذهبی به ترور رهبر میانه رو(اسحاق رابین) پرداختند.

◀️ برخورد اسرائیل با فلسطینیان در مجموع شباهتی به برخورد مهاجران سفید با  بومیان آمریکا داشته است. تصوری که اسرائیل را پیش برده است علیرغم تک مضراب هایی که  امید کمرنگی برای صلح پدید آورده این بوده است که گویی اسرائیل دوست دارد فلسطینیان هم مانند آن بومیان گم و گور شوند و به تاریخ بپیوندند و آنانی هم که مانده اند جذب و هضم دولت یهود در سرزمین موعود گردند. اما از بداقبالی آنها داستان آن گونه که می خواسته اند پیش نرفته است. فلسطینیان سرخپوست نبوده اند. آنها به قیمت تن و جان و دهه ها آوارگی خویش اما همچنان رویای شان و حق شان را پاس داشته اند و به همین خاطر تبدیل به نمادی از مظلومان اشغال و ستم و تبعیض شده اند.

◀️ به طور کلی سه راه حل برای آینده نزاع فلسطینی- اسرائیلی متصور است:

◀️ +الگوی یک دولت با مکانیسم هر شهروند یک رای برای کلیه اسرائیلیان و فلسطینیان اعم از مسلمان و مسیحی و ...، همراه با حق بازگشت آوارگان. این راه حل به هیچوجه مورد قبول اسرائیل نیست.

◀️ +الگوی کانتونی مثل سوئیس متشکل از سه کانتون یهودی و مسیحی و اسلامی با یک دولت بی طرف (در سیاست داخلی و خارجی). این الگو بیشتر در حد یک نظر و رویاست.

◀️ +الگوی دو کشور مستقل اسرائیلی و فلسطینی که مورد قبول سازمان ملل بر اساس مزرهای 1967 بوده و اینک پرطرفدارترین مدل است.

◀️ آیا روزی خواهد آمد که جهانیان حق طلب از یکسو و انسانهای با وجدان های آزاد از درون اسرائیل از سوی دیگر، بتوانند نقطه پایانی بر این نزاع بگذارند؟

◀️  مکرر در مکرر تاریخ گرد فراموشی بر برخی ظلمها و اجحافات پاشیده است. قوم غالب که مساکن و معابد خویش را بر ویرانه های سرزمین  قوم مغلوب قبلی بنانهاده به تدریج و به خصوص در نسلهای بعدی پذیرای قوم مغلوب شده و سپس زندگی نسلهای مختلفی در درازنای تاریخ در کنار هم ادامه یافته است. شاید تنها به خاطر این نکته که نسلهای بعد نباید تقاص نسلهای قبل را بد


📝 ایران و اسرائیل؛ وجدان انسانی یا منافع ملی؟
ا➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ا
👤 رضا علیجانی
ا➖➖➖➖➖ا

◀️ بخش مهمی از جامعه روشنفکری و فعالان سیاسی ما از گرایشات مختلف مذهبی و چپ و ملی و ... روندی تدریجی از نوعی آرمانخواهی های کلان به نوعی عمل گرایی داشته اند. یکی از نمادهای این تحول، پررنگ شدن شتابان مقوله «منافع ملی» بوده است. در همین نقطه است که باید بر این نکته تامل کنیم آیا می توانیم بین وجدان اخلاقی با منافع ملی نسبتی برقرار کنیم یا این دو،  دو مقوله جداگانه هستند که یکی باید دیگری را به حاشیه براند؟

◀️ چرا مسئله فلسطین «خاص» است؟ ما چه بخواهیم و چه نخواهیم نزاع فلسطینی- اسرائیلی به یک امر «نمادین» در جهان تبدیل شده است. بسیارند رهبران سیاسی و شخصیت های مبارز و تلاشگر اما معدودی از آنان (مانند چگوارا از زاویه ای و مارتین لوتر کینگ از زاویه ای و ماندلا و گاندی از زوایایی دیگر)، به شخصیت هایی نمادین تبدیل شده اند.

◀️ در  باره این که که چرا نزاع فلسطین و اسرائیل به «وضعیتی نمادین» فرابالیده است باید کار جامعه شناختی و روانشناختی عمیق تری صورت گیرد. شاید سویه روانشناختی آن به ستم آشکار و اشغالگری قساوت آمیزی برگردد که در آغاز تاسیس اسرائیل به وقوع پیوسته و به تدریج برای افکار عمومی جهانیان آشکار شده است. سویه جامعه شناختی و سیاسی آن هم شاید به این برگردد که مسئله فلسطین محل تلاقی دغدغه ها و حساسیت های چند جریان بزرگ بوده است، جریان های مذهبی و ملی و چپ. این ها دست به دست هم داد تا مسئله فلسطین به سرعت به یک امر جهانی نمادین تبدیل شود و از اقصی نقاط شرقی کره خاکی تا دورترین نقاط غربی آن در آمریکای لاتین افکار عمومی را تهییج کند و به خیابانها بکشاند.

◀️ بدین ترتیب سویه ضدظلم و ضدقساوت و ضعیف کش و مظلوم کش شدن فلسطینیان به یک پرچم نمادین برای وجدان اخلاقی جهان تبدیل شد تا آنجا که براحتی عملیات نظامی (که فلسطینیان پس از اندک زمان از تحمل این ظلم بدان دست یازیدند)، از سوی جهانیان همدلی برانگیخت حتی اگر از سوی حامیان اسرائیل مارک تروریستی می خورد.

◀️ تبدیل سوژه «یهودی سرگردان» که خود سمبل و نماد تحمل محرومیت و سبعیت و تبعیض و قساوتی تاریخی بوده است به «حکومت یهود»(طبق اسناد دولت اسرائیل) که خود باعث و بانی شکل گیری «فلسطینی آواره» شده یکی از غمبارترین رخدادهای تاریخ است.

◀️ اساسا نمی توان  مقوله حساس دولت- ملت های کنونی را به مسائل تاریخی به خصوص اسطوره های کهن تاریخی و شدیدا آغشته با روایتهای مذهبی ربط داد. در این صورت دیگر در جهان کنونی ما آجر روی آجر بند نمی شود! فرض کنید ایرانیان بخواهند حیطه  نفوذ ژئوپلیتیک خویش را به اساطیر ایرانی و یاحتی به تاریخ کهن امپراطوری های خویش ربط دهند و بدتر از آن به ادعاهای ارضی در این رابطه بپردازند! و یا حتی کشور بسیار جوانتری مثل ترکیه بخواهد ادعاهای نفوذ سیاسی و یا حتی ارضی خویش را در ذهن و سخن و بدتر از آن در عمل به مرزهای امپراطوری عثمانی گسترش دهد و... . به خوبی آشکار است که جهان به چه جنگلی تبدیل می شود.

◀️ حتی در روایات اسطوره ای مذهبی اسرائیلیان نیز جغرافیایی که اینک ادعای سرزمینی خویش را دارند طبق متن مقدس خود یهودیان صرفا براساس وعده ارض موعود توسط یهوه (خدای بنی اسرائیل) شکل گرفته و درعمل نیز باز طبق مستندات همین متون مقدس با خشونت تمام (و قتل عام نه تنها انسانها از کودک شیرخوار تا پیرمردان و پیرزنان بلکه با قتل عام همه موجودات زنده! یعنی چهارپایان و احشام قوم مظلوم مغلوب) بنانهاده شده است. این ارض موعود از ابتدا نیز چندان مقدس بنا شکل نگرفته که اینک بتوان با صرفا ادعای وعده یهوه و اشغالگری اولیه این سرزمین با قتل عام بت پرستهای ساکن اصلی آن بدان استناد کرد.

◀️  ظلم تاریخی در حق یهودیان عمدتا  از سوی مسیحیان صورت گرفته است. نزاع یهودی- مسیحی سویه های عمیق مذهبی داشته است. مسیحیان یهودیان را عامل اعدام و به صلیب کشیدن مسیح می دانند و یهودیان که در انتظار ظهور منجی تاریخی خود بوده و هستند تا بیاید این قوم را از ظلم و ستم نجات دهد، مسیح عیسویان را یک منجی دروغین و دجّال می دانند.

◀️ ستم و تبعیض علیه یهودیان نیز در سایه گفتمان و اسطوره های منفی است که عمدتا به ناحق (و در مواردی معدود البته به حق)، علیه آنها شیوع پیدا کرده است. این نحوه نگرش در بین جوامع مسیحی حتی تا قرن بیستم نیز حیاتی قوی داشته است. گفتمانی که یهودیان را به مال اندوزی و حیله گری و حتی ستون پنجم بودن علیه دشمنان جامعه میزبان شان متهم می کند. این گفتمان معتقد است این نحوه رفتار ریشه در فرهنگ و متون دینی و فقه تلمودی یهودیان دارد. یعقوب در ادبیات دینی یهودیان به شدت حیله گر است. داوود نیز چنین است و حتی سردارش را به جنگی بی فرجام می فرستد تا همسر او را تصاحب کند و... . این انبیا بنی اسرائیل مثلا در متون دینی مسلمانان رف


و آژانس اونروا را به عنوان شاهد زندۀ آن منحل نماید!

◀️  

◀️  

◀️ موضوع اصلی قطعنامه های دیگر سازمان ملل در مورد فلسطین مسئلۀ اشغال ساحل غربی رود اردن و نوار غزه و تجاوزات مکرر به مناطق و همچنین ایجاد و توسعۀ کلنی ها در مناطق اشغالی بوده است که صراحتا در تضاد با این قطعنامه ها و بویژه قطع نامۀ 59، 101، 106، 242 و 338  می باشد.

◀️ حال رژیم ایران پس از از دور خارج شدن دولتهای عربی از مخاصمۀ نظامی با اسرائیل سعی دارد با استفاده از سرمشق های نخ نما شدۀ رژیمهای مصر و سوریه ودر توجیه سیاستهای میلیتاریستی و مداخله جویانۀ خارجی اش همان سیاستها را با چاشنی شعارهائی در جهت نابودی نظامی اسرائیل تکرار نماید. اما این قبیل «گنده گوئی» ها که نمونه های بسیاری از آنها  را در جریان جنگ ایران و عراق نیز شاهد آن بودیم، در واقع پوششی است برای توسعۀ نفوذ و رقابت  با قدرتهای دیگر منطقه ای و جهانی و گرفتن سهم خود از این بازار آشفته.

💬 نظر شما در مورد این مقاله چیست؟ 👈 @mihansitebot

http://mihan.net/1397/03/20/1430/
🌐 Mihan.net 🙂 @mihansitebot


📝 فلسطین؛ تداوم «فاجعه»
ا➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ا
👤 مجتبی طالقانی
ا➖➖➖➖➖ا

◀️ مردم فلسطین همۀ راهها را آزموده اند از مبارزۀ مسلحانه تا انتفاضه و از اعتصابات سراسری تا شورشها و راه حلهای«دیپلماتیک» و همچنان شیوه های نوینی برای پیشبرد مبارزات خلق میگردد. اینها همه در شرایطی است که دولتهای عرب و غیر عرب  منطقه عملا  پشتشان را خالی کرده و یا مبارزۀ آنان را به وجه المصالحه ای برای رسیدن به اهداف خود تبدیل و با دخالتگری هاشان به اختلافات درونی دامن زده اند.

◀️  

◀️ پس از سالها تلاش و فداکاری اکنون مبارزات مردم فلسطین با تنگنا و بن بستی بی سابقه روبرو شده است. از سوئی احزاب و جریانات سیاسی اصلی فلسطینی با تکیه بر «منطق عملگرایانه» خود به تشکیل «دولتی» تن داده اند که اختیارات آن  بیش از پیش محدود تر و   مناطق وعده داده شده پس از توافقات اسلو که روز به روز با توسعۀ کلنی های اسرائیلی در ساحل غربی جویده میشوند، بیش از پیش محدودتر و کوچکتر شده و راه حل دائمی کلا از دسترس خارج  گشته است.

◀️ رهبری فلسطین در شرایطی توافقات اسلو را پذیرفت که موازنۀ قوای منطقه ای و جهانی پس از اشغال عراق و بعد از فرو ریختن اتحاد شوروی کاملا به ضرر فلسطینیان تغییر نموده بود. از نظر داخلی نیز سیاستهای اسرائیل به سمت سلطۀ راست افراطی مذهبی گرایش یافته و منطق اعمال زور هر چه بیشتر در برخورد با فلسطینیان به جای مذاکره، حاکم گردیده و میرود تا بزودی مستعمره نشینان افراطی دولت اسرائیل را قبضه نمایند.

◀️ با این وجود این توافقات نتایج مثبت و منفی بسیاری داشت: از یکسو رهبری فلسطین برای اولین بار به کشور بازگشته و نهادها و مؤسسات ملی خود را ولو در بخش کوچکی از دولت خود مختار بوجود آورده است. اما از آنجا که منطق قدرت مترادف با کشمکش برای رسیدن به آن و تقویت و تثبیت آن است، از همان روزهای اول اختلافات و درگیریها بین گروههای سیاسی آغاز شد و حتی این اختلافات به تدریج بر مشکل اصلی مردم با اسرائیل و اشغال سایه افکند در حالیکه هنوز قدرت سیاسی به معنای واقعی بوجود نیامده بود.

◀️ راه حل دو دولت بویژه با توجه به سیاستهای اسرائیل و گسترش مستعمره نشینان در منطقۀ اشغالی ساحل غربی به بن بست کامل نزدیک شده و  نفسهای آخر را می کشد و بار دیگر راه حل یک دولت از سوی برخی جریانات چپ فلسطینی و شخصیتها و گروههای فلسطینی اسرائیلی در داخل اسرائیل و سرزمینهای اشغالی مطرح گردیده است. اما این  طرح برای آنکه به بدیل واقعی راه حل دو دولت تبدیل گردد باید در درجۀ اول به خواست اصلی جنبش ملی پس از بازسازی رهبری آن و تغییر سیاستهای سازمان آزادیبخش فلسطین (که اکنون در سایۀ حضور دو دولت رام الله و غزه قرار گرفته است) تبدیل شود و بتواند با ارائۀ برنامه اجتماعی دمکراتیکی بخش مهمی از جامعۀ یهودی اسرائیل را جذب خود نماید و افکار عمومی مردم منطقه و جهان را اقناع کند که در شرایط و اوضاع کنونی دور از دسترس به نظر می آید.

◀️ مسئلۀ فلسطین همچنان به عنوان یکی از مهمترین دل نگرانیهای افکار عمومی در جهان عرب به حساب آمده و بر پایۀ نظرسنجی ای که در 9 می 2018 صورت گرفته  87 % مردم این کشورها با برقراری رابطۀ عادی با اسرائیل مخالفت کرده اند و اکثریت نظر دهندگان مهمترین راه مقابله با افراط گری اسلامی را در یافتن راه حلی عادلانه برای مسئلۀ فلسطین و احقاق حقوق آنان دانسته اند.

◀️ تحقق بهار عربی برخلاف آنچه گفته می شود نه تنها مسئلۀ فلسطین را به حاشیه نراند بلکه خواست برقراری عدالت و احقاق حقوق فلسطینیان را با مبارزه علیه استبداد و ظلم و رسیدن به آزادی و عدالت و کرامت انسانی عجین نمود. بی دلیل نیست که اکثر فعالان در این جنبشها  کسانی بودند که قبلا در تظاهرات همبستگی با مردم عراق پس از اشغال در سال 2003 و با انتفاضۀ دوم فلسطین در سال 2008 و دفاع از مردم غزه در سال 2009 در این کشورها شرکت نموده و با استفاده از تجاربشان در این نوع تظاهرات«مجاز» خود را آمادۀ رویاروئی های بعدی با مستبدین حاکم  می نمودند. اما حکام جدید به قدرت رسیده پس از بهار عربی بیش از مستبدین قبلی در درجۀ اول راه نجات خود را در عادی سازی رابطه با اسرائیل و ادغام بیشتر در نظام جهانی و در نتیجه وابستگی بیشتر یافته اند.

◀️    رکورد شکنی اسرائیل در نقض قطعنامه های سازمان ملل: یکی از مهمترین این قطعنامه ها پس از تقسیم فلسطین و تشکیل اسرائیل در ارتباط با حق بازگشت و تعیین سرنوشت برای مردم فلسطین بوده که در این رابطه چندین قطعنامه از جمله 194، 394، 1604، 2154، 2452، 2649، 2672، 2787، 2792، 2955، 3070، 3089، 3236، 3246 صادر گردیده است. 

◀️ مسئلۀ بازگشت آوارگان در واقع مشکل اساسی مسئلۀ فلسطین بوده و همچنان لاینحل باقی مانده و نقش محوری خود را به عنوان مشکل اصلی تا کنون حفظ کرده است و  به همین جهت اسرائیل همواره کوشیده است قطعنامۀ 194 را کان لم یکن فرض نموده


◀️ اقدام خمينى و اعلام روز قدس، مسير مستقيم و بلا واسطه حمايت هاى انسانى را حتى براى فعالين حقوق بشرى ايرانى مسدود نمود. در پى اعلام روز قدس هر اقدام حمايتى و ابراز همدردى واقعى ، چه سياسى و چه انسانى و حقوق بشرى، زان پس به ناچار مي بایست از طريق اعتراض و مخالفت و مبارزه با تجاوز خود حكومت ايران نسبت به حقوق مردم فلسطين پيش گرفته مي شد.

◀️ عمده سهامدران سازمان ولايت و بيت خامنه ى اكنون همين سيد نصرالله و فرماندهان مليشياى مختلفى اند كه بسيارى كماكان آنها را تحت الحمايه و در اختيار ايران مي دانند. اين موازنه در حال وارونه گشتن است، اگر كه تا حال نشده باشد و اقاى خامنه ى بجاى خاتمه سخنرانى هاى بزبان عربى، آنها را با آن زبان آغاز نكند! سامانه و سازمان ولايت بخشى از واحد سياسى ايران نيست. خود را چنين نمي بيند. خود را چنين نمي خواهد. و هويت مشخص خود را عمدتا در تقابل با آن مي يابد.

◀️ براى ايران و دولت ملى آن، اسراييل، فلسطين، امريكا و ديگر واحد هاى سياسى موضوع سياست خارجى هستند و نه يك موضوع داخلى كه سرنوشت خود كشور را رقم بزنند. مبانى سياست خارجى ايران نيز بر پايه اصول جا افتاده و جهانشمولى كه متناسب با تامين امنيت و پيگيرى منافع ملى كشور در متن جغرافياى سياسى و سياست جغرافيايى خاصى كه در آن قرار دارد، ساخته مي شود. از جمله اين اصول دفاع از تماميت خود، حفظ استقلال و حاكميت ملى كه همانا تصميم گيرى ملى و درونى است، رعايت فاصله و عدم تجاوز به حق حاكميت ديگر واحد هاى سياسى و اصل اولويت دهى به همكارى و كوشش براى كاهش تنش و مديريت عقلانى اختلافات است.

◀️ ايران دشمن اسراييل نمي تواند باشد چرا كه هيچ اختلاف سرزمينى و يا تضاد منافع استراتژيكى با آن ندارد. نه ايران و نه اسراييل امكان غلبه هژمونيك نرم و و بخصوص سخت بر منطقه ى تمدنى كه با هر دو از تمامى جهات متفاوت است را نداشته و بنابراين رقابتى نيز در اين مورد نمي توانند داشته باشند- چه رسد به اينكه با مديريت سوء اين رقابت به سطح دشمنى ارتقا يابد. برسميت شناختن اسراييل طبعا اولين قدم در تنظيم مناسبات صحيح و لازم براى دولت ايران خواهد بود.

◀️ موضوع فلسطين عليرغم حضور حس همدردى و همبستگى ويژه بخشى از مردم ايران با مردم مصيبت ديده فلسطينى، موضوع مناقشه ميان آنها و دولت اسراييل است. دولت ايران با حفظ فاصله و احترام به حق تعيين سرنوشت فلسطينى ها مي بايست از ورود تجاوز كارانه و دخالت جويانه به درون اين مناقشه اكيدا خوددارى نموده و از هر تصميمى كه رهبرى مشروع و واحد فلسطين اتخاذ مي نمايد، حمايت كند.

◀️ دولت ايران طبعا جلودار حركت هاى حمايتى مدنى شهروندان خود از مردمان آسيب ديده نخواهد بود. اما ورود دولت بر مبناى رعايت اصول حفظ فاصله، عدم تجاوز به حق تعيين مستقل سرنوشت و با رويكردى صلح و ثبات جويانه خواهد بود. نقش دولت در نهايت ، كه لزوم آن را نيز توضيح مي دهد، تامين امنيت كشور و شهروندان و ايجاد شرايط و زمينه هاى مناسب در تسهيل رشد و پيشرفت فردى و جمعى بدست خود شهروندان است. سياست خارجى در خدمت حصول چنين اهدافى است.

💬 نظر شما در مورد این مقاله چیست؟ 👈 @mihansitebot

http://mihan.net/1397/03/20/1432/
🌐 Mihan.net 🙂 @mihansitebot


📝 ایران و اسرائیل و وارونگی سیاست
ا➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ا
👤 رامین صفی‌زاده و امیر‌حسین گنج بخش
ا➖➖➖➖➖ا

◀️ در پى استقرار جمهورى اسلامى و سپس حاكميت ولايى در عرصه سياست ايران، سه سامانه و يا نهاد در تقابل و تعامل با يكديگر هر آنچه که در طى اين چهل سال بوقوع پيوسته است را رقم زده اند. آنچه امروز شاهد آنيم نتيجه اين فرايند و ديناميسم سه طرفه ميان الزامات و مصالح اين سه سامانه در واگرايى يا همپوشانى سياست هاى راهبردى آنها بوده است. به ترتيب: ايران، جمهورى اسلامى و ولايت.

◀️ حرف اصلى اين نوشته اين است كه امروزه در ايران ما با رقابت و جدال سرنوشت ساز ميان دو سامانه رقيب و متضاد، ايران و ولايت، روبرو هستیم و سياست دوستى يا دشمنى با اسراييل و امريكا براى سرنوشت هر دوى اينها در حالت "هم پایانی" قرارگرفته است. هم پایانی یا co-terminus معمولا برای فرايند هاى جداگانه اي بکار برده می شود که در یک زمان در يك نقطه به پایان می رسند.

◀️ آمريكا و اسراييل ستيزى همزاد و قلب تپنده وجود سامانه سلبى ولايت و براى آن پديده اي كاملا داخلى است. پديده ای كه برای استمرار خود به دشمنی با آنها نیازمند است. اين سامانه سلبى و در واقع نهيليستى (كه بخشى از آنچه جنبش هاى خشم و كور مي نامند)، جز از راه دشمنى امكان ادامه حيات نداشته و به مانند ديگر حركت هاى مشابه هيچگاه نيز به هيچ جايى ختم نمي گردند.

◀️ ولايت داراى سازمان و سياست هاى راهبردى خود است اما سامانه ايران در شرايط فقدان سازمان خود، يعنى دولت ملى، از وجود عامليت ديگرى كه قاعدتا مي بايست همان اپوزيسيون حاكميت باشد نيز بى بهره است. اين اپوزيسيون وجود دارد ولى سياست هاى راهبردى و سياست ورزى آن در راستاى تامين احتياجات سامانه ايران قرار نگرفته است. سياست اپوزيسيون در هر دو حالتش به تقويت موقعيت نهاد ولايت و استمرار سياست آن مي انجامد. چه آنى كه از سياست هاى ولايت در مورد اسراييل به بهانه و يا واسطه موضوع فلسطين حمايت ميكند و چه آنى كه از اسراييل طلب كمك براى برانداختن ولايت و جمهورى اسلامى مي نمايد.

◀️ ايرانى كه با اسراييل همجوارى و همسايگى نداشته (٢٠٠٠ كيلو متر فاصله دارند) و بنابراين زمينه و امكان هيچگونه مناقشه مرزى موجهى نيز نمي تواند ميان آنها مطرح باشد، طبعا نمي تواند اختلافات مديريت نشده و دشمنى داشته باشد. بنابراين اگر حرف در همين حد باقى بماند پرواضح است كه دشمنى آن هم از جنس دشمنى ولايت در منظومه مصالح ايران و در سياست خارجى و يا منطقه اي آن نمي گنجد و هيچ منطق و توجيهى از بابت مصالح ايران ندارد.

◀️ ايران و اسراييل، برخلاف توجيهات حاميان غيرمذهبى ولايت، با يديگر رقيب نيز نيستند. چرا كه هيچ يك امكان اعمال هيچ نوع هژمونى، بخصوص هژمونى از جنس سخت و نظامى آن بر منطقه ميانى خود را نداشته و نخواهند داشت. خاورميانه عربى و عمدتا سنى يك حوزه تمدنى منحصر به زبان و فرهنگ و تاريخ متمايز خود از هر دو مي باشد. بحث سلطه گرى بر اين منطقه چه از طرف ايران و چه اسراييل بى پايه تر از آن است كه مورد بحث قرار گيرد.

◀️ سامانه ولايت بر رنج و درد و مشقت مردم فلسطين چندان تاكيد نداشته و يا بروى آن مانور نمي دهد. چرا كه خود نسخه جنگ و خونريزى بيشتر براى نابودى اسراييل را تجويز مي كند. اين نسخه پيچى چنان فاش و دخالت جويانه است كه جايى براى ادعاى دلسوزى انسانى و لزوم مبرمی براى تقليل آن باقى نمي گذارد.

◀️ 'كمك هاى حمايتى' ولايت به فلسطينى ها نه از جنس آنچه مثلا تركيه انجام داده و بازتاب خود را در فرستادن آذوقه و دارو متجلى كرده است بلكه تسليحات نظامى و موشك هايى است كه از غزه به اسراييل پرتاب مي شوند. و در اين عمل نيز گستاخانه بدنبال تضعيف گروه ها و رهبران ناهمراه و تقويت گروهاى جنگ طلب است.

◀️ ولايت همانگونه كه نيرو و هويت منفك و در نتيجه استقرار خود در عرصه سياست ايران را از اشغال سفارت و براه اندازى جنبش كاذب ضد آمريكايى تامين نمود، استمرار و امتداد و گسترش خود را از طريق اسراييل ستيزى دنبال مي كند. آمريكا ستيزى براى سركوب و فرادستى بر نيروهاى داخل ايران كه اسراييل ستيزى در مورد آنها كارآمد نبود (چون آنها خود در اين امر شريك بودند) و اسراييل ستيزى در منطقه براى ايجاد هويت متمايز و استفاده از دغدغه اي مشترك براى كسب نقش رهبرى و پرچم دارى و تضعيف ديگر سامانه و سازمان هاى اسلامى محور عملكرد ولايت بوده است.

◀️ اعلام روز قدس توسط سامانه ولايت، بدست خمينى در همان ابتداى امر در واقع اقدامى سرتا پا تجاوزكارانه به حق مالكيت سرزمينى و تعيين سرنوشت مردم فلسطين بود. اقدامى كه تا به آن زمان به نوع خود منحصر بفرد و از منظر نوع تجاوز بيسابقه ترين آنهاست.


ی از فلسطینی‌ها هفت دهه از عمر خود را در اردوگاه گذرانده‌اند. موضع درست یا غلط آنها در مورد ایرانی ها یا کردها نباید باعث تغییر موضع حق‌خواهانه آنها شود. اما تا کجا، چگونه و چه نوع کمکهایی باید ارائه شود؟

◀️ مسئله فلسطینی‌ها چهار بعد انسانی، اتنیکی، دینی و مذهبی دارد. آنها در و‌هله اول انسانند، ثانیا عربند، ثالثا مسلمانند و نهایتا سنی مذهبند. به نظرم از بعد انسانی همه انسانها موظفند از حل مسئله فلسطین حمایت کنند. اما همه انسانها یعنی چه؟ یعنی وظیفه‌ای که بر عهده همه هفت میلیارد مردم جهان است! ما مردم ایران مثلا یک صدم مردم جهان هستیم و واقعا با همه  بدبختی‌ها و مشکلاتی که داریم اگر بتوانیم به اندازه یک صدم مردمان جهان به مسئله فلسطین بپردازیم شاهکار کرده‌ایم. نباید مسئله فلسطین به مسئله اول ما تبدیل شود. از منظر عرب بودن و سنی بودن و مسلمان بودن هم همین طور است. آیا در شرایط کنونی منصفانه است مثلا از مردم بلوچ بخواهیم به فقر و مشکلات و محرومیتهای خود بیافزایند و فکر دیگران باشند و به فلسطینیها کمک کنند؟!

◀️ آیا هزینه سیاسی و اقتصادی تحریم هایی که به خاطر دشمنی با اسرائیل به مردم ایران وارد می‌شود، با میزان تعهد و رسالتی که این مردم در حمایت از فلسطینیان به عهده دارند، متناسب است؟ بهتر است کسانی که از منظر حق‌خواهی مطلق به مسئله فلسطین می‌نگرند، و خودم یکی از آنها هستم، یکبار هم از منظر " تناسب وظیفه و توان" و یا از منظر "تقدم و تاخر مسائل" به وظیفه ایرانی‌ها در قبال مردم فلسطین بنگرند.

💬 درمورد این مقاله 1 نظر داده شده، نظر شما چیست؟ 👈 @mihansitebot

http://mihan.net/1397/03/20/1436/
🌐 Mihan.net 🙂 @mihansitebot


📝 ایرانیان، کردها و اسرائیل
ا➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ا
👤 همن سیدی
ا➖➖➖➖➖ا

◀️ در گذشته، برعکس دوران کنونی،  بیشتر این اپوزیسیون ایرانی بود که به حمایت از فلسطینیها می‌پرداخت نه دولت ایران. هرچند معیار دقیقی نمی توان یافت که آیا آن‌زمان عامه مردم بیشتر به مانند حاکمیت، به مسئله فلسطین می‌نگریستند یا به مانند اپوزیسیون چپ و اسلامی، اما آنچه که عیان است در مقطعی همه ایرانیان از نزاع اعراب و اسرائیل سود بردند! بهترین دوران شکوفایی اقتصادی ایران مربوط به سالهای پایانی دهه ١٩٦٠ و سالهای آغازین دهه ١٩٧٠ بود که در پی جنگهای اعراب و اسرائیل (١٩٦٧ و ١٩٧٣) قیمت نفت به اوج خود رسید. در این سالها ایران از هر دو سو سود مادی می‌برد، هم از افزایش قیمت نفت و هم از افزایش حجم صادرات در پی بایکوت فروش نفت توسط کشورهای عربی.

◀️ بعد از انقلاب برعکس شد. برخلاف حاکمیت که از همان روز نخست حمایت از فلسطینی‌ها را به رادیکال ترین شکل ممکن خود رساند (تلاش برای محو اسرائیل از روی زمین)، هم مردم و هم اپوزیسیون سال به سال کمتر به حمایت از فلسطینی‌ها تمایل نشان می‌دادند و برعکس، به حمایتهای دولتشان از آنها حساس هم شده بودند. هزینه های حمایت از فلسطین تنها به کمک مادی محدود نمی‌شد بلکه بخشی از فشارهای سیاسی و تحریمهای اقتصادی هم به نحوی با سیاستهای فلسطینی حکومت ایران مرتبط بود. انگار فلسطینی‌ها نقشی را که قبل از انقلاب در شکوفایی اقتصاد ایران داشتند، این بار در نابودی آن ایفا می‌کردند.

◀️ رابطه کردها با مسئله فلسطین از رابطه ایرانی ها با آنها، هم پیچیده تر است و هم قدیمی تر، حتی به قبل از تاسیس اسرائیل برمی گردد. پس از فروپاشی عثمانی  قیمومیت عراق به بریتانیا سپرده شد و این کشور همچنین حاکم مستقیم فلسطین هم بود. بریتانیا درعراق به شیوه‌ای تصنعی ناسیونالیسم عربی را ترویج می‌داد چرا که نگران نوستالژی دوران عثمانی در میان مردم عرب عراق بود. در این میان ناسیونالسیم کردی می‌بایست فدا می‌شد و جالب آنکه فلسطینی ها در این ظلم به کردها نقش مهمی داشتند. اکثر فلسطینی‌های تبعیدی به عراق به چهره‌های اصلی ناسیونالیسم عربی تبدیل شدند. ملک فیصل پادشاه وارداتی عراق هم زمینه را برای آنها بیشتر مهیا می‌کرد. وجه اشتراک او با فلسطینی‌ها، غیرعراقی بودن آنها بود. اولین کنگره پان عربیستم در ١٩٣٢ به ابتکار ملک فیصل و با مشارکت فعال فلسطینی‌ها در بغداد برگزار شد، ١٦ سال قبل از تاسیس اسرائیل!

◀️ پس از سقوط سلطنت  وعده رهبران انقلاب عراق در حل مسئله کرد تحقق نیافت و جنگی خونین در عراق درگرفت که در آن شاه ایران و بعدا اسرائیل هم از کردها حمایت می‌کردند. این باعث خشم عربها به ویژه فلسطینی‌ها شد. آنها که خود برای تحقق خواسته‌های ملی‌شان از همه جهان عرب و حتی چین و شوروی هم کمک می‌گرفتند کمک گرفتن کردها از نیروهای خارجی را تاب نمی‌آوردند. این کمکها البته سودی نداشت و با سازش شاه وصدام پایان یافت اما دشمنی فلسطینی‌ها و سایر ناسیونالیستهای عرب با کردها پایان نیافت. جالب آنکه به غیر از عراق سایر جنبشهای کردی در ایران و ترکیه و سوریه حامی فلسطینی‌ها بودند و حتی در کردستان عراق هم پس از شکست جنبش بارزانی در ١٩٧٥، سایر جریانات کردستان خود را با فلسطینی‌ها در یک جبهه مشترک تصور می‌کردند اما آنها کماکان صدام را به کردها ترجیح می‌دادند.

◀️ در پی حمله صدام به کویت، حمایت فلسطینی‌ها از صدام به اوج خود رسید. این حمایت برای کردها بسیار تلخ بود چرا که پس از آشکار شدن جنایات صدام علیه کردها صورت می‌گرفت تا همین اواخر هم چندین پیکره صدام در میدانهای فلسطین و یا تصاویر نقاشی او بر دیوارهای اماکن عمومی دیده می‌شد که به نحوی نمک پاشیدن به زخم کردها بود.

◀️ حمایت اسرائیل از رفراندوم استقلال کردستان بهانه کافی را به فلسطینی‌ها داد که بی‌محابا به کردها حمله کنند. آنها که هفت دهه را برای حق تعیین سرنوشت خود مبارزه کرده بودند، تلاش کردها  برای دستیابی به همین حق تعیین سرنوشت را خیانت به کشور عربی عراق می‌دانستند، مخصوصا که اسرائیل هم از آن دفاع کند. جالب آنکه هم اینک چهار دهه است که دو کشور عربی رسما با اسرائیل روابط دیپلماتیک دارند و چند کشور دیگر هم به خود اجازه داده‌‌اند علیه ایران با اسرائیل عملا متحد شوند اما انگار تا ابد کردها نباید هیچگونه ارتباطی با اسرائیل داشته باشند. حمایت حماس از اشغال عفرین توسط ترکیه، که دقیقا یادآور اشغالگری‌های سرزمینها فلسطینی‌بود، اوج تناقص سیاست فلسطینی‌ علیه کردها را نشان داد.

◀️ صرف نظر از نوع نگاه فلسطینی‌ها به کردها و ایرانی‌ها قرار نیست که این نگاه معیار موضع آنها در قبال حقانیت مسئله فلسطین باشد. واقعیتی تلخ است: کشوری که وجود داشت به نام فلسطین کم کم دارد ازنقشه جغرافیا محو می‌شود و آن دو قسمتی هم که باقی مانده پیوستگی جغرافیایی ندارند. واقعیتی تلخ است که الان شمار


📝 ایران و «مصلحت درازمدت» در سیاست خارجی
ا➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ا
👤 مهرداد خوانساری
ا➖➖➖➖➖ا

◀️ گرچه با گذشت زمان، ما شاهد قدری انعطاف در برخی زمینه‌های مربوط به سیاست داخلی بویژه در رابطه با مسائل اقتصادی و فرهنگی بوده‌ایم، ولی خطوط کلی سیاست خارجی ایران تغییر نکرده است و مسئولان حکومت اسلامی، امروز همچنان وارث شعارهائی از قبیل «مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل» هستند که نه می‌توانند آنها را دور بریزند و نه قادرند کوچکترین استفاده‌ای برای تحریک افکار عمومی و کسب حمایت از سوی مردم و یا پیشبرد مقاصدشان از آنها به عمل آورند.

◀️ مسئولان دو حکومت انقلابی قرن بیستم ـ کوبا و چین ـ  بقاء حکومت‌های‌شان را در پایان دادن به انزوا از جامعه بین المللی و پیوستن به «دهکده جهانی» تشخیص داده‌اند و تامین منافع و بخصوص بهبود اوضاع اقتصادی‌شان را در بازسازی روابط‌شان با بازارهای بین‌المللی و آمریکا پایه‌گذاری نموده‌اند. در این میان،‌ می‌توان به کشور ویتنام نیز اشاره کرد که بعد از دو دهه جنگ چریکی با آمریکا که به مرگ بیش از یک میلیون شهروند آن کشور و بیش از ۶۰ هزار سرباز آمریکائي انجامید،‌ نهایتا توانست به نوعی با آمریکا کنار آید و از آن طریق، موجبات بازسازی و رونق اقتصادی کشورش را هموار کند.

◀️ ابعاد دشمنی میان آمریکا و چین کمونیست به مراتب از آنچه که میان ایران و آمریکا  پیچیده‌تر و عمیق‌تر بوده است؛ افزون بر اینکه آن دو کشور به مدت سه سال در شبه قاره کره (۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳)،‌ درگیر جنگ مهلکی بودند که بیش از ۵۰هزار آمریکائی و ۱۸۰هزار چینی کشته به جای گذاشت.

◀️ حراست از منافع ملی ایران در اوضاع و احوال بحرانی امروز ایجاب می‌کند که دستگاه دیپلماسی ایران روش دیگری را در قبال آمریکا و اسرائیل بکار گیرد. این بدان معنی نیست که ایران از توقعات مشروعش در ارتباط با این کشورها صرفنظر کند و یا کوتاه بیاید؛ ولی می‌تواند لحنش را تغییر دهد و شعارهای «مرگ بر این و مرگ بر آن» را کنار بگذارد.

◀️ ضمن اینکه هر دولتی در ایران باید از حق مردم مظلوم فلسطین در مقابل فشارهای غیرقابل قبول اسرائیل دفاع و ایستادگی نماید (همانطور که رژیم پیشین این ماموریت را در گذشته بطور پیگیر انجام می داد)، مقامات جمهوری اسلامی باید این موضوع را دریافته باشند که حاصل حمایت آنها از حماس و دولت خودگردان فلسطین این بوده است که حماس از همان روزهای اول جنگ داخلی علیه اسد در سوریه بطور علنی علیه ایران موضع گرفت و محمود عباس که از او به عنوان یک چهره معقول در میان فلسطینی ها نام برده می‌شود،‌ حمایت و پشتیبانی خود را نه از حکومت اسلامی ایران و مواضعش در قبال اسرائیل بلکه از سازمان مجاهدین خلق که به نوعی مورد حمایت همان نیروهای ضد فلسطینی است، اعلام نمود.

◀️  

◀️ امروز با توجه به دشمنی‌های علنی کشورهای عربی،‌ به ویژه عربستان سعودی و امارات که با بودجه‌های سنگین، آمریکا و کشورهای غربی را علیه ایران تحریک و «لابی» می‌کنند و خواستار تضعیف اقتصادی و استراتژیکی هرچه بیشتر و حتی تجزیه ایران نیز هستند، ایجاد همسوئی و نزدیکی با تنها کشورهای غیر عرب منطقه ـ  یعنی ترکیه و اسرائیل ـ باید قاعدتا از اولویت خاصی برخوردار باشد.

◀️ در گذشته نظام پیشین به لحاظ نزدیکی‌اش با اسرائیل مورد نکوهش قرار می‌گرفت و متهم بود که با روابط «دو فاکتوی» ایران و اسرائیل (برخلاف ترکیه که اسرائیل را از ابتدای تاسیس در سال ۱۹۴۸ به رسمیت شناخت) به نوعی به جهان عرب بی‌اعتنایی می‌کند که به لحاظ حفاظت از حق و حقوق پایمال شده مردم فلسطین با اسرائیل در ستیز بودند. ولی امروز،‌ ماجرا صورت دیگری دارد و اسرائیل نه تنها در ستیز با هیچ دولت عربی نیست،‌ بلکه از روابط نزدیک علنی و غیر علنی با عمده‌ترین آنها از قبیل مصر و اردن و عربستان سعودی و امارات برخوردار است.

◀️  

◀️ متاسفانه حاصل سیاست‌های غیر قابل توجیه حکومت اسلامی ایران در گذشته این بوده که «طبیعی‌ترین متحد منطقه‌ای ایران، یعنی اسرائیل» را وادار سازد تا با «طبیعی‌ترین دشمنانش در منطقه، یعنی اعراب» علیه مصالح ایران و ایرانی قدم به پیش گذارد. بدیهی است که ادامه چنین روندی نمی‌تواند به «مصلحت دراز مدت ایران» در منطقه و جهان باشد، بخصوص اینکه حل مشکلات ایران با آمریکا و غرب نیز به نوعی در گرو ایجاد نوعی روابط معقول با اسرائیل است.

💬 درمورد این مقاله 1 نظر داده شده، نظر شما چیست؟ 👈 @mihansitebot

http://mihan.net/1397/03/20/1444/
🌐 Mihan.net 🙂 @mihansitebot


آرایی سالهای جنگ ایران و عراق در کنار دشمن ایران ایستاده است و بنابر برخی روایت‌ها گاه حتی از پذیرفتن خون اهدایی ایران برای زخمی های خود حذر کرده است و با گرایش های سلفیستی و شیعیان ایران را «رافضی» می‌خواند.

◀️ شاید اسرائیل با اقدامات اخیر خود در سوریه و واکنش ضعیف ایران، از یک بابت خیالش راحت شده باشد که یکی از مدعیان منطقه غیر از شعار و نشان دادن سلاح های خود با نام نابودی اسرائیل در خاک خودش در غالب پروپاگانداهای تبلیغاتی، تهدیدی برای اسرائیل و ناجی برای قوم عرب فلسطینی نیست!

◀️ این که در میان نماز دستوری بر پیامبر مسلمانان می رسد و امر می کند که از این به بعد روی از معبد یهودیان برتاب و به کعبه نماز بگذار و اورشلیم را به یهودیان واگذار، تا مسلمانان از زخم زبان یهودیان که قبله مسلمانان را معبد خود می دانستند رها شوند، خود نشان می دهد که دفاع از بیت المقدس ریشه مذهبی نداشته بلکه ریشه‌ای هویت گرایانه در میان اعراب داشته است.

◀️ از اشتباهات و غرض ورزی برخی حامیان یهود و از ناسیونالیسم تند عربی و ترکی گرفته تا ناچاری حاکمان شیعه تهران برای حق عضویت در باشگاه مسلمانان جهان، باید به این نتیجه رسید که امروز اورشلیم در آغاز یک حرکت تازه، زیر سایه تمام قیّم ها و صاحبان خودبرحق خوانده، می رود تا دوباره تن تب دار و زخمی خویش را بر سرزمین زیتون به تحمل و جدالی ناتمام بنشیند.

◀️  

💬 درمورد این مقاله 1 نظر داده شده، نظر شما چیست؟ 👈 @mihansitebot

http://mihan.net/1397/03/20/1446/
🌐 Mihan.net 🙂 @mihansitebot


📝 از چشم اورشلیم
ا➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ا
👤 علی جلالی نجف آبادی
ا➖➖➖➖➖ا

◀️ واکنش شبکه های اجتماعی به حوادثی که چندی پیش میان اسرائیل و فلسطینی‌ها رخ داد برای برخی از مدافعان حقوق فلسطین شوک ‌آور بود. شمار بسیاری از کاربران ایرانی نه تنها با قربانیان فلسطینی ابراز همدردی نمی کردند بلکه با حمایت  از اسرائیل، فلسطینی‌ها را سزاوار چنین رفتاری می دانستند. این جمعیت که عمدتا از نسل جوان کشورمان هستند در ابراز مواضع شان، به روایت دیگری از تاریخ رویارویی میان اسرائیل و فلسطین استناد می‌کردند که بیشتر به روایت اسرائیلی‌ها و در مواقعی حتی نیروهای دست راستی‌شان نزدیک بود. این مقاله، هم در شکل و هم در محتوا بنا دارد ماجرا را از چشم اورشلیم گزارش و داوری کند نه از چشم بیت المقدس.

◀️ اورشلیم، امروز ساکنانی متفاوت دارد، از یک سو عرب های فلسطینی که در فقر، بیسوادی، تحجر دینی و تعصبات ملی و مذهبی گرفتار شده اند و نگاهشان به گذشته است و از سوی دیگر ملتی که  با تلاش فراوان و طی یک دوره کوتاه از دل سرزمین های داغ و گرم فلسطین در سرزمین اجدادی ای شان، مزارع و کارخانه ها و شهرهای پیشرفته کشوری دموکراتیک و صاحب تکنولوژی را ساخته اند.

◀️ فئودال های عرب ساکن در منطقه با دیدن توسعه مزارع و کارخانه های یهودی و رشد تولید محصولات کشاورزی، انتقال آب با روش های مکانیزه و کانال سازی های پیشرفته، دست به تحریک مردم منطقه زده و پیشرفت یهودیان منطقه را تهدیدی علیه منافع خود در سرزمین های فلسطینی می دانستند. رشد تولیدات کشاورزی و تسخیر بازار کمی و کیفی محصولات تولید شده توسط یهودیان، سرمایه داران عرب مقیم منطقه را نیز به فکر مبارزه نه از راه رقابت اقتصادی، بلکه از راه تحریک شعارهای ملی و ناسیونالیستی انداخت و آن شد که نباید می شد. اولین رویارویی شکل گرفت و طی آن در شورش اعراب در سال ۱۹۲۹، ۱۳۳ یهودی و از جمله ۶۷ نفر در هبرون کشته شدند و این آغاز یک رویارویی جدی بود تا در پی آن انتقام جویان از هر دو سو وارد ماجرا شده و تا به امروز قتل از پی قتل و خونخواهی از پی خونخواهی ادامه یابد.

◀️ در تلاش دراز مدتی که توسط جوامع مختلف بین المللی صورت گرفت، امروز بخشی به نام تشکیلات خودگردان فلسطینی وجود خارجی دارد و مدعی یک کشور فلسطینی است. این تشکیلات، علی رغم حمایت های گسترده سیاسی و مالی کشورهای قدرتمند جهان، با توجه به همان روش زندگی در میان فلسطینیان، نتوانسته است در چارچوب مرزهای داخلی خود چهره ای از یک دولت ملت دموکراتیک فلسطینی ایجاد کند. تشتت و تفرقه و فساد سیاسی و اقتصادی و همچنین عادت به دریافت کمک های مالی و اقتصادی بین المللی و همچنین تعصب و سنت گرایی شدید در میان مردم، باعث شده است تا باز هم فلسطین کشور نشود و نتواند در مقابل اسرائیل به یک توازن صحیح و رقابت و صلحی پایدار برسد.

◀️ نه مسلمانان و نه حتی حامیان غربی یهود، نمی خواهند اسرار پنهان در زیر معبد اورشلیم یا همان مسجد بیت المقدس بازکاوی شود. چرا که بدون شک، اسرار و اسنادی تاریخی از میراث اولین پادشاهی یهودیان و حکومت و جامعه متمدن آنروز بر ملا خواهد شد و این شاید پایانی باشد برای تمام شدن قیّمومیت های خارجی و منطقه ای بر سرزمین اورشلیم و ساختمانی که مسلمانان بیت المقدس می نامند و یهودیان آن را بخشی از معبد بر جای مانده می شمارند.

◀️ قّیم هایی خود را دایگان دو قوم فلسطین و یهود می دانند برای آنها دل می سوزانند و از جیب خود برای رفاه آنها هزینه می کنند. این دایگان عزیزتر از مادر، چنان محبت را در حق این دوملت تمام می کنند که به تعبیری پستان کمک های خود را در حلقوم فرزند خواندگان خود فرو کرده و تا مرز خفه گی آنها را تهدید می کنند. شاید اگر این ها نبودند این دو قوم، همانند سالهای دور، در کنار هم زندگی کرده و به این روز دچار نمی شدند.

◀️ بخشی از غرب روزی به این نتیجه رسید که یهود ستیزی را باید به شکلی دیگر ادامه داد و با شعار دفاع و حمایت از ملت آن، دست به محاصره و جداسازی غیرمحسوس به بهانه امنیت جوامع یهود در کشورهای غربی خود زد و با ایجاد حساسیت بیشتر و ساختن تافته ای جدا بافته در میان جوامع خود مدعی نجات آنان شد و از سوی دیگر سنگ حمایت و حقوق بشر برای فلسطینی ها را به سینه زده و رسانه های خود را به جان اسرائیلی ها انداخت! قیّم های مسلمان در موضوع فلسطین نیز چهره هایی ناسیونالیست و دیکتاتور بوده اند.

◀️ ایران کشور و ملتی است که نه عرب است و نه رویای پادشاهی و امپراطوری بر این سرزمین را داشته است، نه دستی به یهود ستیزی آلوده کرده و نه لکه ننگ کوره ها و اتاق های گاز را بر دامن تاریخی خود دارد. بلکه سیاست مداران امروزی آن به عللی از جمله در اقلیت بودن جامعه شیعی در جمعیت جهان اسلام، مجبور شده است تا با هویت دینی خود و نه ناسیونالیسم عربی و نه حقوق بشر، بلکه فقط با شعار اسلام، از ملتی دفاع کند، که در صف


Репост из: ربات تلگرام سایت میهن
Mihan_21.pdf
1.2Мб
نسخه چاپی شماره 21 دوماهنامه میهن

🌐 Mihan.net 🙂 @mihansitebot


اهده کرد که سربازان و تک تیراندازان اسرائیل مردم خشمگین تظاهر کننده را به گلوله بستند. چنین رفتاری در درون هیچ جامعه متمدنی پذیرفته نیست و استمرار آن باعث شده است که اسرائیل جایگاه خود را در افکار عمومی بیشترینی از کشور های جهان از دست بدهد و در واقع تنها متکی به دلگرمی ناشی از پشتیبانی بی چون و چرایی است که تاکنون  دولت های امریکا روا داشته اند.

◀️ از دیگر نمونه های گزاف خواهانه و ناموجهِ پیشگیرانۀ دولت نتانیاهو می توان رفتارش را در ارتباط با برنامۀ هسته ای ایران برشمرد. وی با سوء استفاده از حساسیت و وحشت شهروندان اسرائیل و برای جلب آرای آنان تصویری را نه تنها از جمهوری اسلامی بلکه از ایرانیان ارائه میدهد که با واقعیت نمی خواند.

◀️ حائز اهمیت است که چرا پیمان ناتو تاکنون اسرائیل را  زیر چتر دفاعی خود جای نداده است. در این صورت بخشی مهم از نگرانی های امنیتی شهروندان اسرائیل مرتفع میشود. اسرائیل دارای یک جامعۀ مدنی زنده و پویاست. با از میان رفتن تهدید های خارجی شانس و امیدواری زیاد است که بار دیگر نیرو های طرفدار صلح در اسرائیل فرادست شوند. زیاده خواهان در اسرائیل در سوی تاریخ ره نمی پویند.

◀️ سیاست نتانیاهو با همۀ قدر قدرتیِ نظامی اش به لحاظ سیاسی به بن بست خورده است. هیچیک از راه هائی را که برگزیده است به نتیجه ای دنیا پسند نمی رسد. تبعیض و سرکوب و هراز گاهی کشتار فلسطینیان ره به جائی نمی برد و جز تنش، خشم، قهر و انتقام نمی آفریند.

◀️ دولت نتانیاهو و ترامپ تا ابد نمی پایند. دیگر دولت های پشتیبان اسرائیل هم نمیتوانند برای همیشه بر خلاف افکار عمومی شهروندان شان از اسرائیل بدون چون و چرا حمایت کنند. اما  مردم فلسطین و شهروندان اسرائیل و دیگر همسایه گان به زندگی در کنار هم "محکوم"اند. بقای پاینده اسرائیل منوط به بازگشت از زیاده خواهی به سوی صلح و دوستی با همسایگان است. کشور های در گیر از دور و نزدیک، مخالفان و پشتیبانان نیز باید به نیازِ مردم اسرائیل به امنیت که از  تاریخ یهودیان نشات گرفته است، بذل توجه کنند.

◀️  

💬 نظر شما در مورد این مقاله چیست؟ 👈 @mihansitebot

http://mihan.net/1397/03/20/1448/
🌐 Mihan.net 🙂 @mihansitebot


لتی یهودی با نیروی نظامی برتر. بر مبنای این نیاز عاطفی است که در جامعه یهودی اسرائیل حتی اصل توراتی "چشم برای چشم و دندان برای دندان" را مراعات نمی کنند بلکه برای دندان کله طلب می کنند.

◀️ کشور های عرب و مسلمان با امتناع شان از دیدن واقعیت کشور اسرائیل که مستقل از حقانیت یا عدم حقانیتِ تاریخیِ ایجادش در این میانه چندین ملیون انسان بلادیده را میهن شده است، کاری نکرده اند که این ترس و ظن در وجود آنان تخفیف یابد. گاهی ایشان را تهدید به ریختن در دریا میکردند و  گاهی نوید نابودی عاجل شان را می دادند.

◀️ به لحاظ سیاست جاری در مناطق اشغالی برخورد های خشن و نامتناسبی که نسبت به معترضین فلسطینی اعمال میشود اثرات اخلاقی و روانی مناسبی بر شهروندان اسرائیل نمی گذارد و قساوت را به امری عادی در زندگی اجتماعی مبدل میکند.

◀️ اینک در  اسرائیل نقش احزابی مانند سوسیال دمکراتِ کار و محافظه کارِ لیکود بسیار کاهش یافته است. دیگر احزاب چپ هم در پارلمان شرکت دارند اما نفوذشان موثر نیست. حزب میانه ای به نام کادیما هم پس از موفقیت های آغازین نفوذ خود را از دست داده است.  در سوی دیگر طیف احزاب راست گرا و مذهبی متفاوتی وجود دارند که در یک ائتلاف با بقایای  لیکود چندین دوره است که دولت نتانیاهو را تشکیل میدهند.

◀️ قاعدتا میبایستی از مردمی که مورد ظلم نازی های آلمان قرار گرفته اند انتظار داشت که نسبت به ظلم به دیگر حساسیت بیشتری به خرج دهند اما بخش کلانی از جامعه و دولت اسرائیل نسبت به کسانی که در پروسه بنیانگذاری اسرائیل مورد ستم قرار گرفته اند چنین همدردی و مسئولیتی نشان نمیدهند.

◀️ اکنون اسرائیل سر یک دوراهی گیر کرده است: یا باید راه حل دو کشور را بپذیرد که در این صورت باید از سرزمین هائی که در جنگ شش روزه ژوئن 1967 اشغال کرده است، طبق قطعنامه های شورای امنیت، چشم بپوشد و یا سرزمین های اشغالی را رسما در خود ادغام کند و کشوری واحد از عرب ها و یهودیان تشکیل دهد. در این صورت این دو به لحاظ شمار جمعیت همتراز خواهند بود. در چنین صورتی دو راه بیشتر باقی نمیماند: یا کشور واحد دمکراتیک میماند اما ماهیت اش را به عنوان یک کشور یهودی از دست میدهد، یا خصلت دمکراتیک اش را از دست میدهد و تبدیل به کشوری میشود که تمام عیار آپارتاید است.

◀️ بسیاری از شواهد بر این دلالت دارند که دولت کنونی اسرائیل به ادامۀ وضع موجود تمایل دارد که در آن فلسطینی ها بدون حقوق شهروندی در چارچوب امکانات محدود خودگردانی محلی نگهداشته شوند: برخی در کرانه غربی در واحد های مسکونی یا کشاورزی منقطع و برخی در زندانی بزرگ در باریکۀ غزه. نتانیاهو امیدوار است که جهان نهایتأ در مواجۀ مستمر با عمل انجام شده به وضع موجود خوی بگیرد. اما پرسش اساسی این است که آیا در جهان کنونی این امکان وجود دارد که همۀ اعضایش به این بی عدالتی چشم ببندند. وانگهی اثرات دراز مدت این قهر مستمر بر خود جامعۀ اسرائیل چگونه خواهد بود؟

◀️ ترس مشاور خوبی برای سیاست گذاری نیست؛ ترس به علل جنایت های تاریخی ای که بر اقلیت های یهودی گذشته و تهدید های جاری که از زمان تاسیس اسرائیل ابراز شده اند. پیامدش هم رفتاری است که دولت های اسرائیل غالبا با پشتیبانی بیشترینی از شهروندان خود انجام داده اند: ایجاد ارتشی بزرگ و موثر تا حد مجهز شدن  به جنگافزار هسته ای ، پیش قدمی در دو جنگ سوئز 1956و 1967، بی پروائی در بکاربردن قهر، اشغال لبنان و حمله های پیشگیرانه به کشور های همسایه مانند بمباران راکتور های هسته ای عراق و تاسیسات هسته ای سوریه، قتل مخالفین موثر در هرجای جهان و بسیاری اقدامات دیگر.

◀️ بی توجهی به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل نیز دو آبشخور دارد، یکی ترس درونی شده و دیگری پشتیبانی بی تخفیف امریکا. همسایه های عرب هم تا سال ها کاری در جهت کاهش این ترس نکرده اند بلکه وارونه آن با تهدید های گوناگون واقعی و توخالی بدان دامن زده اند. بعد از آن  که عرب ها کوتاه آمده اند هم جمهوری اسلامی مدعی اصلی دشمنی شده است.

◀️ یهودی ها از جمعیت محدودِ اقلیتی در کشور های گوناگون  وارد کشور کوچکی شدند که خود را در محاصرۀ کشور های عربی میپنداشتند. ترس از تبعیض اقلیت بودن توسط ترس از بودن در کشوری کوچک و ضربه پذیر جایگزین شد. اسرائیلی ها به درستی بر این باورند که برخلاف بسیاری از کشور های دیگر تنها با یک بار شکست هستی شان پایان می یابد. از این روی رفتارشان نسبت به آنچه دشمن می انگارند بی تخفیف و بیرحمانه است. هر چند که زیاده خواهی های دولت های اسرائیل به ویژه دولت نتانیاهو عوامل مهم تنش و مناقشه اند اما بخش بزرگی از واکنش های نامتناسب با کنشِ آنانی که دشمن انگاشته میشوند، از این وحشت درونی شده نشات می گیرد.

◀️ اوج  کشتار بی تبعیض و بی تناسب را می توان در تظاهرات اخیر فلسطینیان  به خاطر روز "نکبت" و افتتاح سفارت امریکا در اورشلیم مش

Показано 20 последних публикаций.

2 029

подписчиков
Статистика канала