🔘 رمان «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری امسال پنجاهساله شد؛ رمانی که گلشیری معتقد بود وامدار «بوف کور»، اما چند قدم جلوتر از آن است. بهمن فرمانآرا نخستین فیلمش را بر اساس این رمان گلشیری ساخت و فیلم در اندازههای سینمای ایران اقتباس موفقی هم از آب درآمد. به مناسبت پنجاه سالگی «شازده احتجاب» بخشهایی از مصاحبهام با فرمانآرا را که پیشتر در «اندیشه پویا» منتشر شده و به فیلم «شازده احتجاب» اختصاص دارد اینجا بازنشر میکنم:
▫️آقای فرمانآرا! شما تا قبل از «شازده احتجاب» فیلمی نساخته بودید و گلشیری هم آدمی نبود که به این راحتی به کسی اطمینان کند. چطور توانستید در آن مدت کوتاه او را متقاعد کنید که کپی رایت رمانش را به شما واگذار کند؟ چون تاجایی که میدانم گلشیری پولی بابت اقتباس از شما نگرفت. ▪️گلشیری پولی نگرفت ولی من کل پول فیلمنامه را که حدود بیستهزار تومان میشد و آن موقع تقریبا معادل درآمد یک سال گلشیری بود به او دادم. واقعا جوابی برای این سوال ندارم. شاید دلیلش این بود که من اصلا تلاش نکردم او را مجاب کنم. در جلسهای هم که با اصحاب جنگ اصفهان داشتیم چند سوال از من کردند که من برخی ارجاعات رمان را توضیح دادم که مثلا این صحنهای که پدر شازده مردم را به گلوله میبندد تداعیکنندهٔ شاهپور علیرضاست و اینجور چیزها. مدتی بعد که میرعلایی را دیدم او گفت که یادت هست آن روز آمدی اصفهان و به جلسهٔ ما. من هم گفتم که احمدجان آن روز روز امتحان بود و من هم اصلا قیافهٔ ممتحنها یادم نمیماند.
▫️
ظاهرا شما اول در نظر داشتید از علی نصیریان و عزت الله انتظامی استفاده کنید ولی چون این دو در فیلم «دایرۀ مینا» مشغول بودند نتوانستید از آنها استفاده کنید. ▪️بله مهرجویی میخواست انتظامی سرش را بانمرۀ چهار بزند که این باعث میشد من نتوانم نقش شازده را به او بدهم. من به مهرجویی گفتم تو الان مشهور هستی ولی برای من این فیلم خیلی مهم است کارت را کمی عقب بنداز تا من «شازده احتجاب» را فیلمبرداری کنم. مهرجویی صاف توی چشمان من نگاه کرد و گفت «برای من اصلا مطرح نیست که تو فیلم بسازی!»
▫️
موضوع اصلی «شازده احتجاب» نقد استبداد موروثی در نظام شاهنشاهی است. فکر میکنید چطور دستگاه سانسور این نکته را متوجه نشده بود؟
▪️ببینید دستگاه سانسور شاه اساسا ابله بود. چون وقتی کسی آن بالا مینشیند و فکر میکند بیشتر از یک ملت چیز میفهمد فقط بلاهت خودش را ثابت میکند. در مورد «شازده احتجاب» بعدها من شنیدم که شخص محمدرضا شاه گفته بود این تنها فیلم ایرانی بود که ما امسال پسندیدیم. که من با خودم گفتم واویلا! خود شاه هم ماجرا را نگرفته! من همیشه در فیلمنامههایم حرفم را زدهام و از کسی هم نترسیدهام چون من که دنبال براندازی نیستم. به قانون اساسی مملکت هم اعتقاد دارم...
▫️
زمانی که فیلم «شازده احتجاب» در فستیوال فیلم تهران اکران شد عدهای معتقد بودند که فیلم تصادفا از زیر دستگاه سانسور رد نشده. خانم ژانت لازاریان خبرنگار کیهان اینترنشنال به شما گفته بود که «شما به قاجار فحش دادید و پهلوی به شما جایزه داد». از این گذشته آن سال یکی از رقبای اصلی فیلم شما فیلم «گوزنها» بود که به دلیل سمپاتی با جنبش چریکی خیلی حساسیتبرانگیز شده بود و دوستی نزدیک شما با هژیر داریوش دبیر جشنواره هم این نوع شائبهها را در مورد اهدای جایزهٔ فیلم اول به فیلم شما دامن میزد. ▪️این شائبهها شکل گرفته بود چون من جزو هیچ دستهای نبودم. برای اینکه خیالتان راحت شود نگاهی به ترکیب هیئت داوران آن سال بیندازید. آلنروبگریه، روبن مامولیان، جیلو پونته کوروو، نیکلاس یانچو و شادی عبدالسلام هیئت داوران آن سال را تشکیل میدادند. واقعا از کسانی که آن حرفها را میزدند باید پرسید که این هیئت داوران را چطور میشد تحت تاثیر قرار داد. بعد از اینکه «شازده احتجاب» جایزهٔ اول را برد هژیر نامهای را به من نشان داد که امضا کنندگانش پونته کوروو و ربگرییه بودند. ظاهرا در هیئت داوران نهایتا برای جایزهٔ اول بین فیلم من و فیلم لیلیانا کاوانی یعنی «نگهبان شب» اختلاف نظر به وجود آمده بوده و ربگرییه و پونته کوروو در این نامه نوشته بودند که فیلم «شازده احتجاب» فیلمی ضد فاشیستی است در صورتی که «نگهبان شب» در تایید فاشیسم است و جایزه را به فیلم من داده بودند. این حرفها مثل وصل کردن فامیل من به فرمانفرمایان است. موقعی که به «بوی کافور، عطر یاس» در جشنوارهٔ فجر هشت جایزه دادند روزنامهٔ شلمچه تیتر زده بود «هشت جایزه برای شاهزادهٔ قاجار» در صورتی که من هیچ نسبتی با خاندان قاجار ندارم و شغل فرمانآرایی هم شغل تذهیب فرمانهای دولتی بوده و ربطی به نسبت با خاندان قاجار ندارد.
@moroor_gar::::::
https://bit.ly/2P45Z9w