نون و القلم


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


خط‌خطی‌های آشفته‌ی یک ذهن منظّم :)
____________________________
شاعر شدم که با قلم ساحرانه‌ام
در قاب شعر، عشق تو را جا کنم، نشد ...
#سجاد_سامانی
@m_salehi77

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


خطها به‌هم رسيد و به يك جمله ختم شد...
با عشق ممكن است تمام محال‌ها


#فاضل_نظری

@n_val_ghalam


من اگر باده خورم ور نه، چه کارم با کس؟
حافظِ رازِ خود و عارفِ وقتِ خویشم

#حافظ
@n_val_ghalam


‌زندگی لیلی‌ست، مجنونانه باید زیستن
تا دمی دارد نفس، ناز غزالی می‌کنم

#بیدل_دهلوی

@n_val_ghalam


شب چنان گریه کنم بی تو
که همسایه به روز

دست من گیرد و
بیرون کشد از آب مرا


#سعدی

@n_val_ghalam


و چشمانت راز آتش است
و عشقت پیروزی آدمى ست
هنگامی که
به جنگ تقدیر می‌شتابد،
و آغوشت
اندک جایی برای زیستن
اندک جایی برای مُردن...


#احمد_شاملو
@n_val_ghalam


می‌گریزی ز من و در طلبت
باز هم کوشش باطل دارم

#فروغ_فرخزاد
@n_val_ghalam


دلبرا ما دل به چنگال بلا بسپرده‌ایم
رحم کن بر ما که بس جان‌خسته و دل‌مرده‌ایم

#سنایی
@n_val_ghalam


می‌گریزی ز من و در طلبت
باز هم کوشش باطل دارم

#فروغ_فرخزاد

@n_val_ghalam


آدمیزاد است، عقلش، گاه زائل
می شود...
پیش می آید که آدم اهل"دل دل" می شود...
عشق اصلا بر زمان و بر مکان محدود نیست
اتفاقا، اتفاقی عشق حاصل می شود

#حامد_فلاحی_راد

@n_val_ghalam


به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟
همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم
سفرت به خیر!‌ اما تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه‌ها به باران
برسان سلام ما را


#شفیعی_کد_کنی

@n_val_ghalam


در هر شکن زلف گره‌گیر تو دامیست
این سلسله یک حلقهٔ بیکار ندارد..

#صائب_تبریزی

@n_val_ghalam


شما ادامه بده حتما اصلنم وقفه ننداز


مثل آن مرداب غمگینی
که نیلوفر نداشت،
حال من بد بود
اما هیچ‌کس باور نداشت

خوب می‌دانم که تنهایی مرا دق می‌دهد!
عشق هم در چنته‌اش
چیزی از این بهتر نداشت


#قیصر_امین_پور

@n_val_ghalam


نظرتون چیه؟
خوب بود که شاعر بودن رو ادامه می‌دادم؟


چشمانِ سرخ من، همه در انتظار تو
جسم و وجود من، همه‌شان بی‌قرار تو

من سنگدل‌تر از همه بودم که ناگهان
دیدم فتاده‌ام... به درونِ مدار تو!

من خطِّ دور دایره بودم به دور تو
در حال رَمْیِ این جمره، در جمارِ تو

من همچو ضلع کوچکی از یک مربّعم
کوچک، ولی بزرگ؛ به عشق جوارِ تو

در این حساب و هندسه‌ی روزگار من
هی شکل رسم می‌کنم از «خود»: ز یار تو...

هذیان بگفته‌ام... ز جنونت به بسترم!
دیوانه‌ام ز خود، چو فتادم به نار تو

#محمد_صالحی
نکته: «جَمار» یعنی جماعت و گروه


سلام

این عکسی‌ئه که ۲ روز قبل، یکی از دوستام ارسال کرد برام
یکی از شعرهای قدیمی‌ من(حدود ۴-۵ سال قبل)


هنوز نقش وجود مرا به پرده‌ی هستی
نبسته بود زمانه،‌ كه دل به مهر تو بستم

#مهرداد_اوستا
@n_val_ghalam


گرچه ازجور تو تاصبح نخوابیدم، لیک
مصلحت نیست نگویم به شما...
صبح بخیر....

#مهدی_خداپرست
#صبح_بخیر
@n_val_ghalam


جهان شَب ا‌ست و تو
خورشید عالم آرایی...

#سعدی
@n_val_ghalam


لحظه‌ای مثل من تصور كن،
پای قول و قرار يك نفری

ترس شيرين و مبهمی دارد
اين كه در انحصار يك نفری


#امید_صباغ_نو

@n_val_ghalam

Показано 20 последних публикаций.

248

подписчиков
Статистика канала