کانال نتایج دورهای خانم‌هروی


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


🎁 ۹۰٪ درصد تخفیف ویژه ؛
دوره ، پکیج و محصولات
❤️استاد دکتر سوده هروی❤️
💥 و ۹۵٪ تخفیف شامل تمام دوره ها در کانال VIP
‼️ فرصت محدود فقط تا جمعه‼️
🔥 لطفا سریع تر اقدام کنید
👇
🆔 @OstadestanAdmin ادمین🌹

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: کانال نتایج دورهای خانم‌هروی
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
کانال نتایج دوره های استاد سوده هروی
https://t.me/NataiejSoudehHeravi
ادمین
https://t.me/OstadestanAdmin




🔴 من هم یکی از اون هزاران نفری هستم که زندگی مشترکم با دوره‌های شما احیا شد و متحول شد.. همسری که میگفت چشم دیدنت رو ندارم الان میگه من امکان نداره بخوام تو رو از دست بدم تو بهترین اتفاق زندگی منی و مدام محبت می‌کنه.. همسرم وارد شغل بهتر با حقوق ۳برابر شد و وضع مالی ما تغییر کرد..

🔺۳۱ سالمه ۹ساله ازدواج کردم.. همیشه مشکل داشتیم ولی از فروردین پارسال اختلافمون خیلی زیاد شد همسرم بهم میگفت چشم دیدنت رو ندارم و میگفت جدا بشیم.. خیلی تلاش کردم پیش مشاور رفتم و بهم گفتن خانوم خودت از این زندگی بکش بیرون و نجات بده..
🔺دوستم شما رو معرفی کرد و تجربیات خودش و دوستش رو در مورد دوره‌های شما بهم گفت.. اول مقاومت می‌کردم ولی بعد دوره جذابیت درونی رو گرفتم..شروع کردم به کار کردن.. من و همسرم هم تصمیممون برای طلاق قطعی بود..
🔺شروع کردم به کار کردن روی خودم و زندگیم متحول شد.. همسرم گفت من تو رو طلاق بدم!؟ تو بهترین اتفاق زندگی منی.. رفتارش کلا عوض شد.. زندگی‌مون دوباره برگشت.. شروع کرد به‌ محبت کردن گفت انگار خنگ شده بودم که داشتم از دستت میدادم.. یکی از اون هزاران نفری هستم که با دوره‌های شما زندگیش برگشت.. زندگی ما فوق‌العاده بهتر شده..
🔺ما از لحاظ مالی وضع زندگیمون خیلی خوب نبود و حقوقمون پایین بود.. وقتی روی دوره‌های جذابیت درونی و عزت نفس کار میکردم برای همسرم شغل بسیار خوب با ۳ برابر حقوق قبلی با شرایط خوب پیدا شد..

من یک عمر هزاران کتاب خونده بودم ولی نمی‌تونستم عمل کنم و عمقی به زندگی نگاه نمی‌کردم.. الان مدارم عوض شده


🔴 از سال ۱۴۰۰ با زندگی سالم آشنا شدم.. جذابیت درونی تفکر عجیبی بهم داد آرامش خاصی گرفتم.. بقیه دوره‌ها رو گرفتم.. با دوره طلسم روانی چندین دفتر از طلسم‌های روانم پر کردم.. حس ارزشمندی نداشتم و روابط ناموفقی داشتم.. گذشته سختی داشتم ولی الان دارم آگاهی به دست میارم.. مدارم تغییر کرده و آدم‌های هم‌مدارم برای رابطه عاطفی به سمت من میان..
با دوره طلسم روانی عبارت‌های تاکیدی رو هم شروع کردم..
تونستم خونه بخرم ، ماشین خارجی خریدم ، قراردادم از پیمان‌کاری به رسمی تبدیل شد.. انتقالی گرفتم به واحد بهتری اومدم و اتاق مستقل و آرومی دارم و تونستم هم مدار با خواسته‌هام بشم..


🔴 با چالش چهارماهه، با کسی ازدواج کردم که وقتی منو میبینه میگه تو گنج منی.. ایشون خیلی از ویژگی‌هایی که نوشته بودم رو داره، بهم میگه تو بهترین اتفاق زندگی منی.. پدرم دچار بیماری سرطان ریه شده بود و الان درمان‌هاش موفقیت‌آمیز هست و رو به بهبودی..

🔺میخوام در خصوص دستاورد چالشم بگم.. از سال ۹۹ با شما آشنا شدم در ابتدا جذابیت درونی و عزت نفس رو تهیه کردم..
من عصبی بودم سریع پرخاش می‌کردم پر از وسواس‌های فکری بودم.. دستاوردا رو گوش میدادم و برام سوال بود که چرا من دستاورد ندارم.. ولی با حرف‌های خانوم هروی متوجه شدم تو زندگیم گره داشتم..
از بچگی پدرم اعتیاد داشت مشکلات مالی داشتیم ، مادرم همیشه از ازدواج بد میگفت و من بیزار بودم..
یک رابطه مخرب داشتم ازش بیرون اومدم.. پدرم دچار سرطان ریه شد.. تصمیم گرفتم به شدت کار کنم روی خودم.. روی جزیره گنج هم کار کردم..
🔺به شدت روی دوره‌ها کار کردم وقتی اقتدار زنانگی اومد روی این دوره هم کار کردم، قدرت و تلاشم بیشتر شد برای بهبودی پدرم.. به پدرم کمک کردم درمان‌هاش تا اینجا موفقيت آمیز بوده..
خواستگار نداشتم و یا توقعات نامناسب ازم داشتن.. رو خودم کار کردم و ویژگی‌هایی فرد مورد نظرمو نوشتم..
🔺کسی وارد زندگیم شد که ۷۰ درصد ویژگی‌هایی که میخواستم رو کاملا داره.. ما عقد کردیم.. همسرم هر بار منو میبینه میگه تو گنج منی، خیلی دوستت دارم ، تو بهترین اتفاق زندگیم هستی..
🔺قبلا بقیه رو‌ مقصر زندگیم می‌دونستم الان فقط رو خودم فوکوس می‌کنم... یاری خدا رو دارم تو زندگیم می‌بینم..


🔴 با دوره فراوانی مطلق خدا درهای بسته زندگی من رو باز کرد.. زندگی ما از طلاق برگشت.. همسرم با روی باز برگشت و از اون روز جز لب خندون و حرف‌های زیبا و جذاب چیزی ازش ندیدم.. هر روز بهم میگه دوستم داره و میگه کسی برای من بهتر از تو نیست..
رابطه دخترم هم با پدرش خوب شد و باهم صلح کردن

🔺۳ماهه زندگی سالمی شدم
با دوره جذابیت درونی شروع کردم و تا حدودی تونستم خودمو تغییر بدم..
دوره فراوانی مطلق عالی بود.. هرچی ازش بگم کم گفتم.. مخصوصا جملات تاکیدی رو که‌میگم لذت می‌برم..
🔺دو سال بود جدا از همسرم زندگی می‌کردیم.. یک فرزند ۱۹ ساله دارم..
کارمون دیگه داشت به جدایی می‌کشید و آخرین راه‌ها رو داشتیم می‌رفتیم..
همه میگفتن این زندگی دیگه تمومه..
🔺با دوره فراوانی مطلق خیلی کار کردم و دیدم که درهای بسته رو خداوند چه طوری باز کرد..
کار دیگه داشت به آخر می‌رسید که همسرم برگشت..
🔺همسرم برگشت و الان دیگه فقط روی باز، لب خندون و حرف‌های خوب و جذاب ایشون رو می‌شنوم و منو امیدوار به زندگی می‌کنن و هر شب بهم میگن خیلی دوستت دارم و کسی بهتر از تو وجود نداره برای من.. میگن من از صدای تو آرامش می‌گیرم..
🔺رابطه دخترم با پدرش هم خوب شد و صلح کردن و برا همدیگه کادو خریدن.. خدا معجزه کرد تو زندگیم..


🔴 با چالش چهارماهه، تونستم از یک رابطه سمی خارج بشم، یک عشق حقیقی نسبت به همسرم در درونم جوشیده و به زندگیم برگشتم و رابطه همسرم با من عالی شده و بین ما عشق جریان پیدا کرده.. رابطم با بچه‌هام هم خیلی خوب شد..

🔺سال ۹۹ درگیر رابطه‌ای شده بودم با وجود زندگی مشترک و داشتن فرزند..
ما باهم همکار بودیم و رفت و آمد و خریدمون باهم بود.. وابسته شده بودیم رفته‌رفته همکاران و خانواده متوجه شدن! ولی من فلج شده بودم انگار.. فکر می‌کردم این عشقه ولی با دوره‌ها متوجه شدم ریشه در طردشدگیای من داشت.. دوره‌ها رو کار کردم.. جزیره گنج منو به خدا وصل کرد..
🔺یه شب خیلی گریه کردم از خدا کمک و نجات خواستم.. تنها چیزی که منو سرپا می‌کرد همین دوره‌ها بود.. شما باعث شدید نجات پیدا کنم زندگیمو نجات دادید.. باعث شدید به زندگیم برگردم و الان رابطه خیلی خوبی با همسرم داشته باشم..
🔺زمانی که‌ من درگیر اون رابطه بودم، رابطه‌م با همسرم پر از تنش بود، پر از تحقیر شدن.. حتی رابطم با بچه‌هام بد بود.. وقتی گفتید دعا رو به زندگی‌تون ببافید این کارو کردم و خدا با دستای قدرتمندش ما رو از اون‌منطقه جابه‌جا کرد..
با یک بیماری به خودم اومدم چند ماه توی رختخواب بودم و توان حرکت نداشتم..
با ایشون کات کردم و هرچیزی که یادگار ازش داشتم پاک کردم و صدای شما نجات بخش من شد..
🔺الان به زندگیم برگشتم رابطه همسرم با من عالی شده بین ما عشق جریان پیدا کرده.. من اصلا علاقه به همسرم نداشتم بعد از کار کردن تمام دوره‌ها انگار که یک عشق حقیقی در درون من جوشیده و علاقه من روزبه روز به همسرم بیشتر میشه..


🔴 با چالش ۲۱ روزه، ازدواج کردم..
یک سالن زیبایی زدم، بدون اینکه یک ریال هزینه کنم..
دوره اقتدار زنانگی باعث شده از درون حالم خوب باشه.. زنانگیمو طرد کرده بودم و همش در حال کار کردن بودم، یک تایمی کار کردن رو کنار گذاشتم و روی دوره اقتدار زنانگی کار کردم و زنانگی رو احیا کردم و اینجا بود که کارم هم به صورت معجزه‌وار درست شد..


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
کانال نتایج دوره های استاد سوده هروی
https://t.me/NataiejSoudehHeravi
ادمین
https://t.me/OstadestanAdmin


🔴 با چالش چهارماهه با پارتنرم که به نظرم از بهترین انسان‌های دنیاست آشنا شدم و زندگیم با ایشون جهش بزرگی کرد و خوشبختی واقعی رو کنارش تجربه می‌کنم.. با چالش ۲۱ روزه، توی بخش قلب بورس تخصص بیهوشی گرفتم و راه ۲۰ ساله رو یک ساله رفتم.. با دوره طلسم روانی دستاورد بزرگ مالی داشتم.. با دوره فراوانی مطلق به صورت معجزه‌آسایی شهروندی من در سوئد که شرایط سختی داشت خیلی راحت اومد و پاسپورتم رو گرفتم‌..

🔺میخوام از چالش ۲۱ روزه دستاوردمو بگم.. من در کشور سوئد هستم و ۵ساله با زندگی سالم همراهم.. درهای زیادی توی زندگیم باز شده.. بزرگترین دری که برام باز شد در زمینه رابطه بود.. من توی نقطه صفر بودم..
🔺با چالش چهارماهه با پارتنرم آشنا شدم و زندگی من جهش بزرگی کرد.. یک انسان بسیار خوب که باعث رشد روحی من و فرزندم شد.. یک نقطه از بهشت خدا زندگی می‌کنیم و احساس می‌کنم قایق رابطه من در آب‌های آرام و فیروزه‌ای مدیترانه با آرامش و خوشحالی در حال گذر هست..
🔺کار حقیقیمو به صورت معجزه‌آسایی پیدا کردم و توی بخش قلب استخدام شدم.. سختی‌های خودش رو داشت و استعفا دادم و فکر می‌کردم توی بخش دیگه هم می‌تونم موفق باشم..
🔺وارد چالش ۲۱ روزه شدم و همراهش فراوانی مطلق رو کار کردم و یک بورس تخصص بیهوشی در اتاق عمل قلب اومد.. طوری پیش اومد که من استعفامو پس گرفتم.. وقتی فراوانی مطلق رو اجرا کردم بالاترین نمره رو توی این‌ تخصص آوردم و راحت قبول شدم.. به صورت معجزه آسایی این بورسیه رو هم گرفتم، بورسیه‌ای که دیگران بعد از ۲۰ سال کار کردن تونسته بودن بگیرن رو من گرفتم، و واقعا میتونم بگم راه ۲۰ ساله رو یک ساله رفتم..
🔺معجزه دیگه‌ای که با این دوره برام اتفاق افتاد شهروندی من در سوئد بود که سال قبل یک حزبی ایجاد شد که سخت‌گیری نسبت به مهاجران داشتن پارتنرم هم نگران بود که به من شهروندی رو ندن ولی با کمک خدا سر وقتش اومد و با این دوره من پاسپورتم رو هم گرفتم..
🔺این دوره فهم منو از دوره اقتدار زنانگی و طلسم روانی بالا برد.. با فایل اول طلسم روانی باز شدن طلسم‌های روانی رو حس کردم.. از هر فایل اقتدار زنانگی دستاورد داشتم..
🔺با دوره طلسم روانی دستاورد بزرگ‌ مالی به دست آوردم..
پارتنرم از هر نظر یکی از انسان‌های خوب دنیاست و خوشبختی واقعی رو دارم کنارش تجربه می‌کنم..
یکی از آرزوهای من اینه که این دوره‌ها جهانی بشه و ترجمه بشه..


🔴با چالش چهارماهه ازدواج موفقی داشتم، همسرم و خانواده‌شون بسیار خانواده محترمی هستن.. وارد شغلی شدم که خیلی دوستش داشتم و سریع پیشرفت کردم..

🔺توی یک رابطه‌ای بودم که بلاتکلیف بود و ایشون تلاش زیادی برای استقلالش و به دست اوردن من نمیکرد.. فهمیدم دارم خودم رو هزینه میکنم و تمومش کردم.. با شما توسط مادرم آشنا شدم..
🔺جذابیت درونی کمکم کرد وارد کاری بشم که خیلی دوسش دارم و سریع پیشرفت کردم و طی ۳ماه تبدیل شدم به معاونت فنی مهندسی شرکت.. دوره عزت نفس رو گرفتم و دستاوردهایی هم داشتم.. کرونا که اومد یک ماه شرکت تعطیل شد و من دوباره جذابیت درونی رو شروع کردم..
🔺آدما بهم میگفتن تو خیلی ارزشمندی و خیلی بهم ابراز علاقه میشد.. درسواره احترام به خود رو گوش دادم.. یک سفر هیجان‌انگیز برام پیش اومد.. یکی از همکارانم خواستگارم بود.. پارتنر قبلیم دوباره پیام داد و گفت بدون تو نمیتونم زندگی کنم و بعد تو هدفم رو گم کردم ولی قبول نکردم..
🔺با همکارم که خواستگارم بود وارد صحبت و آشنایی شدم و دیدگاهم و معیارهام برای ازدواج تغییر کرد و مدارم تغییر کرده بود‌.. در نهایت جواب مثبت بهشون دادم.. علیرغم رابطه قبلیم که به سرانجام‌نمیرسید الان ایشون اصرار محترمانه و به جا برای ازدواج داشتن.. ایشون خانواده خیلی محترمی داشتن.. ما عقد کردیم و ازدواج کردیم و بعد از چندماه اومدیم سر زندگیمون..
🔺قبل از ورود به زیر یک سقف و در دوارن نامزدی، دوره جدایی تا تعالی رو هم‌ تهیه کردم تا از بروز مشکلات جلوگیری کنم.. دوره جزیره گنج رو هم از مادرم هدیه گرفته بودم.. دوره جدایی تا تعالی خیلی کمکم کرد..
🔺ابتدای سال ۱۴۰۰ وارد یک‌ چالشی توی شرکت شدم و انرژی منفی زیاد شده بود.. برای خودم چالش گذاشتم، روی خودم کار کردم و درسواره استغنا رو هم تهیه کردم و شرایط کاری مطلوبم رو نوشتم و از اون کار بیرون اومدم و خیلی سریع پیشنهاد از شرکت دیگه‌ای گرفتم و استخدام شدم‌‌ و این لطف خدا بود.. این شرکت بزرگ‌تر و موفق‌تر از مکان قبلیم بود.. البته من با طلسم‌هام وارد این کار شدم و باز با مشكلاتی مواجه شدم ولی کار حقیقی رو تهیه کردم، دوره طلسم روانی رو هم تهیه کردم تا بتونم طلسمای کاریم رو هم پیدا کنم.. داخل این کار موندم و دارم روی خودم کار می‌کنم..


🔴 با چالش چهارماهه پارتنرم برگشت و گفت می‌دونم اگر با تو نباشم یک روز پشیمون میشم، وقتی روی سایه‌هام کار کردم، همون کسی که از ازدواج می‌ترسید، ازم درخواست کرد باهم زندگی کنیم و در مورد ازدواج تصمیم بگیریم.. یک آپارتمان ۶ طبقه و ماشین به نامم شد.. خانواده پارتنرم منو خیلی دوست دارن با عزت و احترام باهام رفتار میکنن، کلی ازشون هدیه و طلا دریافت کردم.. با دوره اقتدار زنانگی ریزش موهام برطرف شد.. با دوره فراوانی مطلق اونقدر دستاورد دارم که قابل شمارش نیست..

🔺از سال ۱۴۰۱ زندگی سالمی شدم.. با یک جدایی تلخ شروع شد.. خیلی پرفشار روی خودم کار کردم حدود ۵ ماه.. حتی کار و ورزشمو تعطیل کردم و تصمیم جدیدی گرفتم.. از خودم پرسیدم آیا من واقعا می‌خوام این کار یا این ورزش رو انجام بدم؟
🔺اول از جزیره گنج شروع کردم، بعد جدایی تا تعالی.. بالاخره پکیج‌های دیگه رو هم خریداری کردم.. از ۸ صبح تا ۱۲ شب فقط دوره گوش میدادم و می‌نوشتم.. به دلیل سایه‌هام و جدایی پدر و مادرم توی بچگیم و ترسی که از رها شدن در من بود، می‌چسبیم به پارتنرم و کنترل‌گر بودم.. از خدا خواستم مسئولیت زندگیمو بپذیرم و دیگه کنترلش نکنم.. وقتی کامپلکس بالا میاد که بخوام یکیو کنترل کنم، سعی می‌کنم این حس رو کنترل کنم.. با جملات تاکیدی.. روی عزت نفسم کار کردم..
🔺الان همون کسی که رفته بود برگشت و پیشنهاد داد باهم زندگی کنیم، الان توی یک خونه داریم باهم زندگی می‌کنیم.. از ماه‌ها قبل حس کرده بودم که خدا قراره به من یک خونه‌ای رو بده.. دستاوردهای زیادی دارم.. آدما حتی توی خیابون بهم میگن چقدر زیبایی.. چون خودمو لایق زیبایی و محبت و نعمت می‌دونم..
🔺وقتی سایه‌ها و ترس‌ها و عقده‌هامو دیدم پارتنرم که ترس از ازدواج داشت، گفت تو لایق این هستی که باهات زندگی کنم، اگر غیر از این باشه یک روز خیلی پشیمون میشم، قدر منو دونست گفت آشتی کنیم باهم زندگی کنیم و بعد اگر هردومون خواستیم ازدواج کنیم..
خیلی عزت و احترام دریافت می‌کنم..
🔺۶ طبقه ساختمون به اسم من شد، ماشین به اسم من شد.. خانواده پارتنرم با عزت و احترام بامن رفتار میکنن، به خاطر من لوازم خونه رو عوض کردن، برام کادو میخرن طلا هدیه میدن.. احترامی که دوستام بهم میذارن.. قدردان همه اینا هستم..
🔺از وقتی که اقتدار زنانگی رو‌ گرفتم خیلی چیزها عوض شد.. ریزش موهام برطرف شد.. متوجه طرد زنانگیم شدم و سعی می‌کنم اصلاحش کنم..
واقعا آگاهی حیات‌بخشه..
🔺با دوره فراوانی مطلق خیلی زیاد دستاورد دارم اونقدر که نمی‌تونم بشمارمشون.. دستای خدا رو توی زندگیم می‌بینم.. توی چالش‌ها آرومم..


📍ما از مسائلمون، بیماری هامون و همینطور اتفاقات خیلی سرسری عبور میکنیم در حالیکه هر کدوم از اینها نشانه ای از یه ناهماهنگی در روان
📍سالها دنبال درمان و دارو و ... میریم ولی سراغ ریشه های اصلی اتفاقات و مسائل اصلی زندگیمون نمیریم




🔴 با چالش چهارماهه، مستقل شدم، پروانه کارم رو به جریان انداختم، کارمو استارت زدم و درآمدم ۲۵ برابر شد و من از صفر تونستم چند صد میلیون پس‌انداز داشته باشم.. برای خودم ماشین خریدم، طلا خریدم، ۱۶ کیلو وزن کم کردم.. ارشد قبول شدم و با بهترین نمره دفاع کردم.. با دوره اقتدار زنانگی انرژی زنانم بالا رفته و از وجود خودم لذت می‌برم..

🔺۶ماه بعد جدایی از همسرم با شما آشنا شدم.. دوره‌ها و درسواره‌ها رو تهیه کردم و بعد هم دوره‌های جدید رو..
توی خانواده پسردوست دنیا اومدم.. منو پسرونه بار آوردن، رفتارای پسرونه داشتم‌.. زمخت بودم لطافت زنانه نداشتم.. با آدمی که بی عزت نفس بود سابقه خودکشی داشت ازدواج کردم.. آدمی نقطه مقابل پدرم انتخاب کردم که کنترل‌گر نبود ولی ازدواج ناموفق بود.. یک روز تصمیم گرفتم جدا بشم.. هر دو نیاز داشتیم استقلال رو تجربه کنیم به نفع هردومون بود..
🔺۶ ماه بعد با شما آشنا شدم.. تونستم دوباره سبز بشم و جوونه بزنم، همون سال بعد جداییم تونستم ارشد قبول بشم و با بهترین نمره دفاع کردم.. همون سال پروانه‌مو به جریان انداختم و سال ۱۴۰۰ اولین کار و درآمد من استارت خورد و درآمدم ۲۵ برابر شده و منی که هیچ پس‌اندازی نداشتم الان چند صد میلیون پس‌انداز دارم..
خیلی آرامش دارم حالم خیلی خوبه.. همه میگن چقدر چشمات درخشانه جقدر زیبایی و بعد از اینهمه سال تازه داره زنانگی من بروز پیدا میکنه..
🔺برای خودم ماشین خریدم.. با چالش چهارماهه ۷ اردیبهشت تونستم بالاخره یک سفر مستقل تنها با ماشین خودم برم.. کلی طلا برای خودم خریدم.. کارهایی که دوست داشتم دیگران برام انجام بدن الان برای خودم انجام میدم.. حالا خانوادم هویت و استقلال منو به رسمیت شناختن، مستقل زندگی می‌کنم کلی وسیله برای خودم خریدم..
🔺۱۶ کیلو کاهش وزن تونستم داشته باشم و ظریف‌تر و زیباتر شدم.. اعتمادم به جهان زیاد شده.. توی همه آدما تجلی خدا رو می‌بینم، آدما میان تو زندگیم که گره‌ای از کارم باز کنن آدما بهم احترام قائلن.. دارم برای تدریس در دانشگاه اقدام می‌کنم..
🔺با دوره اقتدار زنانگی انرژی زنانم بالا رفته.. بدنم رو الان دوست دارم.. میرقصم و لطافتم زیاد شده.. به موهام رسیدگی می‌کنم، درخشش رو توی پوستم و چشمام می‌بینم.. از وجود خودم لذت می‌برم..


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
📍من بهتون گفتم چی؟ این دوره فراوانی مطلق باعث میشه چیزی که اصلا انتظارشو نداری اتفاق بیوفته


🔴 اولین دستاوردم از چالش چهارماهه احیای زندگی مشترکمون بود که الان هر روز داره بهتر و بهتر میشه.. با دوره طلسم روانی اتفاقاتی که سال‌ها نمی‌افتاد به بهترین شکل تو زندگیم جاری شد، توی یک خونه ۲۰۰ متری زیبا زندگی می‌کنم تماسم وسایل منزلم مثل منزل یک نوعروس توسط همسرم تهیه شد.. ماشین دو میلیاردی خریدم.. در مسیر رسالتم قرار گرفتم و درآمد دلاریم کلید خورد.. پسرم استقلال پیدا کرد..

🔺اولین کسی بودم که اومدم دفتر و دستاورد ویدئویی گرفتم.. دوره‌های جدید رو هم تهیه کردم.. وقتی فراوانی مطلق رو گوش دادم دیدم من سال ۱۴۰۱ رو کلا توی فراوانی مطلق زندگی کردم و فراوانی برام عینی شد و طلایی‌ترین سال زندگیم شد..
🔺با دوره طلسم روانی طلسم‌های روانم باز شد.. اتفاقاتی که سال‌ها دعا می‌کردم و اتفاق نمیفتاد اتفاق افتاد.. مثل یک نوعروس وسایل کاملا نو برای منزلمون تهیه کردیم و این پیشنهاد از طرف همسرم بود.. کل لوازم خونه تغییر کرد.. این فراوونی بعد از دوره طلسم روانی سرازیر شد تو زندگی ما..
🔺۷سال بود دلم میخواست ماشینمو تغییر بدم خیلی بابتش دعا می‌کردم، با دوره طلسم روانی به باز شدن این قفل رسیدم، طلسم‌هامو نوشتم و به طور معجزه‌آسایی بدون فروش ماشین قبلیم، ماشین دو میلیاردی خریدم.. در حالی که به ۲۰۶ فکر می‌کردم ولی چنین ماشینی رو خریدم و حالا دو تا ماشین دارم و الان توی یک خونه ۲۰۰ متری زیبا در بهترین‌ منطقه شهر زندگی می‌کنیم..
🔺دستاورد قبلیم هم این بود که زندگی مشترک ما احیا شده بود و هر روز که میگذره بهتر و بهتر از قبل میشه..
پسرم استقلال پیدا کرده و یه کافه خوشگل زده..
🔺در سال ۱۴۰۱ رسالتم رو پیدا کردم.. شغلی که ۲۵ سال توش بودم رو بدون ترس ازش خارج شدم و الان دارم به رسالتم می‌رسم و دارم آموزش می‌بینم .. درآمد دلاریم کلید خورده.. دوره فراوانی مطلق ایده و الهام و شهود رو به زندگیم آورد..
🔺من مرده متحرکی بودم، یک زن پر از مشکل بودم بعد از اینکه صدای شما رو شنیدم خودم رو باردار شدم و‌ من جدیدی از من متولد شد و محکم و استوار ایستادم و معجزات خداوند الان پی در پی در زندگیم هست..


🔴 با چالش چهارماهه کسی که خیلی دوستش داشتم خودش به رابطه برگشت و خیلی معجزه‌وار با اصرار خانوادش ازدواج کردیم.. تونستیم خونه بخریم و این رویایی‌ترین اتفاق بود.. همسرم خونه رو به نام من زد.. ارتقا گرفتم و درآمدم بیشتر شد.. هر دو از محل کارمون پاداش و وام‌های مختلف دریافت می‌کردیم و اتفاقات مالی خوبی برامون افتاد و مراسم عروسی ما به شکلی که می‌خواستیم پیش رفت.. تخمدان پلی‌کیستیک من تا حد زیادی بهبود پیدا کرد و باردار شدم

🔺از شهریور سال ۹۹ با شما آشنا شدم.. توی یک جدایی بدی بودم و علیرغم همه تلاش‌ها نتونستیم ازدواج بکنیم.. توی اداره‌ای استخدام بودم اونم به هم خورده بود..
وقتی با شما آشنا شدم سعی کردم حال خودمو خوب کنم..
🔺ارتقا شغلی گرفتم.. حال بهتری رو تجربه کردم، درآمدم بیشتر شد.. تمرینات عزت نفس تا اعتماد به نفس رو انجام میدادم و آینه‌ای روبه روی من میگرفت سخت بود ولی منو سبک کرد..
🔺۶ ماه بعد از جدایی اون شخص به رابطه برگشت، این بار تغییر کرده بود.. دیگه بلاتکلیف نبود و متوجه شدم این بلاتکلیفی قبلی از طرف خودم بود و الان ایشون مشتاق‌تر شده بود به این ارتباط..
رابطه رو جدی‌تر کردیم و تصمیم گرفتیم خودمون روند رابطه رو تعیین کنیم.. اسفند ۱۴۰۰ با همسرم نامزد کردم و روز خیلی شیرینی بود..
🔺خیلی معجزه‌وار خانواده همسرم خودشون اصرار کردن که مدتی بعد عقد کنیم و ما فروردین ۱۴۰۱ عقد کردیم..
همسرم دوست داشتن قبل از رفتن سر زندگی‌مون خونه داشته باشیم..
🔺به طرز معجزه‌آسایی دیدیم که می‌تونیم خونه بخریم و این رویایی‌ترین اتفاقی بود که میتونست بیفته.. تونستیم خونه بگیریم جای خوبیه و ویوی خوبی داره.. همسرم خونه رو به نام‌ من زد..
اینو توی چالش چهارماهه نوشته بودم و فکر نمی‌کردم اینقدر سریع اتفاق بیفته..
به مناسبت‌های مختلف برای ما پاداش، هدیه‌های ازدواج و وام‌هایی جور شد و خودمون باورمون نمیشد..
🔺هر بار یک اتفاق به اتفاق‌های خوب زندگی‌مون اضافه میشد.. هر مراسمی که میخواستیم با استانداردهایی که می‌خواستیم پیش رفت.. یک کمک‌ها و درآمدهایی می‌رسید و اتفاق‌های مالی خوبی میفتاد و الان به خودمون میگیم یادته چقدر می‌ترسیدیم!؟ بهترین امکانات رفاهی برامون اتفاق میفتاد و اینم نتیجه چالش چهارماهه بود..
🔺در زمان مجردیم با بیماری تخمدان پلی‌کیستیک مواجه بودم.. خیلی جدی تو بدنم وجود داشت این بیماری.. با دوره‌ها وقتی فهمیدم زنانگیمو انکار کردم شدت بیماری تخمدان پلی کیستیکم خیلی کمتر شد..‌خیلی‌ها با این بیماری فرایند باردار شدنشدن با مشکل مواجه میشد..
ریزش موی شدید داشتم، انداممو دوست نداشتم.. زن بودن رو منفعل بودن می‌دونستم..
🔺وقتی ازدواج کردم فکر می‌کردم وقتی این بیماری رو دارم حالا‌حالاها بچه‌دار نمیشم.. ولی ۳ ماه بعد ازدواج فهمیدم باردار شدم و خانوادم رو خیلی خوشحال کرد این اتفاق و نیازی به اون مراحل و درمان‌های مختلف نبود و هر لحظه خدا رو شاکر هستیم و حالا با نی‌نی داریم چالش چهارماهه و ۲۱ روزه رو گوش می‌کنیم..


🔴توی چالش چهارماهه طلسم‌های روانی ازدواجم رو دیدم و رابطه من و پارتنرم جدی‌تر شد و داریم به سمت ازدواج پیش میریم.. کار خودم رو استارت زدم کارگاهم رو زدم و هر روز گره‌های مالیم باز میشه و پیشرفت می‌کنم.. خونه‌ای که توی چالش چهارماهه میخواستم رو‌ تونستیم بگیریم.. دستاوردهای مالی زیادی داشتیم و الان در رفاه کامل هستیم

🔺وقتی با زندگی سالم آشنا شدم توی نقطه صفر مالی و خانوادگی بودم.. خواهرم جدا شد و همین منجربه جدایی پدر و مادرم هم شد و پدرم ما و تحت فشار میذاشت و حمایت‌ مالی نمیکرد.. اون موقع کاری نداشتم..
🔺به شدت روی دوره‌ها کار می‌کردم.. به لطف خدا تونستیم یک خونه‌ای رو اجاره کنیم و سه تایی زندگیمونو شروع کنیم.. پارتنرم هم دچار ورشکستگی مالی شد.. ما رابطه خوبی داشتیم ولی خوب با خودشناسی با خوبِ بدون‌خودشناسی خیلی فرق میکنه..
🔺کارم رو تازه استارت زده بودم و از هدفم کوتاه‌ نمیومدم.. به لطف خدا کارگاهم رو زدم.. کارگاه صنایع دستی دارم.. رابطه عجیب و غریبی با خدا داشتم.. روز به روز شرایط ما بهتر شد و خونه خیلی بهتری تونستیم بگیریم با شرایطی که دوست داشتیم.. خیلی از لحاظ کاری پیشرفت کردم..
🔺اصلا توی چالش به فکر ازدواج نبودم ولی با کار کردن روی خودم و دیدن طلسم‌هام فهمیدم من این طلسم رو داشتم ازمادرم که ازدواج پایان خطه و مثل مادرم دوران عقد خیلی خوب میشه و وقتی بری زیر یک سقف خراب میشه و این در من نهادینه شده بود..
🔺وقتی خیلی فوکوس کردم روی دوره‌ها و چالش رو جدی پیش رفتم ترسای ازدواجمو دیدم و دیدم ترس پارتنرم هم ریخته و اتفاقات مالی خیلی خوبی برای ما افتاد در نهایت ما در مورد ازدواج صحبت کردیم و قراره ازدواج کنیم و عکسهانو براتون میفرستم..
🔺گره‌های مالی من یکی پس از دیگری باز شد.. رابطم با پارتنرم خیلی جدی‌تر شده.. حال مادرم خیلی خوب شده.. الان کاملا در رفاهیم.. با کارهایی که روی خودم کردم حال من و‌ خانوادم خیلی خوبه..


🔴 با چالش چهارماهه، خونه و ماشین و طلا خریدم، درآمد دلاری کسب کردم، صادراتم استارت خورد و پیشرفت مالی زیادی داشتم.. با کسی که خیلی منو دوست داره عقد کردم.. وقتی روی دوره فراوانی مطلق کار کردم همسرم یک معامله ۲۵ میلیاردی انجام داد و سود بالایی دریافت کرد و کل اون پول رو به من داد و گفت تو دلیل این خیری هستی که به زندگیم اومده..

🔺وقتی جذابیت درونی رو تهیه کردم تازه از کارم خارج شده بودم توی یک رابطه سمی بودم طرف متاهل بود و بچه داشت.. شروع کردم به کار کردن روی خودم‌‌ افتادم روی روند.. به صورت فریلنسر کار کردم درآمدم افزایش پیدا کرد، به درآمد دلاری رسیدم، صادراتم استارت خورد.. ماشین و خونه و طلا خریدم، پس انداز کردم سفرهای خارجی رفتم..
🔺من توی خانواده‌ای بزرگ شدم که پر از سختی بود، پدرم اعتیاد داشت مادرم کار می‌کرد و هیچ وقت نبود، خیلی بی‌مهری دیدم.. انگار طردش ده بودم، حس دوست نداشتنی بودن داشتم..
با دوره‌ها، از لحاظ شخصیتی خودمو ارتقا دادم.. از اون رابطه خارج شدم.. هر رابطه‌ای وارد میشدم کات میشد..
🔺بعد مدت‌ها وارد رابطه‌ای شدم ولی از ازدواج می‌ترسیدم.. ایشون از ابتدا قصدش ازدواج بود و خیلی منو دوست داشتن، وقتی گفت میخوام بیام خواستگاری تا صبح کابوس میدیدم هی مینداختم عقب..
به کشوری که دوست داشتم سفر کردم.. بعد برگشتنم پروسه خواستگاری و نامزدی پیش رفت و مدام میخواستم عقد رو به تعویق بندازم.. ۴ماه افسردگی گرفتم من بودم و ترس‌هام.. عمده مشکلات خانواده ما مالی بود و فکر می‌کردم اگر منم ازدواج کنم فقر رو تجربه می‌کنم! و همینم شد انگار همه سیاهیام داشت میزد بیرون.. نفرت نسبت به پدرم بالا اومده بود خونه پدرم نمیرفتم.. هیچی حالمو خوب نمی‌کرد..
یک ماه قبل عقدم رفتم یک هتلی توی شمال به همسرم زنگ زدم و گفتم تمومش کنیم و عقد نکنیم..اینا به دلیل طلسم روانی و ترسم بود.. نمی‌خواستم برم تو دل ترسم..
🔺چالش ۲۱ روزه رو شروع کردم و از فرداش حالم شروع کرد بهتر شدن.. هر روز تمرین می‌کردم و تاریخ عقدمون رو گذاشتیم.. به دلیل افسردگیم کارمو استاپ کرده بودم، مبلغ ناچیزی برام مونده بود ولی انقدر حمایت شدم و بیشتر از سمت همسرم حمایت شدم و جشن عقد ما برگزار شد دقیقا روز ۲۷ اسفند..
🔺علاوه بر کار خودم کار همسرمم استاپ شده بود انقدر که ارتعاشات من غالب بود ولی دقیقا توی همون ۲۱ روز ۳ تا معامله انجام داد..
یک شب قبل عقد فراوانی مطلق رو تهیه کردم..
🔺عید شروع کردم به کار کردن روی دوره فراوانی مطلق.. همچنان کارم استاپ بود ولی شکرگزاری رو پیش میرفتم و نشانه‌ها رو میدیدم.. در عرض ۴ یا ۵ ساعت همسرم یک معامله ۲۵ میلیاردی انجام‌ دادن و یک سود بالایی دریافت کردن.. ایشون کل اون پول رو به‌ من داد چون میگفت تویی دلیل این خیری که داره توی زندگیم میاد به خاطر صبر و خوبی توئه.. خیلی هدیه میگرفتم از جاهای مختلف.. پدر و مادر همسرم بهم هدیه میدادن..
کار حقیقیمو پیدا کردم.. زمانی که توی اون افسردگی بودم خیلی چیزها رو دیدم و حالا دارم با تک‌تک‌ دوره‌ها زندگیمو می‌سازم..

Показано 20 последних публикаций.

4 826

подписчиков
Статистика канала