🔴ای تاریخ، تکرار شو...
📍على بن ابى رافع که در بیت المال امیر المؤمنین خدمت می کرد گفت:
دختر او(علی علیه السلام) یک گردنبند مروارید در روزهاى عید قربان به امانت تضمین شده از من گرفت که پس از سه روز آن را بازگرداند. على «ع» آن را برگردن وى دید، برداشت و به من گفت:
🔻«در مال مسلمانان خیانت می کنى؟»
داستان را براى او نقل کردم و گفتم که من آن را از مال خود تضمین کرده ام.
گفت:
🔻«همین امروز آن را باز گردان و اگر بار دیگر چنین کنى به کیفر من گرفتار خواهى شد».
سپس گفت:
🔻«اگر دخترم این گردنبند را جز به صورت امانت تضمین شده گرفته بود، نخستین زن، از بنى هاشم مى بود که دستش به جرم سرقت بریده مىشد».
دخترش در این باره چیزى گفت(توجیهی کرد)، على به او گفت:
🔻«اى دختر على بن ابى طالب! از
قبول حق تن مزن، آیا همه زنان مهاجر در این عید از چنین گردنبندى استفاده می کنند».
📝این سخن امام است به یکى از دختران خود، که گردنبندى از
مروارید از بیت المال به امانت تضمینى گرفته بود، که پس از سه روز- ایّام عید قربان- آن را بازگرداند، امام آن را دید و از گردنش برداشت …
و چه عظمتى دارد این گونه استوارى در باره حق و عدل، و چه موضع گیری مترقیی است اینسان انسانها را مساوى شمردن، تا آن حد که على «ع» به آن رضا نداد که دخترش زیورى داشته باشد که دیگر دختران و زنان ندارند.
✅پس اى تاریخ! آیا نمی توانى که این گونه روزها را تکرار کنى؟ …
#الحیاه_ج5_ص254
#عیدقربان
#عدالت
#مساوات
@ostadhakimi