Poems


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


نوایی از دل?

پیشنهادات
@mazooll
https://telegram.me/HarfBeManBot?start=MTcxNjY2NDk1

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




Репост из: داستان های یک فروشگاه
کاش من دست شکسته تو بودم!


چه کسی باور می‌کند در ۱۲۰ سال پیش، در ایران، جایی به نام مدرسه وجود نداشت؟ همه چیز به مکتب‌ها خلاصه می‌شد. باور کنید که ایران ما، سابقه وجود مدارس جدید اش، بیشتر از ۱۲۰ سال عمر ندارد.

حاجی میرزا حسن رشدیه، این مرد بزرگ، اولین کسی است که مدارس جدید، یعنی جایی بیشتر از مکتب‌ها و فراگیری علوم غیردینی را در ایران بنا کرد.

این مرد بزرگ تبریزی، در استانبول، مصر و بیروت تحصیل کرد و کمی بعد با سرسختی تمام، بنیان گذار مدارس در ایران شد.

از حزن انگیزترین داستان های تاریخ همین سرگذشت رشدیه است، این مرد بزرگ که زبان باید موقع خواندن نامش بلرزد و به اندوه بنشیند.

او را کافر خواندند، به حرم امام رضا راه ندادن، در حمام ها را به رویش بستند، خانه و مدرسه و کتابخانه اش را غارت کردن و در آخر دستش را شکستند. کاش من، دست شکسته توی ای مرد بزرگ و مهجور در تاریخ بودم!

فقط از خودم می‌پرسم چرا اول کتاب های مدرسه ننوشته اند که ما دانش آموزان، جایی هستیم که رشدیه به خاطرش کتک خورده، چرا برای ما از او نگفتند؟ چرا دِین به بزرگان علم ادا نمی‌شود؟ چرا مهجورند و مغموم در صفحه هزارم کتاب تاریخ این کشور؟
"تاریخ ایرانی نوشته ماشالله اجودانی"
@nilouphar_eghbal


حیدر بابا (اسم کوه)
امیدوارم خورشید از گرماش بهت بده و پشتتو گرم کنه
صورتت بخنده و چشمه هات پر آب باشن
بچه هات (فک‌کنم منظورش خاک و زمین و اینا باشه مطمئن نیستم 😁) پر‌گل و پربار باشن
اون گل هارو وقتی باد اومد سمت من‌بفرست
بلکه بخت من که خوابیده و بستس بیدار شه و باز بشه ...


حیدربابا ، گوْن دالووى داغلاسین !
اوْزوْن گوْلسوْن ، بولاخلارون آغلاسین !
اوشاخلارون بیر دسته گوْل باغلاسین !
یئل گلنده ، وئر گتیرسین بویانا
بلکه منیم یاتمیش بختیم اوْیانا...

#شهریار
@poemms


جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه




چه حادثه ای ناگوارتر از این که باد پنجره ات را ببرد و نفهمی به کجا؟
ما تا کجا مسوول اعمال خود هستیم؟
من می خواستم پنجره اتاقم را ببندم اما توفانی بی هنگام آن را از جا کند و با خود برد.
حالا پنجره اتاق من سرنوشت مستقل خودش را دارد.
ممکن است به جای قطع کردن سر عابر نگون بخت، پایش بشکند یا فقط به جراحتی سطحی اکتفا کند.
اما این به معنای پایان هستی این عمل نیست. فرض کنیم در جایی فرو آید که هیچ عابری نیست.
صدای مهیب درهم شکستن پنجره شیشه ای روی آسفالت، حالا تکثیر می شود و در چند جهت به حرکت خود ادامه می دهد.
#رضا_قاسمی
@poemms


نور را از من بگیر، شعله ات را نه...






عشق یعنی از یکدگر آویختن
وقتی که تمام جهان در راه است
و ول است و رهاست
رها را از من بگیر، خنده ات را نه!
خطا را از من بگیر، گریه ات را نه!

#نامجو
#تانگو
#الکی
@poemms






Репост из: Rasool Abbasi Artworks
You are the light in my darkness.
by @ThisIsRasool


سر کن ‌نوای عشق که از های و هوی عقل
آزرده ام چو گوش نصیحت شنیده ای...

#رهی_معیری
@poemms


گفتم مادربزرگ
نمی خواهی بروی دکتر
چین و چروک دور لب هایت را برداری،
کمی جوان شوی و زیبا تر؟
خندید و گفت
خدا بیامرز پدر بزرگت
مرا با همین اسناد و مدارک هم
سخت می شناسد
این ها رد بوسه های آن دورانند
ما به پای هم پیر نشدیم
که حسرت جوانی بخوریم
گفتم از کجا می فهمد،
این لب همان لب است و
این غنچه همان غنچه ؟
گفت باغبان هم نفهمد
گل که خوب می داند
کدام باغچه روییده
#رسول_ادهمی
به بهانه روز جهانی بوسه




عاقبت
هجوم ناگهان عشق
فتح میکند
پایتخت درد را

#قیصر_امین_پور
@poemms


فقط اون بوی کاغذی که تو هوا میپیچه🤦‍♂



Показано 20 последних публикаций.

211

подписчиков
Статистика канала