جیره‌ی شعر


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


Похожие каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


«ترسم چو باز گردی، از دست رفته باشم.»‌

- سعدی.


Репост из: آن
هر که ترسد ز ملال انده عشقش نه حلال
سر ما و قدمش یا لب ما و دهنش

- حافظ.
@monadchannel


‏«رها کن ناز، تا تنها نمانی»‌

‏- مولوی.


اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
‏دل من داند و من دانم و دل داند و من
‏⁧
- مولانا⁩


‏از بس‌که بخارم از جگر خیزد
‏همسایه گمان بَرَد که حمامم

- طالب آملی


«قدح به یاد تو کج کرده‌ام بیا که نریزد...»

- بیدل دهلوی


چنان ز روی تو در نور غوطه خورده شبم
که صبح گر بدمد گویم این سیاهی چیست؟

- طالب آملی


‏از رستمِ پیروز همین بس که بپرسند
‏از کشتنِ سهراب به تهمینه چه گفتی؟


‏چنان در نیستی غرقم که معشوقم همی‌گوید
بیا با من دمی بنشین سر آن هم نمی‌دارم.

- مولانا


«خمار می‌کُندم بی لبِ تو مِی خوردن.»

- خواجوی کرمانی


‏غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود
‏عجب فتادن مرد است در کمند غزال.

‏⁧- سعدی⁩


بارها غم به تو گفتیم، ز ما نشنیدی
بعد از این مصلحت آن‌ست که خاموش کنیم

- هلالی


شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید
شب را چه گنه حدیث ما بود دراز

- مولوی


تو این عهدی که با من بسته بودی
مگر بهر شکستن بسته بودی

به خاطر هیچ داری کز سر مهر
مرا چون جامه بر تن بسته بودی...

-طالب آملی


شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد

- سعدی


گفتی آیم به وداعت دم نَزْع
تا رمق در تن ما هست بیا!

- مخلص کاشانی


حالا به پای بوس خیال‌ات مشرفم
گر دولت وصال تو یابم، زهی شرف!

- هلالی جغتایی


‏دردِ دل با هرکه کردم دردهایم بیش شد
‏دردهایم بیشتر از روزهای پیش شد...

‏- مجید ترکابادی


به رودِ زمزمه‌گر گوش کن که می‌خوانَد
‏سرودِ رفتن و رفتن، وَ برنگشتن‌ها


‏هر جانور که باشد بگریزد از بلایی
من خود بلای خویشم، از خود کجا گریزم؟

- بیدل دهلوی

Показано 20 последних публикаций.

883

подписчиков
Статистика канала