عملیات ایبل آرچر ایالات متحده آمریکا در مقابل عملیات رایان اتحاد شوروی:
(1/3)
رونالد ریگان (Ronald Wilson Reagan) که اصلا بازیگر هالیوود بود، با وعده یکسره کردن جنگ سرد وارد عرصه سیاست آمریکا شد و با پروژه جنگ ستارگان و عملیات ایبل آرچر دست به ریسکی خطرناک زد و بازی در لبه پرتگاه را انتخاب کرد. قماری که یک طرف آن نابودی شوروی و به تاریخ پیوستن این امپراتوری بود و طرف دیگر آن، نابودی دنیا. ریگان جرئت پذیرش این ریسک را داشت.
ریگان در خاطراتش میگوید:« روزی که میخواستم بزرگترین قمار را انجام دهم، به جرج کریس (ژنرال چهار ستاره، فرمانده واحد مرکزی ارتش ایالات متحده و چهرهای که نفوذ بسیار زیادی روی ریگان داشت) گفتم اگر ما عملیات ایبل آرچر را راه بیندازیم و همه چیز خوب پیش نرود، چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟ جرج نگاه نگرانی به من کرد. نیازی نبود چیزی به من بگوید. نگاهش همه چیز را به من گفت: خیلی بد. گفتم یک جنگ جهانی دیگر؟ گفت خیلی بدتر. گفتم یک آرماگدون هستهای؟ گفت بله چیزی در این حدود».
به این صورت بزرگترین مانور اتمی ایالات متحده و کشورهای ناتو به اجرا درآمد.
شبیهسازی یک عملیات اتمی را کشورهای عضو ناتو آغاز کردند.
آنقدر این رزمایش_که به عملیات ایبل آرچر مشهور بود_دقیق انجام گرفت، که تصور یک حمله اتمی را تداعی میکرد.
این عملیات فشار روانی زیادی بر رهبران شوروی بر جای گذاشت، آنچنان که اغلب فرماندهان پیشنهاد یک حمله پیش دستانه هستهای را دادند و اطمینان داشتند که این رزمایش سرپوشی بر یک حمله اتمی توسط کشورهای ناتو است و افسانه استانیسلاو پتروف (Stanislav Yevgrafovich Petrov) در چنین روزی رقم خورد.
(1/3)
رونالد ریگان (Ronald Wilson Reagan) که اصلا بازیگر هالیوود بود، با وعده یکسره کردن جنگ سرد وارد عرصه سیاست آمریکا شد و با پروژه جنگ ستارگان و عملیات ایبل آرچر دست به ریسکی خطرناک زد و بازی در لبه پرتگاه را انتخاب کرد. قماری که یک طرف آن نابودی شوروی و به تاریخ پیوستن این امپراتوری بود و طرف دیگر آن، نابودی دنیا. ریگان جرئت پذیرش این ریسک را داشت.
ریگان در خاطراتش میگوید:« روزی که میخواستم بزرگترین قمار را انجام دهم، به جرج کریس (ژنرال چهار ستاره، فرمانده واحد مرکزی ارتش ایالات متحده و چهرهای که نفوذ بسیار زیادی روی ریگان داشت) گفتم اگر ما عملیات ایبل آرچر را راه بیندازیم و همه چیز خوب پیش نرود، چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟ جرج نگاه نگرانی به من کرد. نیازی نبود چیزی به من بگوید. نگاهش همه چیز را به من گفت: خیلی بد. گفتم یک جنگ جهانی دیگر؟ گفت خیلی بدتر. گفتم یک آرماگدون هستهای؟ گفت بله چیزی در این حدود».
به این صورت بزرگترین مانور اتمی ایالات متحده و کشورهای ناتو به اجرا درآمد.
شبیهسازی یک عملیات اتمی را کشورهای عضو ناتو آغاز کردند.
آنقدر این رزمایش_که به عملیات ایبل آرچر مشهور بود_دقیق انجام گرفت، که تصور یک حمله اتمی را تداعی میکرد.
این عملیات فشار روانی زیادی بر رهبران شوروی بر جای گذاشت، آنچنان که اغلب فرماندهان پیشنهاد یک حمله پیش دستانه هستهای را دادند و اطمینان داشتند که این رزمایش سرپوشی بر یک حمله اتمی توسط کشورهای ناتو است و افسانه استانیسلاو پتروف (Stanislav Yevgrafovich Petrov) در چنین روزی رقم خورد.