✍️ مصطفی ملکیان
🖊 "زندگی فیلسوفانه توام با آرامش است.
اسپینوزا می گفت به هنگام نزول بلا آرامش دارم چون مصیبت های شدیدتری که می دانم در جهان هست به من نازل نشده اند."
🔸ایجاد تعادل در حوزه احساسات و عواطف:
آرامش و اضطراب: اسپینوزا و اپیکور می گفتند زندگی فیلسوفانه توام با آرامش است. اسپینوزا می گفت به هنگام نزول بلا آرامش دارم چون مصیبت های شدیدتری که می دانم در جهان هست به من نازل نشده اند. شوپنهاور می گفت این آرامشی خوب در جهانی بد است.
🔸شادی و اندوه: فیلسوف شادی و اندوه عمیق ندارد. چون شادی ها و اندوه ها زود گذر هستند. (درباره مصیبتی مثل فوت عزیزان،فیلسوف می گوید هستی چیزی بهتر از آنچه عزیزم به من می داد، به من خواهد داد) بقول شوپنهاور انسان نمی داند که چه چیزی واقعا به نفع او و چه چیزی به زیان او است.
🔸بیم و امید یا نومیدی و امید: زندگی آبستن بی نهایت حوادث ممکنه است. پس نه روی چیزی خیلی حساب کن نه خیلی نومید و بیمناک شو. به عبارت دیگر زندگی قابل پیش بینی نیست و آنچه که نخستین بار رخ می دهد، نخستین بار است که رخ داده است. از بین متفکران، فقط بودا می گفت امید تو را به بیرون خودت وابسته می کند و لذا انسان باید فقط از خودش توقع داشته باشد.
🔸رنجش، خشنودی و خشم: از آنجائی که از دیگران توقع و انتظار داریم وقتی توقع و انتظارمان را بر نیاورند از آنها رنجیده می شویم. انتظار و توقع به علت تعمیم بی وجه بوجود می آید: هر وقت از او قرض خواسته ام به من داده است، پس هر گاه از او قرض بخواهم به من خواهد داد. وقتی اینگونه گزاره های کلیه ناصحیح از ذهن فیلسوف زدوده شود، انتظار و توقع از دیگران به حداقل می رسد و لذا از دیگران رنجش نخواهد داشت و اگر نیکی دید، شادمان می شود.
🔸خشم از آنجا می آید که فکر کنیم کسی که نیکی ای را از ما دریغ کرده، یک اصل را هم زیر پا گذاشته است. البته آن اصل بی وجه از عنوان دادن های بی وجه حاصل می شود: چرا شاگردم به من بی احترامی کرد؟ چرا برادر زاده به عمو بی حرمتی می کند؟
گابریل مارسل می گوید در ارتباط با انسان ها، غیر از عنوان انسان بودن هیچ عنوان دیگری را وارد نکنید.
🔸پشیمانی و شرم: این دو ناظر به گذشته هستند اما فیلسوف در اینجا و اکنون زندگی می کند. طبق تعریف، پشیمانی نزد خود و شرم نزد دیگران است. شرم و پشیمانی، به خودمان ضرر می رساند و به کسی که به او ضربه زده ایم سودی نمی رساند، لذا بجای پشیمانی و شرم باید جبران کنیم. گاهی هم از ظلم به خود پشیمانیم. اگر اخلاقی عمل نکرده باشیم(خوبی نکرده باشیم) یا به اندازه کافی لذت نبرده باشیم(خوشی نگرفته باشیم)، در حق خود ظلم کرده ایم. در این حالت هم بجای پشیمانی باید جبران کرد.
🔸غبطه و تحسین: (حسد و) غبطه بر اثر مقایسه خود با دیگران حاصل می شود. و این هر دو در نزد فیلسوف مردود است چرا که نباید خود را با دیگری مقایسه کرد.
منبع : کانال سخنرانی ها
@salam_58
🖊 "زندگی فیلسوفانه توام با آرامش است.
اسپینوزا می گفت به هنگام نزول بلا آرامش دارم چون مصیبت های شدیدتری که می دانم در جهان هست به من نازل نشده اند."
🔸ایجاد تعادل در حوزه احساسات و عواطف:
آرامش و اضطراب: اسپینوزا و اپیکور می گفتند زندگی فیلسوفانه توام با آرامش است. اسپینوزا می گفت به هنگام نزول بلا آرامش دارم چون مصیبت های شدیدتری که می دانم در جهان هست به من نازل نشده اند. شوپنهاور می گفت این آرامشی خوب در جهانی بد است.
🔸شادی و اندوه: فیلسوف شادی و اندوه عمیق ندارد. چون شادی ها و اندوه ها زود گذر هستند. (درباره مصیبتی مثل فوت عزیزان،فیلسوف می گوید هستی چیزی بهتر از آنچه عزیزم به من می داد، به من خواهد داد) بقول شوپنهاور انسان نمی داند که چه چیزی واقعا به نفع او و چه چیزی به زیان او است.
🔸بیم و امید یا نومیدی و امید: زندگی آبستن بی نهایت حوادث ممکنه است. پس نه روی چیزی خیلی حساب کن نه خیلی نومید و بیمناک شو. به عبارت دیگر زندگی قابل پیش بینی نیست و آنچه که نخستین بار رخ می دهد، نخستین بار است که رخ داده است. از بین متفکران، فقط بودا می گفت امید تو را به بیرون خودت وابسته می کند و لذا انسان باید فقط از خودش توقع داشته باشد.
🔸رنجش، خشنودی و خشم: از آنجائی که از دیگران توقع و انتظار داریم وقتی توقع و انتظارمان را بر نیاورند از آنها رنجیده می شویم. انتظار و توقع به علت تعمیم بی وجه بوجود می آید: هر وقت از او قرض خواسته ام به من داده است، پس هر گاه از او قرض بخواهم به من خواهد داد. وقتی اینگونه گزاره های کلیه ناصحیح از ذهن فیلسوف زدوده شود، انتظار و توقع از دیگران به حداقل می رسد و لذا از دیگران رنجش نخواهد داشت و اگر نیکی دید، شادمان می شود.
🔸خشم از آنجا می آید که فکر کنیم کسی که نیکی ای را از ما دریغ کرده، یک اصل را هم زیر پا گذاشته است. البته آن اصل بی وجه از عنوان دادن های بی وجه حاصل می شود: چرا شاگردم به من بی احترامی کرد؟ چرا برادر زاده به عمو بی حرمتی می کند؟
گابریل مارسل می گوید در ارتباط با انسان ها، غیر از عنوان انسان بودن هیچ عنوان دیگری را وارد نکنید.
🔸پشیمانی و شرم: این دو ناظر به گذشته هستند اما فیلسوف در اینجا و اکنون زندگی می کند. طبق تعریف، پشیمانی نزد خود و شرم نزد دیگران است. شرم و پشیمانی، به خودمان ضرر می رساند و به کسی که به او ضربه زده ایم سودی نمی رساند، لذا بجای پشیمانی و شرم باید جبران کنیم. گاهی هم از ظلم به خود پشیمانیم. اگر اخلاقی عمل نکرده باشیم(خوبی نکرده باشیم) یا به اندازه کافی لذت نبرده باشیم(خوشی نگرفته باشیم)، در حق خود ظلم کرده ایم. در این حالت هم بجای پشیمانی باید جبران کرد.
🔸غبطه و تحسین: (حسد و) غبطه بر اثر مقایسه خود با دیگران حاصل می شود. و این هر دو در نزد فیلسوف مردود است چرا که نباید خود را با دیگری مقایسه کرد.
منبع : کانال سخنرانی ها
@salam_58