شراب خانه


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


اینجا محفل کوچکی ست برای گاهی آسودن از هیاهوی بی حاصل ایام، و نوشیدن چند جامی از شراب ادبیات و هنر.
ما را به دوستان مانند خودتان، معرفی کنید.🌹
@sharabkhaneh

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


...
گر برانند و گر ببخشایند
ره به جای دگر نمی‌دانیم

چون دلارام می‌زند شمشیر
سر ببازیم و رخ نگردانیم

دوستان در هوای صحبت یار
زر فشانند و ما سر افشانیم

هر گلی نو که در جهان آید
ما به عشقش هزاردستانیم

تنگ چشمان نظر به میوه کنند
ما تماشاکنان بستانیم
...
هر چه گفتیم جز حکایت دوست
در همه عمر از آن پشیمانیم


#سعدی
#ازعشق_گفتن

#شبانه_ها
@sharabkhaneh
.


باز هم از ادبیات مشروطه به مناسبت این روز، و شعری از فرخی یزدی که حاکم قاجاری یزد لبهایش را دوخت و پزشک احمدی رضاخان به آمپول هوا در زندان شهربانی او را کشت.

آن زمان که بنهادم، سر به پای آزادی
دست خود زجان شُستم، از برای آزادی
تا مگر به دست آرم، دامن ِ وصالش را
می دوم به پای سر، در قفای آزادی
...
دامن ِ محبّت را گر کنی ز خون رنگین
می توان تورا گفتن، پیشوای آزادی
فرخی ز جان و دل، می کند در این محفل
دل نثار ِ استقلال، جان فدای آزادی

#فرخی_یزدی
#ادبیات_مشروطه
#درستایش_آزادی

@sharabkhaneh
🍷


امروز، سالگرد مشروطیت است. تلاش عظیم و مترقی مردم ایران برای آزادی و عدالت در صد سال پیش، در منطقه ای از دنیا که هنوز خیلی از کشورهایش انتخابات ندارند.
به این خاطر بخشی از شعر علی اکبرخان دهخدا را بخوانیم، در سوگ میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل، که به دار کشیده شد به جرم حق طلبی.

ای مرغ سحر چو این شب تار
بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفخه ی روحبخش اسحار
رفت از سرِ خفتگان خماری
بگشود گره ز زلف زرتار
محبوبه ی نیلگون عماری
یزدان به کمال شد پدیدار
واهریمن زشتخو حصاری
یادآر ز شمع مرده ! یادآر!

#دهخدا
#ادبیات_مشروطه

@sharabkhaneh
🍷


به من گفتی که دل دریا کن ای دوست
همه دریا، از آن ما کن ای دوست
دلم دریا شد و دادم به دستت
مکش دریا به خون، پروا کن ای دوست...

#سیاوش_کسرایی
#صبح_بخیر
@Sharabkhaneh
🍷


چشمت خوشست و بر اثر خواب خوشترست
طعم دهانت از شکر ناب خوشترست
...
شمعی به پیش روی تو گفتم که برکنم
حاجت به شمع نیست که مهتاب خوشترست

دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان
امشب نظر به روی تو از خواب خوشترست

#سعدی
#ازنخفتن_ها
#شب_خوش

@sharabkhaneh
🍷


نگاه می‌کنم از غم به غم که بیشتر است
به خیسی چمدانی که عازم سفر است

من از نگاه کلاغی که رفت فهمیدم
که سرنوشت درختان باغمان تبر است

#سیدمهدی_موسوی

@sharabkhaneh
🍷


گفتم خموش آری و همچون نسیم صبح
لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو

اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم
در سینه هیچ نیست به جز آرزوی تو

#فروغ_فرخزاد
#صبح_بخیر
@sharabkhaneh
🍷


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
تو از این دشت خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد،
و اشک من تو را بدرود خواهد گفت

شعری از فریدون مشیری توسط خودش، حکایت آنها که از ایران دل کندند به غربت و ما که ماندیم به دلتنگی.
#فریدون_مشیری
#ازرفتن_ها
@sharabkhaneh
🍷


شکست عهد من و گفت: هر چه بود، گذشت !

به گریه گفتمش: آری، ولی چه زود گذشت !

بهار بود و تو بودیّ و عشق بود و امید

بهار رفت و تو رفتیّ و هر چه بود، گذشت

#ایرج_دهقان
#ازجدایی_ها
پی نوشت: ایرج دهقان، متولد ۱۳۰۴ دکترای ادبیات، آخرین خبری که داشتم ساکن آمریکاست.
@Sharabkhaneh
.


عاشقم، عاشق ستاره صبح
عاشق ابرهای سرگردان
عاشق روزهای بارانی
عاشق هرچه نام توست برآن...

#فروغ_فرخزاد
#صبح_بخیر
@Sharabkhaneh
.


عصر یک جمعه روی پلی سرخ
مردی آمد، به دستش گلی سرخ

روی پل ایستاد و نظر کرد
با قطاری شتابان سفر کرد

رفت و پل مانده بی او چه ویران
بوی گل، روی پل، گیج و حیران

باز،رد شد از اینجا قطاری
روی دوشش، زغم کوله باری

این اتاقی که اندوهبار است
آخرین واگن آن قطار است

می روم، می روم، می روم پیش
می روم، دور میگردم از خویش

زیر خط، چوب ها بی شمارند
گام های مرا، می شمارند...

#عمران_صلاحی
@sharabkhaneh
.


اینجا محفل کوچکی ست برای گاهی آسودن از هیاهوی بی حاصل ایام، و نوشیدن چند جامی از شراب ادبیات و هنر.


🍷@sharabkhaneh

|||||شراب خانه|||||
.


افسوس ! ای که بار سفر بستی
کی می‌توانم از تو خبر گیرم؟

گفتی به من که باز نخواهی گشت
اما چگونه دل ز تو برگیرم؟

دیگر مرا امید نشاطی نیست
زین لحظه‌ها که از تو تهی ماندند

زین لحظه‌ها که روح مرا کشتند
وانگه مرا ز خویش برون راندند

گر شعر من شراره آتش بود
اینک به غیر دود سیاهی نیست

گر زندگی گناه بزرگم بود
زین پس مرا امید گناهی نیست...

#نادر_نادرپور
#ازجدایی_ها

@Sharabkhaneh
.


آه ای زندگی منم که هنوز
با همه پوچی از تو لبريزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه بر آنم که از تو بگريزم

همه ذرات جسم خاکی من
از تو، ای شعر گرم، در سوزند
آسمانهای صاف را مانند
که لبالب ز بادهء روزند

با هزاران جوانه می خواند
بوتهء نسترن سرود ترا
هر نسيمی که می وزد در باغ
می رساند به او درود ترا

من ترا در تو جستجو کردم
نه در آن خوابهای رویایی
در دو دست تو سخت کاویدم
پر شدم، پر شدم، ز زيبائی...

#فروغ_فرخزاد
#صبح_بخیر

@Sharabkhaneh
.


میان خورشیدهای همیشه،
زیبایی تو لنگریست
خورشیدی که
از سپیده‌دمِ همه ستارگان
بی‌نیازم می‌کند

نگاهت
 شکستِ ستمگری‌ست ــ
نگاهی که عریانیِ روحِ مرا
 از مِهر، جامه‌یی کرد
بدانسان که کنونم
شبِ بی‌روزنِ هرگز
چنان نماید که کنایتی طنزآلود بوده است

و چشمانت با من گفتند
که فردا
روزِ دیگری‌ست

#شاملو
#شب_خوش
@Sharabkhaneh
.


یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب

کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است

#حافظ
#جرعه_روزانه
#صبح_بخیر

@sharabkhaneh
.


تو کیستی، که من اینگونه، بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم

تو چیستی، که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سرگشته، روی گردابم!
.
.
.
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین، آه
مدام پیش نگاهی ... مدام پیش نگاه

#فریدون_مشیری
#ازنخفتن_ها
#شب_بخیر

@sharabkhaneh
.


شب های هجر را گذراندیم و زنده ایم

مارا به سخت جانی خود این گمان نبود...

#شکیبی_اصفهانی
پی نوشت: شکیبی اصفهانی شاعر قرن دهم، ملک الشعرای شهر هرات بود
@Sharabkhaneh


صباح الخیر زد بلبل
کجایی ساقیا برخیز!

که غوغا می‌کند در سر
خیال خواب دوشینم
#حافظ
#جرعه_روزانه
#صبح_بخیر
@Sharabkhaneh
.


ما را همه شب نمی‌برد خواب
ای خفته ی روزگار دریاب!

در بادیه تشنگان بمردند
وز حله به کوفه می‌رود آب...

ای سخت کمان سست پیمان
این بود وفای عهد اصحاب؟
#سعدی
#شب_خوش
@Sharabkhaneh
.

Показано 20 последних публикаций.

463

подписчиков
Статистика канала