یزدان سلحشور


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


ادبی

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


دوشنبه‌های داستان نیاوران
داستان‌خوانی و نقد داستان
با حضور و اجرای یزدان سلحشور
دوشنبه17 تیر 98
ساعت 17 تا 19
حضور نویسندگان، منتقدان و خوانندگان حرفه‌ای داستان را مغتنم می‌شماریم.
نشانی: میدان نیاوران (باهنر)، خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران. فرهنگسرای نیاوران،سالن کنفرانس
روابط عمومی:22814223


دوشنبه‌های داستان نیاوران
داستان‌خوانی و نقد داستان
با حضور و اجرای یزدان سلحشور
دوشنبه 10 تیر 98
ساعت 17 تا 19
حضور نویسندگان، منتقدان و خوانندگان حرفه‌ای داستان را مغتنم می‌شماریم.
نشانی: میدان نیاوران (باهنر)، خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران. فرهنگسرای نیاوران،سالن کنفرانس
روابط عمومی:22814223


دوشنبه‌های داستان نیاوران
داستان‌خوانی و نقد داستان
با حضور و اجرای یزدان سلحشور
دوشنبه 3 تیر 98
ساعت 17 تا 19
حضور نویسندگان، منتقدان و خوانندگان حرفه‌ای داستان را مغتنم می‌شماریم.
نشانی: میدان نیاوران (باهنر)، خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران. فرهنگسرای نیاوران،سالن کنفرانس
روابط عمومی:22814223


آغاز ثبت نام کارگاه داستان‌نویسی «دوشنبه‌های داستان نیاوران»
ثبت‌نام کارگاه داستان‌نویسی «دوشنبه‌های داستان نیاوران» با تدریس یزدان سلحشور نویسنده، منتقد و داور جایزه جلال آل احمد درفرهنگسرای نیاوران آغاز شد.
به گزارش صبا به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای نیاوران، کارگاه داستان‌نویسی «دوشنبه‌های داستان نیاوران» با تدریس یزدان سلحشور نویسنده، منتقد و داور جایزه جلال آل احمد از سوم تیرماه، روزهای دوشنبه، ساعت ۱۵ (پیش از نشست‌ هفتگی داستان‌خوانی و نقد داستان-ساعت ۱۷-) در سالن کنفرانس فرهنگسرای نیاوران برگزار خواهد شد.

این کارگاه آموزشی با هدف ارتقای کیفی آثار هنرجویان، در ۱۲ جلسه برگزار می‌شود. رویکرد این کارگاه مبتنی بر «داستان‌نویسی مدرن» و نقد علمی آثار شرکت‌کنندگان است.

علاقه مندان به هنر داستان‌نویسی می‌توانند برای ثبت‌نام و شرکت در این دوره، در ساعات اداری روزهای هفته -شنبه تا چهارشنبه- به «واحد ادبی» فرهنگسرای نیاوران به نشانی میدان نیاوران (باهنر)، خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران مراجعه کنند.


دوشنبه‌های داستان نیاوران
داستان‌خوانی و نقد داستان
با حضور و اجرای یزدان سلحشور
دوشنبه 27 خرداد 98
ساعت 17 تا 19
حضور نویسندگان، منتقدان و خوانندگان حرفه‌ای داستان را مغتنم می‌شماریم.
نشانی: میدان نیاوران (باهنر)، خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران. فرهنگسرای نیاوران،سالن کنفرانس
روابط عمومی:22814223


Репост из: yazdan salahshoor
آغاز ثبت‌نام ترم تابستانی «دوشنبه‌های داستان» در فرهنگسرای نیاوران
ثبت‌نام کارگاه داستان‌نویسی «دوشنبه‌های داستان نیاوران» آغاز شد.
این کارگاه با تدریس یزدان سلحشور[نویسنده، منتقد و داور دو دوره جایزه جلال ‌آل‌احمد] و از سوم تیرماه، روزهای دوشنبه، ساعت 15 [پیش از نشست‌ هفتگی داستان‌خوانی و نقد داستان-ساعت 17-] در سالن کنفرانس فرهنگسرای نیاوران برگزار خواهد شد.
بنا بر اعلام روابط عمومی فرهنگسرای نیاوران، این کارگاه آموزشی با هدف ارتقای کیفی آثار هنرجویان و در 12 جلسه برگزار می‌شود. رویکرد این کارگاه مبتنی بر «داستان‌نویسی مدرن» و نقد علمی آثار شرکت‌کنندگان است.
علاقمندان به هنر داستان‌نویسی می‌توانند برای ثبت‌نام و شرکت در این دوره، در ساعات اداری روزهای هفته -شنبه تا چهارشنبه- به «واحد ادبیات» فرهنگسرای نیاوران به نشانی میدان نیاوران (باهنر)، خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران مراجعه یا برای کسب اطلاعات بیشتر، با شماره تلفن‌های 22299430 و 26114117 تماس حاصل کنند.


دوشنبه‌های داستان نیاوران
با حضور و اجرای یزدان سلحشور
دوشنبه 20 خرداد 98
ساعت 17 تا 19
حضور نویسندگان، منتقدان و خوانندگان حرفه‌ای داستان را مغتنم می‌شماریم.
نشانی: میدان نیاوران (باهنر)، خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران. فرهنگسرای نیاوران،سالن کنفرانس
روابط عمومی:22814223


Репост из: پایگاه نقد داستان
✅بخشی از مطلب «چطور ما یک داستان را بد می‌نویسیم؟!» یزدان سلحشور در «به‌علاوه نقد» ششم خرداد98

اغلب از خودمان می‌پرسیم: «ایده‌مان که فوق‌العاده بود چرا داستان‌مان این همه مشکل دارد؟» فرقی هم ندارد که تازه شروع به نوشتن کرده باشیم یا نویسنده حرفه‌ای باشیم؛ همیشه یک مشکلی وجود دارد.
خوانندگان ما چه حرفه‌ای باشند، چه تازه‌کار و مخاطب عام و چه حتی منتقد، یقه‌مان را می‌چسبند که این‌جایش چرا این‌طوری‌ست و آنجایش چرا آن‌طوری نیست و باور کنید که حتی در خام‌ترین نظرات هم، همیشه واقعیتی وجود دارد. یک جای داستان ما، حتماً می‌لنگد که حتی خواننده تازه‌کار هم از ما عیب می‌گیرد.
ما البته به دلیل شیفتگی بیش از حد به متن‌مان، خودمان را قانع می‌کنیم که: «فلانی که چیزی از داستان نمی‌فهمد!» یا «داستان من خیلی آوانگارد و نوگرایانه است و نسل‌های بعدی، آن را خواهند فهمید!» یا «من که داستانم را برای دیگران نمی‌نویسم! برای دلِ خودم می‌نویسم!» بی‌خیالِ این اباطیل شوید! این همه دلیل، شبیه دلایلی‌ست که والدین به شیوه‌ای دیگر، برای توجیه ناراحتی‌شان از اشاره‌ی پزشکان، پرستاران، مسئولان آزمایشگاه‌ها یا متخصصان عکسبرداری استخوان، به بیماری ناگهانی کودکان‌شان، برای خودشان تولید می‌کنند! نویسندگان، فرقی با مردم عادی ندارند -حداقل در همین یک مورد-!
داستانِ خوب، موقعی خوب است که خوب نوشته شود نه اینکه در تعطلات آخرِ هفته یا سرِ کار یا در گفتگوهای دوستانه در پارک یا باشگاه بدن‌سازی‌ای که می‌روید، خوب تعریف شود! آنچه تعریف می‌شود، ایده است نه داستان! یک لطفی به خودتان بکنید و پیش از نوشتن داستان، آن را برای کسی تعریف نکنید! تعریف کردن داستان، به بخشی از مغزتان که مسئول تولید لذت است فرمان می‌دهد که «لذت این کار تمام شده!»؛ در واقع بعدش، شما نه انرژی واقعی برای نوشتن داستان دارید نه انگیزه‌ی قابلِ قبول برای ناخودآگاهان. مغز شما فرمان صادر کرده که «این داستان نوشته شده! باقی‌اش وقت حرام کردن است!» در نتیجه وقتی روبروی صفحه سفید می‌نشینید [توصیه می‌کنم حتما از کاغذ سفید استفاده کنید نه کاغذ خط‌دار که به شما «پیش‌فرضِ بازتولید متن» را می‌دهد -انگار که مثل بچگی‌هاتان دارید از روی یک متن دیگر مشق می‌نویسید!-] یا جلوی صفحه رایانه و انبوهی از کلیدهای تایپ، کار را تمام‌شده فرض می‌کنید! در واقع، شما سطرهایی را که می‌نویسید، نمی‌بینید، شما همان سطرهایی را که تعریف کرده‌اید مجسم می‌کنید!
داستان، همان «اجرا»ست بنابراین اگر تصور دیگری دارید مثل اینکه «داستان به من الهام شده!» یا «منتظر الهام می‌نشینم تا ارنست همینگوی شوم!» بروید دنبال کار دیگری که بشود با نیم‌ساعت وقت گذاشتن انجام‌اش داد و همه را هم راضی کرد! [البته شخصاً چنین کاری را نمی‌شناسم، وگرنه خودم اولین نفری بود که به سراغش می‌رفتم!] داستانی که لااقل 6 بار بازنگری نشود حتماً بد نوشته شده! شک نکنید! کارور می‌گوید آن‌قدر باید ویرایش کرد تا مطمئن شوید آخرین ویرگولی که عوض‌اش کرده‌اید، باید سرِ جایش می‌ماند! متوجه‌اید؟! یعنی حتی نقطه‌ها، ویرگول‌ها، نقطه‌ویرگول‌ها مهم‌اند چه برسد به کلمات و جملات و پاراگراف‌ها...

📌برای خواندن متن کامل به این نشانی بروید
http://naghdedastan.ir/article/88
✅ #عضویت،#نقد و #نشر رایگان داستان‌های شما در نخستین پایگاه نقد داستان
✅ ثبت‌نام: www.naghdedastan.ir


Репост из: پایگاه نقد داستان
✅بخشی از مطلب «داستان‌نویسی تخصص نمی‌خواهد؟ واقعاً؟! تو حق داری! » یزدان سلحشور در «به‌علاوه نقد»

هوشنگ گلشیری نقل می‌کرد موقعی که در اصفهان، نویسندگان نوپای مدرن‌نویس گردِ هم آمدند [تا بعدها به چیزی دست یابند که «مکتب مدرن اصفهان» لقب گرفت و از دهه‌ی چهل به این سو، داستان‌نویسی ایران را مدیون و ممنون خود کرد] «مدرن‌نویسی» حداکثر این بود که آخرِ یک داستانِ خطی را بردارند و به اولش بچسبانند تا داستان، هم غیرِ خطی شود هم مدرن! گلشیری از همان موقع دریافت که «داستان‌نویسی غریزی» راه به جایی نمی‌برد و تصمیم گرفت در یک حرکت جمعی، به آموزش داستان برسد یعنی به «تخصصِ داستان‌نویسی»؛ چنان‌که در امریکا و اروپا رواج داشت و جنبه آکادمیک پیدا کرده و به دانشگاه‌ها راه پیدا کرده بود. در تحریریه «جُنگ اصفهان دهه 50» و جلسات داستان‌نویسان این شهر، بنا بر، «هم‌آموزی» بود و وقتی گلشیری به تهران آمد، آموزش کارگاهی را به شکل آکادمیک‌اش بنیان نهاد و رواج داد. ثمره این رواج، ابتدا دروس داستان در کلاس‌های حوزه هنری بود در دهه 70 و بعدش هم، همه‌گیری این کلاس‌ها در فرهنگسراها و جاهای دیگر و رسید به کلِ شهرستان‌ها و اگر این همه داستان‌نویس جوانِ بااستعدادِ جوان و درست‌نویس [نه الزاماً «محشرنویس»] در این دهه‌ها داریم، مدیون روش کارگاهی هوشنگ گلشیری هستیم.

حالا او نیست. به رحمتِ خدا رفته و شاگردانِ نسل اول و دوم و سوم‌اش جایش نشسته‌اند بر مسند تدریس و تأیید و کشف استعداد؛ اما چیزی که حالا در اواخر دهه 90 ترسناک شده، ظهورِ نسلی‌ست که گمان می‌کنند قاشق‌سازی کاری ندارد، توی سرش می‌زنی گود می‌شود، دمش را می‌کشی دراز می‌شود! می‌گویند داستان‌نویس، اگر استعداد دارد حتماً داستان‌نویس می‌شود! واقعاً؟! خواب دیدید خوش باشد! آیا تصور می‌کنید شما تنها نسلِ بااستعدادِ داستان‌نویسی در ایران هستید؟ قبل از شما، آن همه داستان‌نویسانِ بااستعداد که حالا اسم‌هاشان حتی در تذکره‌های ادبی هم نیست، نبودند، به دنیا نیامدند و دچار اشتباه شما نشدند؟

داستان‌نویسی در مرحله‌ی نخست، یک تخصص است مثلِ تمام تخصص‌های دنیا؛ اگر خوب یاد نگیریم قادر به تعمیم و ارتقای شگردها و جهان‌نگری پیشینیان نمی‌شویم. مرحله‌ی «خلق»، پس از تخصص است. مارکز می‌گوید تا جوانید تخصص را بیاموزید چون در میانسالی و پیری، دیگر استعدادی نمی‌ماند تا به کمک غریزه داستان بنویسید!

سؤالی که اکثرِ غریزی‌نویسان در اغلبِ جای جهان می‌پرسند، این است: «مگر داستایوفسکی کلاس رفت؟ مگر تولستوی کلاس رفت؟ مگر فلوبر، استاندال، بالزاک کلاس رفتند؟ مگر همینگوی و فالکنر و سالینجر و فلانری اوکانر و کارور کلاس رفتند؟» [البته در کشورهایی که «داستان‌نویسی»، بخشی از آموزش و پرورش و سیستم دانشگاهی و رویکرد رسانه‌ای هستند، غریزی‌نویسان این نام‌ها را به زبان می‌آورند، وگرنه در ایران، اغلب غریزی‌نویسان، اکثرِ این نام‌ها، حتی به گوش‌شان نخورده!] و جوابی که می‌شنوند این است: «دوستان عزیز! اگر «کمی بیشتر از کمی»، تاریخ و خاطرات این نویسندگان را خوانده بودید، الان چنین سؤال خنده‌داری را که آدم‌ را یاد کمدی‌های جری لوییز می‌اندازد، نمی‌پرسیدید!»...

📌برای خواندن متن کامل به این نشانی بروید
http://naghdedastan.ir/article/87
✅ #عضویت،#نقد و #نشر رایگان داستان‌های شما در نخستین پایگاه نقد داستان
✅ ثبت‌نام: www.naghdedastan.ir


Репост из: دوشنبه های داستان
پایگاه تخصصی «نقد داستان» با هدف خدمت‌رسانی به تمام نویسندگان جوان و فارسی‌زبان در هر کجای ایران و جهان ایجاد شده است. تمامی نویسندگان می‌توانند بدون هیچ هزینه‌ای در نخستین پایگاه نقد داستان عضو شوند و داستان‌های خود را در محک نقد قرار دهند. این پایگاه هدف آموزشی دارد و داستان‌های ارسالی و نقد آنها برای تمام کاربران قابل مشاهده است.

مدیر مسوول: مهدی قزلی

سردبیر: یزدان سلحشور

نشانی سایت:
http://naghdedastan.ir
نشانی کانال:
https://t.me/naghddastan


نشانی کانال https://t.me/yazdansalahshoor2


نشانی کانال https://t.me/yazdansalahshoor2


باید گریخت
===============یزدان سلحشور
از سال بد چه مانده مگر سال بد...ابد!
شاید ابد گرفته‌ام از قاضیانِ بد
معتاد «شب‌کشیدنِ» خویشم، بکش! بکش!
زیرِ پتوی خاطره این سوز بی عدد
بیرونِ میله‌ها، قفسِ شیرِ بادیه‌ست
با کهکشان بگو که چه مانده‌ست جز اسد؟
زندان ورق شده‌ست، ورق در ورق بکش
با خالکوبی‌ام دلِ من حکم می‌شود
ای مرگ بر خودم که نظامِ سیاسی‌ام
شاید کنایه تیر به رویای من نزد
باید زمان شوم که به ساعت امان دهم-
-سیگار، حکم آتش خود را که می‌دهد
باید گریخت آه! ولی تا کجا؟....کجا؟!
این نقشه گربه است...مرا در نمی‌بَرد
*
در وجه عشق، چاره‌ی «ماه»‌ام که گاه گاه-
-چون جزر و مد، حواله‌ی یک بوسه می‌رسد
خرگوش عاصی‌ام که کلاهی نداشتم
این شعبده بد است...خدا نیز نابلد
15 اردیبهشت 98


نشانی کانال https://t.me/yazdansalahshoor2


دوشنبه‌های داستان نیاوران
دومین و چهارمین دوشنبه هر ماه
[دوشنبه9 اردیبهشت 98]
نقد و بررسی مجموعه داستان «ارواح آسانسورها را جا به جا می کنند» سارا اسماعیلی
ساعت 17 تا 19
حضور نویسندگان، منتقدان و خوانندگان حرفه‌ای داستان را مغتنم می‌شماریم.
نشانی: میدان نیاوران (باهنر)، خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران. فرهنگسرای نیاوران،سالن کنفرانس
روابط عمومی:22814223


دوشنبه‌های داستان نیاوران
دومین و چهارمین دوشنبه هر ماه
[دوشنبه 26 فروردین 98]
ساعت 17 تا 19
حضور نویسندگان، منتقدان و خوانندگان حرفه‌ای داستان را مغتنم می‌شماریم.
نشانی: میدان نیاوران (باهنر)، خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران. فرهنگسرای نیاوران،سالن کنفرانس
روابط عمومی:22814223


Репост из: @attachbot
نشانی کانال https://t.me/yazdansalahshoor2
===========================================
پرچم سپید
============یزدان سلحشور
در پاریس جنگیدم
با خودم با شانزه‌لیزه با دگمه‌های پیرهنت
در مسکو جنگیدم
با سپیدی برف
با سرخیِ انارهایِ کرملین
با سرخ و سپیدیِ تو
که اعدام‌ام می‌کردی اما دوست‌ات می‌داشتم
در تهران
با همه چیز جنگیدم
که مهم‌ترین‌شان زندگی بود
و ناچیزترین‌شان
بدرودِ تو
دردسرهایم با حکومت
و لیوانِ خالیِ «می»
16فروردین 98


نشانی کانال https://t.me/yazdansalahshoor2




نشانی کانال https://t.me/yazdansalahshoor2



Показано 20 последних публикаций.

127

подписчиков
Статистика канала