جزیره


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


سبحه در دست و دعا بر لب و سجاده به دوش
پی تزویر و ریا تازه مسلمان شده‌ایم
الو:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=5419753702

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


حرفِ دلم آن بود که با خلق نگفتم
بغضی‌ست در این ابر که باران شدنی نیست..
#حسین_دهلوی


حُمِلَ من المعرکة جریحاً و به رمق؛
او را از رزمگاه به در بردند خسته، زخمی و هنوز نیمه جانی داشت..


Репост из: نوار زرد
بعضی چیزا رو باید شبیه دود سیگار رها کنی قبل از اینکه خفه‌ت کنه. مثل زندگی.


از گناه مست اگر زاهد به کفر آمد چه غم؟
از خطای اهل دل باشد که خالق بگذرد...
#فاضل_نظری


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


سخت ترین جنگ
مبارزه با نفس هست
من دارم با خودم میجنگنم😔


Репост из: peronoliya🇵🇸
دقیقا همون لحظه ای که پاتونو گذاشتین توی این دنیا
قبل ترش هم وقتی که حب مولا رو قبول کردیم تو عالم ذر..


صبح شنبه(﷼﷼﷼) بخیر🥰


آب چشمه و باران نمی‌شود خاموش
که آتشی که در اینجاست آتشِ جگری‌ست..
#پروین_اعتصامی


اگه دخترم بودی امروز برات گل میگرفتم.
ولی تو دادی تنفر رو ترجیح.


یا مرا از خود ببر آنجا که هستی
یا بیا!
#بیدل
#جمعه‌های‌انتظار


شب به همراه چشمانت
به سراغم می‌آید..




در قفل فروبسته‌ ی غم‌ های دل خویش
آن کهنه کلیدیم که دندانه نداریم..
#فیاض_لاهیجی


من همان خسته ی بی حوصله ی غم زده ام
آدم بد قلقی که رگ خوابم شعر است!
#مرجان_بیگی_فر


باز هم شب شد میان غلت های بی دلیل
چون کلافی از به هم پیچیدنم دیوانه‌ام

در میان یک سر و دیوانگی های وسیع
یاد تو افتاده ام، از خویش هم بیگانه‌ام

یاد چشمت میکنم قلبم فرو می‌ریزد و...
با نگاهت، بی نگاهت، هر دو من ویرانه‌ام

من که مستم از حضور این توهم های دور
ساقی اوهام من پر کن لب و پیمانه‌ام

مستی من هم فرا تر میرود کنج خیال
من دگر مستی ندارم من خودِ میخانه‌ام

من که بیدارم دقیقا پانصد و هفتاد شب
تو بخواب اما عزیزِ دل، گلِ دردانه‌ام...
#کوثر_سخی_زاده


به غیر از بوسه کز تکرار رغبت را کند افزون
کدامین قند را دیگر مکرر می‌توان خوردن..؟!


می‌خواستم فرار کنم از هرچه آزارم می‌داد
اما مگر می‌شود از خود فرار کرد!
#مریم_اسماعیلی


هيچ کس ما را نمی آرد به خاطر،
ای عجب!
يادِ عالم می کنيم اما فراموشيم ما..
#پرتو_بيضایی


من گم شده ام هرچه بگردی خبری نیست
جز این دو سه تا شعر که گفتم اثری نیست

یک بار نشستم به تو چیزی بنویسم
دیدم به عزیزان گله کردن هنری نیست

دلگیرم از این شهر پس از من که هوایش
آن گونه که در شأن تو باشد بپری نیست

ای كاش کسی باشد و کابوس که دیدی
در گوش تو آرام بگوید “خبری نیست”

هر جا نکنی باز، سر درد دلت را
چون دامن تر هست ولی چشم تری نیست

ای كاش که مى گفت نگاه تو، بمانم
این لحظه که حرفت سند معتبری نیست

دل خوش نکنم پشت وداع تو سلامی ست
یا پشت خداحافظی من سفری نیست؟

من چند قدم رفتم و برگشتم و دیدم
در بسته شد آنگونه که انگار دری نیست
#مهدی_فرجی

Показано 20 последних публикаций.