yoong.


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


https://t.me/BiChatBot?start=sc-1046475600

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


من سوختم، به تقاص قطره قطره اشک های تو. من، تمام شدم. به تقاص سیاهی شب های تو. من مردم، به تقاص مرگ لحظات تو. اما میبینی؟ هنوز اینجا نشسته ام. هنوز، جسد متعفن پاره پاره ام، گاه گداری خاطرت را با خاطراتش به گند میکشد.


در انتهای قلبم نشسته، اشک میریزد و کاغذ خیس میشود. چشمان من اما، دیگر باران را در هوای تو نمیبیند.


چهارچوب نوشته هامو گم کردم. من شبیه من نیست. شاید من از اول این من بود و من همواره سعی میکردم فریبش بدم، تا آدمی آدم ازش بیرون بیاد. و نبود. یا بود و تعریف من از آدم، منیه که من نیست. کسی چه میدونه؟ شاید من خیلی وقت پیش مرده و این من همه آرزو های سوخته ی منه. شاید تویی. یا پوچ.


نمیدونم مقصدم کجای خونه بود که چند ساعتی جلوی آینه، به تصویر شکسته ی خودم خیره شدم. به کابوسم که تو فاصله ی نیم متریم ایستاده بود و نفس هاش صورتمو تار میکرد. این پژمرده ی آشفته کشتی هاش تو کدوم دریا غرق شده که ته مسیرش اینجا، رو به روی منه؟ دستمو روی موهام گذاشتم و خندیدم. یه زمان، موهایی داشتم با چند تار سفید. الان تار های سفید دارم با کمی مو. مضحک و بی معنا. عالیه، مثل همیشه. صورت رنگ پریدم حالا شبیه احساسات رنگ پریده ت شده که این اواخر، از هر صد کلمه، نود و نه تاش نیش و کنایه بود، اون ته مونده ی رنگشم سهم ته تقاری میشد. خونه رو بوی گند و کثافت برداشته. دیشب وقتی آخرین نخ سیگارمو آتیش میزدم، فندکی که با خمیر دورشو با هزار مصیبت درست کردیم...اخ، یادته چقدر سر رنگ نگرفتن خمیر سرم غر زدی؟ میگفتم، فندکه از دستم ول شد و دیوار مقوایی که نقاشیتو روش کشیده بودم سوخت. اون سوخت، دل من بیشتر. آی داد زدما. بوی دود دیوار و دلم ته مونده اکسیژنی که یادت رفت با خودت ببریو به گند کشیده و دست به دست این بغض کهنه داده و دیگه راستی راستی، دارم خفه میشم. دارم خفه میشم و باکی نیست. ته دلم امید دارم بعد مرگم، یادت بیاد گردنبند چوبی که برات درست کرده بودمو خونه جا گذاشتی، بگی جهنم و ضرر، برای بار اخر دیدن ریخت نحسشو تحمل میکنم و بیای برای برداشتنش. چشت به جنازه م بیفته، دست بکشی رو صورتم و چشمای بازمو ببندی. سر برگردونی یه نگاه بهش بندازی که میگه خدا بیامرزتش. زنده مردش فرقی نداشت. گردنبندتو برداری و بری. منم دل خوش کنم به تار موت که روی سینم افتاده. به آرامشم برسم. به مرگ، تو دل پیچش موی تو.


Репост из: توییتر فارسی
خیلی از اکستون گله نکنید.همین که یه نفر حاضر شده یه مدت شما رو تحمل کنه بنظرم آدم بزرگیه

× ژنراتور ×

@OfficialPersianTwitter




Репост из: MBTI | Farsi
ای‌ان‌تی‌پی ها از درون :
#INTP

- وای خدایا تو ای‌ان‌تی‌پی ای ! چه باحال

ای‌ان‌تی‌پی : آره خیلی ، اگه میخوای با احساسات همه گیج بشی و احساس یه آدم شکست خورده رو داشته باشی و همه بزرگترا بهت بگن که تو یه آدم تنبلی که هوششو هدر میده باحاله

[ #Mleesu 🪐 : @FarsiMBTI ]


Репост из: Proxy MTProto | پروکسی
كسي كه سيگاريه هرثانيه باسيگارش عكس نميذاره چون براش عادي شده
كسي كه مريضه سرمِ دستشو share نميكنه چون حالش بده و وقت واسه عكس گرفتن نداره
كسيكه عاشق باشه ازخودش و پارتنرش عكس نميذاره چون ازاحساسش مطمئنه
كسيم كه ناراحته ناراحتيشواعلام نميكنه كه بقيه روخوشحال كنه
تو دنبال توجهي :)

اتصال به پروکسی
_
🥀 @iMTProto




Feeling like I don't even know me
Gotta have you, gotta see you
You're the only t'h'ing I have to think about
The only one I that can't live without
I need you, need you to hold me now


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
Just wrap me in your arms
I don't wanna be nowhere else
Take me from the dark
I ain't gonna make it myself
Put your arms around me
Let your love surround me
I'm lost




چجوری میفهمه فقط
این سواله


معنی چه خبر وقتی بقیه میگن: ادامه دادن بحث، احوال پرسی، آگاهی از حوادث اطراف شخص
معنی چه خبر وقتی من میگم: خودت بگو چه گوهی خوردی


Don't be afraid. I'm alive.
I'm here for you. We promised each other.
It doesn't matter if we're not together anymore.
I'm here for you, I promise.


اشکهاش رو با آستین بلندش پاک کرد و مشت های کوچکش رو محکم روی زمین کوبید. با هر جیغی که میکشید رگ های سرش متورم، و صورتش سرخ تر میشد. موهای بلند و ژولیده ش رو کشید و با تمام توان جیغ زد. انقدر بلند، که دیوارها منقبض شدن و بدن نحیفش رو بین خودشون گیر انداختن. سرش رو به دیوار میکوبید و گچ ها، هر لحظه دسته ای از موهاش رو سفید میکردن. حالش عجیب بهم ریخته بود و نفس های سنگین گذشته ش زیر گوشش بود. دیوارها که دست از فشار برداشتن، آستین های بلندشو دور خودش گره زد و روی زمین دراز کشید. مشت نمیزد، جیغ نمیکشید. دوباره خودش رو محدود به فکر کرد و فکر کرد تا خوابید. خوابید یا بیهوش شد؟ نمیدونم. اصلا نمیخوام بدونم. همین که صدای فریادش رو نمیشنوم برام کافیه. همین که صدای احساساتم، قبل از فرو ریختن اشکهام خفه میشه کافیه.




Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
Dark nights and a face like yours, I don't forget
When I cover my eyes, I see a picture in my mind of you smiling and I find nothing to regret
Now in life you hold you're heart for someone else
Caught in your fire but my love will never melt




Know that I'm with you the only way that I can be
Until you're in my arms again, remember me

Показано 20 последних публикаций.

32

подписчиков
Статистика канала