📝سيرت پیامبر صلی الله علیه وسلم:
3️⃣عبدالله پدر رسول الله - صلى الله عليه وسلم - .
❄️مادر عبدالله، فاطمه دختر عمرو بن عائذ بن عمران بن مخزوم بن يقظه بن مره مي باشد؛
عبدالله، زيباترين فرزند عبدالمطلب و از همه پاک دامنتر بوده است؛
عبدالمطلب، او را بيش از همه دوست داشت و او، همان كسي است كه عبدالمطلب، نيت قرباني اش را كرده بود.
بدين سان عبدالله، لقب (ذبيح ) گرفت.
هنگامي كه تعداد پسران عبدالمطلب به ده تن رسيد و بدين ترتيب به چشم خود مشاهده نمود كه به مرادش رسيده و صاحب ده فرزند پسر شده كه از او حمايت مي كنند، نيت نذرش را با آنان درميان گذاشت؛ پسرانش نيز پذيرفتند .
بنا بر رسمشان، نامهاي فرزندانش را بر چوبهاي مخصوص قرعه نوشت و آنها را به نگهبان مخصوص بت هُبَل داد و چون قرعه كشي نمود، قرعه به نام عبدالله افتاد؛
بنابراين عبدالمطلب، عبدالله را با كاردي برداشت و روانه خانه كعبه شد تا به خاطر نذرش، او را ذبح كند.
اما قريش، خصوصاً داييهايش از بني مخزوم و نيز برادرش ابوطالب، او را از اين كار باز داشتند.
عبدالمطلب گفت: پس با نذرم چه كنم؟ به او پيشنهاد دادند كه نزد جادوگر معروف آنجا برود؛
جادوگر به او دستور داد نام عبدالله را بر يک چوب و اسم ده شتر را بر چوبي ديگر بنويسد و قرعه كشي كند.
اگر باز هم قرعه به نام عبدالله افتاد، در هر مرحله ده شتر بيفزايد تا اينكه قرعه بنام شتران بيفتد تا خدايش راضي شود و آنگاه شتران را قرباني كند.
✨عبدالمطلب بنا به دستور جادوگر قرعه كشي نمود؛ هر بار كه قرعه كشي مي كرد، قرعه به نام عبدالله بيرون مي آمد تا اينكه تعداد شتران به صد تا رسيد، آن وقت قرعه بنام شتران در آمد.
عبدالمطلب شتران را ذبح نمود و گذاشت تا انسانها و حيوانات درنده از گوشت قرباني استفاده نمايند.
در آن زمان بنا به رسم قريش، ديه ده شتر بود كه پس از اين واقعه ديه از ده شتر به صد شتر تغيير يافت و هنگامي كه اسلام آمد همين صد شتر را به عنوان ديه اعلام نمود.
❄️عبدالمطلب، آمنه دختر وهب بن عبدمناف بن زهره بن كلاب را به ازدواج عبدالله در آورد كه اين زن در آن روز از نظر نسب و مقام بهترين زن قريش به شمار مي رفت و پدرش، سردار بني زهره و بهترين آنها از نظر نسب و شرافت بود. عبدالله با اين زن در مكه ازدواج نمود و پس از اندكي عبدالمطلب او را براي خريدن خرما به مدينه فرستاد و نيز گفته شده براي تجارت به شام فرستاد. چون از شام با قافله قريش به مدينه مي آمد، در راه مريض شد و در مدينه فوت نمود و در خانة نابغه جعدي به خاک سپرده شد. عبدالله هنگام وفات 25 ساله بود و وفاتش قبل از تولد پيامبر - صلى الله عليه وسلم - اتفاق افتاد؛ اكثر مورخين بر همين باورند. اما بعضي گفته اند: عبدالله دو ماه پس از تولد پيامبر - صلى الله عليه وسلم - وفات يافته است. (سيره ابن هشام (1/156، 158)؛ فقه السيره از محمد غزالي ص 45؛ رحمة للعالمين (2/91))
✨چون خبر مرگ عبدالله به مكه رسيد، آمنه اين مرثيه را كه در نوع خودش از زيباترين مرثيه ها است، سرود:
عفاجانب البطحاء من ابن هاشم ...
و جاور لحدا خارجا في الغماغم
دعته المنايا دعوي فأجابها ...
وما تركت في الناس مثل ابن هاشم
عشيي راحوا يحملون سريره ...
تعاوره أصحابه في التزاحم
فإن تك غالنه المنايا و ريبها ...
فقد كان معطاءً كثير التراحم
يعني: "بطحا، از پسر هاشم، تهي ماند و هاشم، لابلاي كفن پيچيده شد و در گورستان ديگري دفن گرديد.
مرگ، او را فراخواند و او نيزاجابت كرد؛
آري! قاصدان مرگ، كسي همچون پسر هاشم را در ميان مردم نمي گذارند؛
شامگاهان كه تابوت او را حمل مي كردند، دوستانش در ازدحام، تابوتش را دست به دست مي نمودند؛
آري؛ هر چند مرگ، او را ربود، اما او، واقعاً سخاوتمند ومهربان بود".
👈تمام آنچه از عبدالله ماند، عبارت بود از: پنج شتر، تعدادي گوسفند و يک كنيز حبشي به نام بركه با كنيه ام ايمن كه دايه رسول الله - صلى الله عليه وسلم - نيز بود.
https://t.me/AGAHIDARDIN