"rubatosis" — @AODESIcoffee Telegram-kanali

rubatosis

11 Apr 2022, 17:20

مینوشید تا شبی دیگر را با سکوت بگذراند.

47 0 2

rubatosis

10 Apr 2022, 15:44

هنوزم اون چنل رو داری یا پاکش کردی؟ L.@

32 0 0

rubatosis

10 Apr 2022, 12:32

با این مغز نیمه سوز باید کتابم به دست بگیریم

32 0 0

rubatosis

10 Apr 2022, 12:27

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

32 0 1

rubatosis

9 Apr 2022, 23:33

00:03

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas

Telegram'da ko‘rish

28 0 0

صفحه سفید رنگی با مرکبی مشکی رنگ کنارش در انتظار رقص قلم بود. انگشتان رنگ پریده و کشیده به دور قلم پیچید و تن سرد قلم را گرم کرد؛ ساعت خبر از آغاز خطوط میداد، خطوطی در هم گسیخته.
قلم به سیاهی آغشته شد و سفیدی را به نقش ها آلوده کرد. صندلی فرتوت اما مشتاق غژ غژ می‌کرد، دیوار های نم خورده سرما را پس می‌زدند و اینجا حتی خورشید در انتظار پایان باله‌ی آمیخته به عشق ماه و ستاره بود.
نابینایان. این ماییم، زمین در چرخش است، به مانند آنکه در سینمایی وقت عشق بازی پرده ها باز شوند و گویند که پایان است، اما آنچه که بیننده می‌داند فرای آنچه که در پشته پرده می‌گذرد است.
زمین روی برگردانده و چشمک ستاره به ماه را ندیده.

22 0 0

rubatosis

9 Apr 2022, 23:19

00:03

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas

Telegram'da ko‘rish

20 0 0

rubatosis

9 Apr 2022, 23:19

هدیه ایی ناقابل
اما در نظر داشته باش نویسنده از حرکت نمیشینه
مشتاقیم؟

19 0 0

rubatosis

9 Apr 2022, 23:18

"𝙊𝙘𝙀𝙖𝙉 dan repost

می‌خوام به عنوان هدیه در نظرش بگیرم اما حیف نیست ننویسم؟

18 0 0

rubatosis

9 Apr 2022, 23:13

گفتگوی ستاره و ماه به پایان رسید وقت خداحافظی بود
صبح شد آفتاب در امد ماه بی نور شد ستاره تنها گم شد
جغد خوابید گنجشک بیدار شد
آرامشم رفت روز آغاز شد
سالی گذشت و کتابی ورق خورد
صفحه سفید رنگی با مرکبی مشکی رنگ کنارش در انتظاره ادامه داستانه الریک هیونگ
ماری و اون_

32 0 1