Amer,


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan



Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


همه چی از اونجا شروع شد..
وقتی که توی جنگل فونتن‌بلو دختر جوون به ظاهر تخس، با موهای فر عسلی‌پررنگ رو با لباس های دوخته شده از جنس ابریشم به سبک مد لوکس مجلل دید
که برای شروع، به تنهایی قصد یادگیری تیراندازی با تیرکمون رو داشت، چیزی که پیت استادش بود..
در اولین برخورد برای یاد دادن تیراندازی به دختر، بدون هیچ قصدی انگشتان دختر که دور تیرکمون حلقه شده بود لمس کرد..
ظرافت و پاکی دستان سفیدش پیت رو مبهوت خودش کرد.
+ خانوم جوان میتونم اسمتونو بدونم؟
_ میرابل
همونطور که به سمت اسب سفیدش میدوید جواب پیتو داد.
طی مدتها به اسیر کردن انگشتای دختر بین انگشتاش، رقص انگشتاش لای موهای‌فرِش، از بین رفتن طعم تلخ لباش که به لطف میرابل الان طعم تازه ترین وانیل های فرانسه رو میداد، صدای پاهاش، صدای کتاب خوندنش، نفس کشیدن عطر لایک لامور روی گردنش، لمس کردن بدن بلورینش، رقصیدن توی خلوت ترین نقطه شهر عادت نکرده بود، یه‌جورایی معتاد یا شاید روانیش شده بود
ولی نباید اینقدر زمان دیوونه میشد و زود میگذشت تا به این نقطه برسه نباید می‌فهمید میرابل شاهزادست.




پیونی‌های‌صورتی که از پسر ظریف میگرفت رو میزاشت جلوی آفتاب تا خشک بشن، بلکه عشقش نسبت به اون پسر از بین بره. دریغ از اینکه آفتاب خودش بود و پیونی همون پسری که با دیدنش نفس کشیدن یادش میرفت"
Pivoine violette

3 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

13

obunachilar
Kanal statistikasi