ادامه ...
آنگاه اتفاقی افتاد. دنیایتان دگرگون شد. فردی یا چیزی بر نور شما سایه انداخت. از آن لحظه دچار هراس شدید که مبادا خود و همه موهبتهای پرارزش زندگی تان در این دنیا در ناامنی گرفتار آیند.
ترسیدید که اگر این موهبت را پنهان نکنيد به آن آسیبی وارد آید، مورد سوء استفاده قرار گیرد یا آن را به یغما ببرند. با تمام وجود آگاه بودید که این موهبت به کودکی بیگناه و ارزشمند می ماند که به شما سپرده شده است تا مورد حمایت قرار گیرد. بنابراین شما نیز همچون پدری دلسوز یا مادری مهربان، هر کاری از دست تان برآمد انجام دادید. کوشیدید کسی متوجه آن گوهر گرانبهایی نشود که در وجودتان دارید، تا نتواند آسیبی به آن وارد آورد یا آن را از شما بستاند. سپس همچون كودکی خلاق، روی آن سرپوش گذاشتید و آنگاه کردار، شخصیت یا چنان نمایشنامه ای خلق کردید که حتی به ذهن کسی هم خطور نمیکرد شما نگهبان آن موهبت درخشان هستید.
ادامه دارد ...
دبی فورد
راز سایه
ص 5 و 6
آنگاه اتفاقی افتاد. دنیایتان دگرگون شد. فردی یا چیزی بر نور شما سایه انداخت. از آن لحظه دچار هراس شدید که مبادا خود و همه موهبتهای پرارزش زندگی تان در این دنیا در ناامنی گرفتار آیند.
ترسیدید که اگر این موهبت را پنهان نکنيد به آن آسیبی وارد آید، مورد سوء استفاده قرار گیرد یا آن را به یغما ببرند. با تمام وجود آگاه بودید که این موهبت به کودکی بیگناه و ارزشمند می ماند که به شما سپرده شده است تا مورد حمایت قرار گیرد. بنابراین شما نیز همچون پدری دلسوز یا مادری مهربان، هر کاری از دست تان برآمد انجام دادید. کوشیدید کسی متوجه آن گوهر گرانبهایی نشود که در وجودتان دارید، تا نتواند آسیبی به آن وارد آورد یا آن را از شما بستاند. سپس همچون كودکی خلاق، روی آن سرپوش گذاشتید و آنگاه کردار، شخصیت یا چنان نمایشنامه ای خلق کردید که حتی به ذهن کسی هم خطور نمیکرد شما نگهبان آن موهبت درخشان هستید.
ادامه دارد ...
دبی فورد
راز سایه
ص 5 و 6