قلبم درد میگیره وقتی خاطرات بچگیام رو میشنوم..
دغدغه های سادهای که داشتم..
زخم های جزئی..
غم هام..
ترس از دست دادن آدمایی که اصلا جایگاه خاصی تو زندگیم نداشتن و...
و چقدر این جمله رو درک میکنم:
"کاش، دوباره، بچه، بشم/کاش، انقدر زود، بزرگ نمیشدم."
دغدغه های سادهای که داشتم..
زخم های جزئی..
غم هام..
ترس از دست دادن آدمایی که اصلا جایگاه خاصی تو زندگیم نداشتن و...
و چقدر این جمله رو درک میکنم:
"کاش، دوباره، بچه، بشم/کاش، انقدر زود، بزرگ نمیشدم."