#محورهای_سمپوزیم
📜 پیرامون #توسعه
🔸دانشگاه شریف عمدتا به آموزش مهندسی و علوم فناوری شناخته شده است، اما نگاهی عمیقتر به تاریخ معاصر ایران نشان می دهد که دانشگاه شریف را باید مهمترین دانشگاه الیتی و نخبه پرور ایران در پنجاه سال اخیر دانست، دانشگاهی که قرار بوده و هست که طبقه نخبگان پیشرو، پیشتاز و آینده ساز ایران را بسازد و از طریق مدیریت و سیاستگذاری دانش و فناوری نظام اقتصادی-اجتماعی-سیاسی ایران را بهبود بخشد.
🔸«نخبه ایرانی» از آن جهت مهندسی نمی آموزد که تکنسینی فنی در پیکره صنعت ایران گردد، او از آن جهت مهندسی می آموزد که بنیان اقتصاد، نظام اجتماعی، آموزش و سیاست در جوامع مدرن و در حال توسعه، بر پایه تکنولوژی بنا نهاده شده است. امروز نمی توانیم از انرژی، نفت، محیط زیست، شرکتهای دانش بنیان، امنیت ملی، ابزار تولید، آموزش و پرورش، فرهنگ و هنر و بسیاری امور دیگر سخن بگوییم بدون اینکه درباره تکنولوژی سخنی داشته باشیم. مگر نه اینکه محور بزرگترین مناقشات بین المللی در صد سال اخیر که ساختار نظم کنونی جهان را ساخته است، «انرژی هسته ای» بوده است؟
🔸اگرچه عملا فارغ التحصیلان دانشگاه شریف به خاطر استعداد ذاتی و موقعیت اجتماعی خود در این چند دهه به اشکال مختلف نقش نخبگانی خویش را در اداره و هدایت کشور ایفا کرده اند، اما پرسش اساسی اینجاست که این هدف اساسی و مرکزی که با نام «شریف» گره خورده است، تا چه حد در برنامه آموزشی رسمی دانشگاه جدی گرفته شده است؟
🔸در جواب به این پرسش مدیران دانشگاه به سرعت ذهن ما را به سوی دو گزاره اساسی رهنمون می شوند: ۱) مهندسی، مهندسی است و برنامه درسی اصلی دانشگاه تنها موظف است که ۸۵ درصد از آموزش را به صورت دروس تخصصی به دانشجویان ارائه کند ۲) جنبه های مکمل مهندسی باید در مراکز علوم انسانی دانشگاه پوشش داده شود.
🔸بحث درباره مفاد نظری و ارزیابی عملی هر دو گزاره به محورهای دیگر سمپوزیوم H4E مربوط می شود. در محور «توسعه» ما قصد داریم که پا را یک مرحله فراتر بگذاریم و از «فقدان یک جنبه اساسی» در محتوای آموزشی دانشگاه شریف سخن بگوییم:
🔸روشنفکران در تاریخ آن کسانی بودند که ارزیابی های فرهنگی، تاریخی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وسیعی درباره وضعیت جامعه ایران بویژه در نسبت با جوامع پیشرفته ارائه کرده اند. نسبت ما شریفی ها بعنوان «متخصص» با سنت «روشنفکری» چیست؟
🔸مهندسان آن زمان که به سیاستگذاری و اداره کشور می پردازند نهادهای حاکمیتی را همچون یک ماشین می نگرند و همواره دلمشغول «نقشه پردازی»، «برنامه ریزی» و «تعمیر و نگهداری» آن هستند. از آنجا که بخش عمده ای از مدیران ما در چنددهه اخیر مهندسان بوده اند و ما همچنان کشوری پیشرفته محسوب نمی شویم، اشکال کار را در کجا باید جستجو کرد؟
🔸آیا برنامه ریزی و مدیریت کشور تخصصی مانند مهندسی الکترونیک است که در همه جای دنیا از اصول واحدی تبعیت کند؟ آیا می شود نخبه و مدیر بود و چیزی از تاریخ ایران ندانست؟
🔸جامعه ایران در پشت درهای دانشگاه همواره در تب و تاب عدالت وآزادی و دموکراسی سوخته اند و دانشگاهیان و مدیران این کشور همیشه از توسعه و تکنولوژی و صنایع جدید سخن گفته اند. آیا این ها دو گفتمان بی ارتباطند یا امکان این وجود دارد که میان آرمانهای حوزه عمومی و شاخصهای توسعه ای متخصصان و مدیران گفتگویی برقرار شود؟
🔎 @H4E97
📜 پیرامون #توسعه
🔸دانشگاه شریف عمدتا به آموزش مهندسی و علوم فناوری شناخته شده است، اما نگاهی عمیقتر به تاریخ معاصر ایران نشان می دهد که دانشگاه شریف را باید مهمترین دانشگاه الیتی و نخبه پرور ایران در پنجاه سال اخیر دانست، دانشگاهی که قرار بوده و هست که طبقه نخبگان پیشرو، پیشتاز و آینده ساز ایران را بسازد و از طریق مدیریت و سیاستگذاری دانش و فناوری نظام اقتصادی-اجتماعی-سیاسی ایران را بهبود بخشد.
🔸«نخبه ایرانی» از آن جهت مهندسی نمی آموزد که تکنسینی فنی در پیکره صنعت ایران گردد، او از آن جهت مهندسی می آموزد که بنیان اقتصاد، نظام اجتماعی، آموزش و سیاست در جوامع مدرن و در حال توسعه، بر پایه تکنولوژی بنا نهاده شده است. امروز نمی توانیم از انرژی، نفت، محیط زیست، شرکتهای دانش بنیان، امنیت ملی، ابزار تولید، آموزش و پرورش، فرهنگ و هنر و بسیاری امور دیگر سخن بگوییم بدون اینکه درباره تکنولوژی سخنی داشته باشیم. مگر نه اینکه محور بزرگترین مناقشات بین المللی در صد سال اخیر که ساختار نظم کنونی جهان را ساخته است، «انرژی هسته ای» بوده است؟
🔸اگرچه عملا فارغ التحصیلان دانشگاه شریف به خاطر استعداد ذاتی و موقعیت اجتماعی خود در این چند دهه به اشکال مختلف نقش نخبگانی خویش را در اداره و هدایت کشور ایفا کرده اند، اما پرسش اساسی اینجاست که این هدف اساسی و مرکزی که با نام «شریف» گره خورده است، تا چه حد در برنامه آموزشی رسمی دانشگاه جدی گرفته شده است؟
🔸در جواب به این پرسش مدیران دانشگاه به سرعت ذهن ما را به سوی دو گزاره اساسی رهنمون می شوند: ۱) مهندسی، مهندسی است و برنامه درسی اصلی دانشگاه تنها موظف است که ۸۵ درصد از آموزش را به صورت دروس تخصصی به دانشجویان ارائه کند ۲) جنبه های مکمل مهندسی باید در مراکز علوم انسانی دانشگاه پوشش داده شود.
🔸بحث درباره مفاد نظری و ارزیابی عملی هر دو گزاره به محورهای دیگر سمپوزیوم H4E مربوط می شود. در محور «توسعه» ما قصد داریم که پا را یک مرحله فراتر بگذاریم و از «فقدان یک جنبه اساسی» در محتوای آموزشی دانشگاه شریف سخن بگوییم:
🔸روشنفکران در تاریخ آن کسانی بودند که ارزیابی های فرهنگی، تاریخی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وسیعی درباره وضعیت جامعه ایران بویژه در نسبت با جوامع پیشرفته ارائه کرده اند. نسبت ما شریفی ها بعنوان «متخصص» با سنت «روشنفکری» چیست؟
🔸مهندسان آن زمان که به سیاستگذاری و اداره کشور می پردازند نهادهای حاکمیتی را همچون یک ماشین می نگرند و همواره دلمشغول «نقشه پردازی»، «برنامه ریزی» و «تعمیر و نگهداری» آن هستند. از آنجا که بخش عمده ای از مدیران ما در چنددهه اخیر مهندسان بوده اند و ما همچنان کشوری پیشرفته محسوب نمی شویم، اشکال کار را در کجا باید جستجو کرد؟
🔸آیا برنامه ریزی و مدیریت کشور تخصصی مانند مهندسی الکترونیک است که در همه جای دنیا از اصول واحدی تبعیت کند؟ آیا می شود نخبه و مدیر بود و چیزی از تاریخ ایران ندانست؟
🔸جامعه ایران در پشت درهای دانشگاه همواره در تب و تاب عدالت وآزادی و دموکراسی سوخته اند و دانشگاهیان و مدیران این کشور همیشه از توسعه و تکنولوژی و صنایع جدید سخن گفته اند. آیا این ها دو گفتمان بی ارتباطند یا امکان این وجود دارد که میان آرمانهای حوزه عمومی و شاخصهای توسعه ای متخصصان و مدیران گفتگویی برقرار شود؟
🔎 @H4E97