حقانیت و دروغ
«وقتی دروغ و حقیقت با هم راه میرفتند، به چشمهای رسیدند.
دروغ به حقیقت گفت:
" لباس خود را درآوریم و در این چشمه آب تنی کنیم .
" حقیقت ساده دل چنین کرد، در آن لحظه که در آب بود، دروغ، لباس حقیقت را از کنار چشمه برداشت و پوشید و به راه افتاد.
حقیقت، پس از آبتن ی ناچار شد برهنه به راه افتد؛ از آن روز ما حقیقت را برهنه میبینیم، اما بسا اوقات دروغ را هم ملاقات میکنیم که متأسفانه لباس حقیقت پوشیدهاست؛
و طبعاً حقانیّت خود را در نظر ما به تلبیس ثابت میکند…!»
محمد ابراهیم باستانیپاریزی
همانگونه که خودش می گوید: آنطور که در شناسنامه من آمده، در سوم دی ۱۳۰۴ خورشیدی، ۲۴ دسامبر ۱۹۲۵میلادی در کوهستان پاریز متولد شدهام. پاریز دهکده کوچکی است در ۱۰ فرسنگی شمال سیرجان.
هزار گلخونه آواز
«وقتی دروغ و حقیقت با هم راه میرفتند، به چشمهای رسیدند.
دروغ به حقیقت گفت:
" لباس خود را درآوریم و در این چشمه آب تنی کنیم .
" حقیقت ساده دل چنین کرد، در آن لحظه که در آب بود، دروغ، لباس حقیقت را از کنار چشمه برداشت و پوشید و به راه افتاد.
حقیقت، پس از آبتن ی ناچار شد برهنه به راه افتد؛ از آن روز ما حقیقت را برهنه میبینیم، اما بسا اوقات دروغ را هم ملاقات میکنیم که متأسفانه لباس حقیقت پوشیدهاست؛
و طبعاً حقانیّت خود را در نظر ما به تلبیس ثابت میکند…!»
محمد ابراهیم باستانیپاریزی
همانگونه که خودش می گوید: آنطور که در شناسنامه من آمده، در سوم دی ۱۳۰۴ خورشیدی، ۲۴ دسامبر ۱۹۲۵میلادی در کوهستان پاریز متولد شدهام. پاریز دهکده کوچکی است در ۱۰ فرسنگی شمال سیرجان.
هزار گلخونه آواز