باب (2): پذيرفتن شكار هديه
1142 ـ عَنْ أَنَسٍ قَالَ: أَنْفَجْنَا أَرْنَبًا بِمَرِّ الظَّهْرَانِ فَسَعَى الْقَوْمُ فَلَغَبُوا فَأَدْرَكْتُهَا فَأَخَذْتُهَا فَأَتَيْتُ بِهَا أَبَا طَلْحَةَ فَذَبَحَهَا وَبَعَثَ بِهَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ بِوَرِكِهَا أَوْ فَخِذَيْهَا فَقَبِلَهُ قُلْتُ ـ وفي رواية: وَأَكَلَ مِنْهُ. (بخارى:2572)
ترجمه: انس ميگويد: در مرالظهران، خرگوشي را دنبال كرديم. مردم بدنبال آن دويدند اما درماندند. ولي من خودم را به آن رساندم و آن را گرفتم. سپس، آنرا نزد ابوطلحه آوردم. او آن را ذبح كرد و يك ران يا هر دو رانش را براي رسول الله فرستاد. ايشان آن را پذيرفت. و در روايتي آمده است كه: از آن، تناول فرمود.
1142 ـ عَنْ أَنَسٍ قَالَ: أَنْفَجْنَا أَرْنَبًا بِمَرِّ الظَّهْرَانِ فَسَعَى الْقَوْمُ فَلَغَبُوا فَأَدْرَكْتُهَا فَأَخَذْتُهَا فَأَتَيْتُ بِهَا أَبَا طَلْحَةَ فَذَبَحَهَا وَبَعَثَ بِهَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ بِوَرِكِهَا أَوْ فَخِذَيْهَا فَقَبِلَهُ قُلْتُ ـ وفي رواية: وَأَكَلَ مِنْهُ. (بخارى:2572)
ترجمه: انس ميگويد: در مرالظهران، خرگوشي را دنبال كرديم. مردم بدنبال آن دويدند اما درماندند. ولي من خودم را به آن رساندم و آن را گرفتم. سپس، آنرا نزد ابوطلحه آوردم. او آن را ذبح كرد و يك ران يا هر دو رانش را براي رسول الله فرستاد. ايشان آن را پذيرفت. و در روايتي آمده است كه: از آن، تناول فرمود.