باب (11): بخشيدن چيزي كه پوشيدن آن، مكروه است
1154 ـ عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِي اللَّه عَنْهمَا قَالَ: أَتَى النَّبِيُّ بَيْتَ فَاطِمَةَ فَلَمْ يَدْخُلْ عَلَيْهَا وَجَاءَ عَلِيٌّ فَذَكَرَتْ لَهُ ذَلِكَ، فَذَكَرَهُ لِلنَّبِيِّ قَالَ: «إِنِّي رَأَيْتُ عَلَى بَابِهَا سِتْرًا مَوْشِيًّا». فَقَالَ: «مَا لِي وَلِلدُّنْيَا» فَأَتَاهَا عَلِيٌّ فَذَكَرَ ذَلِكَ لَهَا، فَقَالَتْ: لِيَأْمُرْنِي فِيهِ بِمَا شَاءَ، قَالَ: «تُرْسِلُ بِهِ إِلَى فُلانٍ أَهْلِ بَيْتٍ بِهِمْ حَاجَةٌ». (بخارى:2613)
ترجمه: عبدالله بن عمر رضي الله عنهما ميگويد: (روزي،) نبي اكرم به منزل فاطمه رضي الله عنها تشريف برد ولي به داخل خانه نرفت. (و برگشت). پس از آنكه علي آمد، فاطمه رضي الله عنها او را در جريان امر، قرار داد. علي از رسول الله علت را جويا شد. رسول الله فرمود: «بر درب خانة فاطمه، پرده اي آراسته و نقاشي شده ديدم» و افزود: «مرا با دنيا چه كار»؟ علي نزد فاطمه رضي الله عنها آمد و جريان را گفت. فاطمه رضي الله عنها گفت: رسول الله در بارة آن، هر حكمي، صادر كند، (من حاضرم). رسول الله فرمود: «آن را براي فلان خانواده كه به آن نياز دارند، بفرست».
1155 ـ عَنْ عَلِيٍّ قَالَ: أَهْدَى إِلَيَّ النَّبِيُّ حُلَّةَ سِيَرَاءَ، فَلَبِسْتُهَا فَرَأَيْتُ الْغَضَبَ فِي وَجْهِهِ فَشَقَقْتُهَا بَيْنَ نِسَائِي. (بخارى:2614)
ترجمه: علي ميگويد: نبي اكرم لباسي ابريشمي به من هديه نمود. من آن را پوشيدم. از اين كار، آثار خشم و غضب را در چهرة رسول الله مشاهده نمودم. آنگاه، من آنرا قطعه قطعه كردم و بين زنان (خانواده ام) تقسيم نمودم.
1154 ـ عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِي اللَّه عَنْهمَا قَالَ: أَتَى النَّبِيُّ بَيْتَ فَاطِمَةَ فَلَمْ يَدْخُلْ عَلَيْهَا وَجَاءَ عَلِيٌّ فَذَكَرَتْ لَهُ ذَلِكَ، فَذَكَرَهُ لِلنَّبِيِّ قَالَ: «إِنِّي رَأَيْتُ عَلَى بَابِهَا سِتْرًا مَوْشِيًّا». فَقَالَ: «مَا لِي وَلِلدُّنْيَا» فَأَتَاهَا عَلِيٌّ فَذَكَرَ ذَلِكَ لَهَا، فَقَالَتْ: لِيَأْمُرْنِي فِيهِ بِمَا شَاءَ، قَالَ: «تُرْسِلُ بِهِ إِلَى فُلانٍ أَهْلِ بَيْتٍ بِهِمْ حَاجَةٌ». (بخارى:2613)
ترجمه: عبدالله بن عمر رضي الله عنهما ميگويد: (روزي،) نبي اكرم به منزل فاطمه رضي الله عنها تشريف برد ولي به داخل خانه نرفت. (و برگشت). پس از آنكه علي آمد، فاطمه رضي الله عنها او را در جريان امر، قرار داد. علي از رسول الله علت را جويا شد. رسول الله فرمود: «بر درب خانة فاطمه، پرده اي آراسته و نقاشي شده ديدم» و افزود: «مرا با دنيا چه كار»؟ علي نزد فاطمه رضي الله عنها آمد و جريان را گفت. فاطمه رضي الله عنها گفت: رسول الله در بارة آن، هر حكمي، صادر كند، (من حاضرم). رسول الله فرمود: «آن را براي فلان خانواده كه به آن نياز دارند، بفرست».
1155 ـ عَنْ عَلِيٍّ قَالَ: أَهْدَى إِلَيَّ النَّبِيُّ حُلَّةَ سِيَرَاءَ، فَلَبِسْتُهَا فَرَأَيْتُ الْغَضَبَ فِي وَجْهِهِ فَشَقَقْتُهَا بَيْنَ نِسَائِي. (بخارى:2614)
ترجمه: علي ميگويد: نبي اكرم لباسي ابريشمي به من هديه نمود. من آن را پوشيدم. از اين كار، آثار خشم و غضب را در چهرة رسول الله مشاهده نمودم. آنگاه، من آنرا قطعه قطعه كردم و بين زنان (خانواده ام) تقسيم نمودم.