𝑴𝑶𝑵𝑺𝑰𝑬𝑼𝑹🍷


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


یک موسیو🌑

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


˖࣪ 𝗠𝗬𝗦𝗔 ˖࣪ dan repost
˖࣪ 𝐂𝐇𝐀𝐋𝐋𝐄𝐍𝐆𝐄 ˖࣪
- ممبر هاتونو بیشتر با خودتون آشنا کنید.✨
هرکدوم از گزینه هارو تا اونجایی پر کنید که به اون چیز علاقه دارید.
*اگرم دوست داشتید جوین بدید خوشحال میشم🫠




نوار کاست، ضبط‌های کهنه و قدیمی و پوسترای مادرن تالکینگ روی دیوار اتاق...
لباس‌های مشکی کف اتاق و گیتار برقی‌ای که روی تخت رها شده...
اهمیتی به اطرافش نمیده، موهای مشکیش رو که به تازگی کوتاه تر کرده، رو توی آینه مرتب می‌کنه.
خط چشم‌هاش رو پر رنگ‌تر می‌کنه.
نگاهش روی تتوی عنکبوتِ روی گردنش ثابت میمونه.
کت چرمش رو از روی زمین برمیداره و برای بار آخر خودش رو برانداز میکنه.
گیتارش رو برمیداره و با لبخندی که روی لبشه با عجله از خونه بیرون میزنه.
همه متعجبن که چطور اون دخترِ رویاهای تاریک لبخندِ روشنی روی لبش داره؟
وقتی به استیج زیر زمینی می‌رسه، چشم‌هاش رو اون اطراف می‌چرخونه و منتظره تا دوباره نگاهش محو لبخند‌های اون دختر بشه.
گیتارش رو وصل می‌کنه و قبل از اینکه شروع کنه، اون رو می‌بینه که با عجله از مردم عذر خواهی می‌کنه و میخواد که بیاد جلوتر...
با اون کت جین خاکستری زیباترین فرد بین جمعیته...
با دیدن اون دختر مضطرب زیبا با گروهش شروع به نواختن بهترین آهنگشون میکنن.
صدای جیغ طرفدارهاش رو می‌شنوه ولی فقط منتظر نگاه و لبخند دلنشین اون دختره...
دختر با لبخند روی لبش پاکت سیگارش رو از توی جیبش در میاره و یه دونه‌اش رو بین لب‌هاش میزاره...
تضاد زیبایی‌عه، نه؟
هیچ چیز رو نمی‌شنوه فقط یک چیز توی گوش‌هاش میپیچه...
اون دلش میخواد لب‌های خودش به‌جای اون سیگار روی لب‌های دختر باشه.
اون میدونه که دیگه نمی‌تونه تحمل کنه.
گیتارش رو روی زمین میندازه و دست دختر رو می‌کشه و اون رو با خودش به ماشینش میبره.
بدون اینکه حتی اسمش رو بپرسه شروع به بوسیدنش میکنه.
و امیدواره که بتونه با دختری که توی بوسه همراهیش می‌کنه کل شهر رو زیر این تاریکی با کادیلاکش متر کنن.
و سیگارشو با سیگار اون روشن کنه.

1989_نیویورک
#vibe




زیباتر از چشمان تو
چشمان من بود
وقتی که
تصویرت
بر آنها نقش می‌بست


واژه‌ی flawsome ؛ ریشه : انگلیسی
معنی : چیزی که جذابیت و زیباییِ آن، برآمده از نقص‌ها و کاستی‌های موجود در آن است و به سبب این اشکالات و ایرادات، زیبا است.


حال من بد نیست و یعنی هیچ جای بدنم درد نمی‌کند ولی اگر بخواهی حالم را عمیق‌تر جویا شوی باید به تو بگویم که به‌هیچ‌وجه از زندگی خوشم نمی‌آید. زندگی برایم بی‌معنی و غیرقابل‌تحمل شده. بر عکس تو من حالم با خواندن کتاب‌های روان‌شناسی و غیره خوب نمی‌شود. من آدم احساساتی و دیوانه‌ای هستم و مثل تو نمی‌توانم به اعصابم مسلط باشم. دردهایم بزرگ‌تر از آنچه هست در نظرم جلوه می‌کند و هیچ‌وقت قدرت روبه‌رو شدن با حقایق زندگی را ندارم. بارها آرزو کرده‌ام که مثل تو باشم اما گویی خداوند نمی‌خواهد که من روی خوشبختی را ببینم. اعتماد و ایمن به نفس در وجود من مرده. محیطی که در آن زندگی می‌کنم برای من کشنده و رنج‌آور است و پیوسته به ضعف و تزلزل روحیه‌ی من کمک می‌کند. همیشه فکر می‌کنم که فقط برای مردن خوب هستم. زیرا در خانه کسی برای من ارزشی قائل نیست و کسی نیست که شخصیتم را تقویت کند. هیچ کاری را نمی‌توانم با ایمان و اعتماد انجام بدهم. تزلزل و تردید مثل سایه‌ی شومی روی اعمال و افکار من سنگینی می‌کند و شخصیتم مثل یخی آب می‌شود. هیچ‌کس نیست که درد مرا بفهمد و به من کمک کند فقط مرا همان‌طور که هستم بشناسد. آه حالا می‌فهمم که درد بیگانگی چه درد بزرگی است.
‌فروغ فرخزاد - نامه به پرویز شاپور


'𝐏𝐚𝐫𝐮𝐚𝐥𝐜𝐡𝐚𝐥𝐥𝐞𝐧𝐠𝐞' dan repost
-For : @Monsieur_7

-Country : Croatia...
-Township : Šibenik-Knin...
-Location : Primosten...


" کاش میشد، یه روز آفتابی به دور از چشم هر کسی دستت رو بگیرم و ببرمت به شانزلیزه... اونجا بستنی میخوردیم، تو برای من با لهجه ی ناشی و جدیدت آهنگ شانزلیزه رو میخوندی... کلاه فرانسوی من و به سرت میذاشتی و من محو چهره ات میشدم، محو اون خط های کنار لبت وقتی میخندیدی... محو خط شدن چشمهات... محو همه چیت... تو من و دیوونه ی بی پروا صدا میزدی اما بین عاشقای اسطوره ای اگه من رومئو بودم، تو ژولیت میشدی؟"

جانگ جیهوپ، ۱۰ مارچ ۱۹۹۱


به نفر50ام اسموتی میدم


‹𝐁𝗅𝖺𝖼𝗄 𝐒𝗐𝖺𝗇› dan repost
بربادرفته.


امشب ماه ولی زیباتر از هر زمانی‌ست...
چشم‌هایم را به ماه میدوزم.
ولی لبخند تو تنها چیزی‌ست که ذهنم را درگیر کرده، چشم‌هایم آلوده به زهر کشنده لبخندِ زیبایت شده.
همیشه برایم بخند آمور...
همیشه برای این موسیو خسته بخند.
چشم‌های خسته‌ام از نگاه کردن به صورتت خسته نمی‌شود...
_جیووانی


در دنیاهای تاریکی زندگی می‌کنیم و تظاهر به روشن بودن میکنیم...
عجیب نیست؟!


۱۱تا۱۴


🌱greenophile🌱 dan repost
چون چالش دوست دارم
این پیامو فوروارد کنید و از شماره ۴ تا ۶۴ که برای کتاب شازده کوچولوعه دو الی سه صفحه متوالی انتخاب کنید و من براتون اون صفحات رو میخونم.


ولی حسش عجیبه!
مثل پرسه زدن توی خیابون‌های فرانسه
مثل پرتاب کردن سنگ توی رود سن
مثل دیدن برج ایفل توی تاریکی
و مثل بوسیدن تو زیر ماه...




Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
فک کنم عاشقت شدم!




`𝖢𝗁𝖺𝗅𝗅𝖾𝗇𝗀𝖾 𝖱𝗈𝗈𝗆 dan repost
𝖭𝗂𝖼𝗄𝗇𝖺𝗆𝖾
این یکی باحاله
نیک نیمتون (یا نیم ریلتون) رو سرچ کنید و کنارش کلمه ی aesthetic ببینید چیا میاره
#pinterest

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

51

obunachilar
Kanal statistikasi