⛔️لطفا از #تولید_ملی حمایت نکنید! (بخش اول)
✍ سجاد افروزه
در تاریخ معاصر کشور، از دوران امیرکبیر تا همین الآن، حکومت ها و دولت های مختلف قصد حمایت و گسترش #تولید_ملی و به تبع آن افزایش قدرت کشور را داشته اند، اما وضع جز در مواقعی معدود، آن هم به مدت محدود و به مدد منابع مواجه با کمبود چنگی به دل نزده است و نتوانسته رضایت حاکمان و مردم را تأمین کند
در این مدت مدید، هرگاه بحث حمایت از تولید ملی پیش می آید، گزینه های تکراری، آزموده، ناکارا و اکثرا از پیش باخته ای مانند وضع #عوارض_گمرکی، ممنوعیت #واردات، قیمت تضمینی، #معافیت_مالیاتی، گسترش مناطق آزاد، #یارانه دولتی، وام های کم بهره دولتی، #ارز یارانه ای، ایجاد رانت برای صنایع و افراد (بخوانیدش نورچشمی ها) خاص و مواردی از این دست، بر روی میز سیاست گذاران قرار می گیرد؛ البته برای آن که در اذهان تکراری ننمایند، هر چند وقت یکبار با بازی با الفاظ و ابلاغ های دوره ای در اذهان عموم مردم این تلقی ایجاد می شود که می خواهند طرحی نو در اندازند اما در اصل قضیه تغییری ایجاد نشده است. هنری جورج اقتصاددان آمریکایی قرن 19 می گوید: « حمایت از تولید ملی و حمایت گرایی "به معنای رایج و متداول آن، که در بالا ذکر شد" یعنی در حالت صلح، بلایی بر سر خودمان بیاوریم که دشمن می خواهد در در جنگ بر سر ما بیاورد.»
برای بررسی موضوع، ابتدا اقتصاد را به یک زمین تشبیه می کنیم و به کمک تمثیل بحث خود را پیش می بریم. پر واضح است که در زمین ناهموار و پر از چاله، پرتگاه و مانع، نه تنها نمی توان با سرعت پیش رفت و دوید، بلکه راه رفتن عادی نیز سخت است، حال اگر فضای اقتصاد ناهموار باشد، رشد به کنار، آیا می تواند امورات جاری و عادی خود را انجام دهد؟ اگر فضا ناهموار بود راه حل چیست؟
یک #اقتصاد با #شاخص_کسب_و_کار در محدوده نامناسب و ضعیف را در نظر بگیرید؛ به مثابه همان زمین ناهموار یاد شده در بند پیشین، نهاد "یعنی قواعد حاکم بر اقتصاد" های حاکمی مانند چاله، صخره، باتلاق، کوه، حیوانات درنده، بدون جاده صاف و مشخص، پرندگانی همیشه مترصد فرصت سواری مجانی(بخوانیدش کرکس) و دزدانی همیشه حاضر در گردنه ها... در این زمین یک فرماندار کنترل امور را به دست دارد و ارتباط با فضای بیرون از آن سخت و جز با اجازه فرماندار ممکن نیست. منابع غنی و ظرفیت های عمده برای پیشرفت در این زمین نهفته است. صاحبان زمین های دیگر نیز قصد در اختیار گرفتن منابع این خطه را دارند. آیا گذران امور در این فضای وصف شده ممکن است؟ به تجربه می توان گفت هرکاری ممکن است، اما باید هزینه آن را پرداخت. گاهی باج کرکس و دزد، گاهی چرب کردن سبیل نماینده فرماندار، گاهی دور زدن کوه و گردنه و... البته ممکن است برخی که نتوانند با این قواعد کنار بیایند، خورده شوند، در چاه بیفتند یا اینکه فرار از این زمین را بر ماندن و ساختن ترجیح دهند. آن هایی که می مانند نیز با رانت و مجوز، حمایت فرماندار و چنگ و دندان است که سرپا می مانند. در این شرایط خبری از نوآوری نیست، آنی که حمایت خاص و رانت دارد، نیازی برای نوآوری نمی بیند وآنی که می بیند اجازه فعالیت راحت ندارد. استعداد ها شکوفا نمی شوند و منابع هدر می رود. هزینه زندگی مردم بالا می رود، تولید کم است و با فروش منابع خام، نیازهای مصرفی وارد می شود. نخبه، شایسته و توانمند سرکوب و فراری یا خانه نشین، متملق و آشنا، همه کاره و ثروتمند. راستی، دشمن چه هدفی داشت؟
راه حل چیست؟
#ادامه_دارد
✅تلگرام
https://t.me/Nobaran_Shiraz
✅ایتا
https://eitaa.com/Nobaran_Shiraz
✅بله
https://ble.im/nobaran_shiraz
✅آی گپ
https://iGap.net/Nobaran_Shiraz
✅سروش
https://sapp.ir/Nobaran_Shiraz
✍ سجاد افروزه
در تاریخ معاصر کشور، از دوران امیرکبیر تا همین الآن، حکومت ها و دولت های مختلف قصد حمایت و گسترش #تولید_ملی و به تبع آن افزایش قدرت کشور را داشته اند، اما وضع جز در مواقعی معدود، آن هم به مدت محدود و به مدد منابع مواجه با کمبود چنگی به دل نزده است و نتوانسته رضایت حاکمان و مردم را تأمین کند
در این مدت مدید، هرگاه بحث حمایت از تولید ملی پیش می آید، گزینه های تکراری، آزموده، ناکارا و اکثرا از پیش باخته ای مانند وضع #عوارض_گمرکی، ممنوعیت #واردات، قیمت تضمینی، #معافیت_مالیاتی، گسترش مناطق آزاد، #یارانه دولتی، وام های کم بهره دولتی، #ارز یارانه ای، ایجاد رانت برای صنایع و افراد (بخوانیدش نورچشمی ها) خاص و مواردی از این دست، بر روی میز سیاست گذاران قرار می گیرد؛ البته برای آن که در اذهان تکراری ننمایند، هر چند وقت یکبار با بازی با الفاظ و ابلاغ های دوره ای در اذهان عموم مردم این تلقی ایجاد می شود که می خواهند طرحی نو در اندازند اما در اصل قضیه تغییری ایجاد نشده است. هنری جورج اقتصاددان آمریکایی قرن 19 می گوید: « حمایت از تولید ملی و حمایت گرایی "به معنای رایج و متداول آن، که در بالا ذکر شد" یعنی در حالت صلح، بلایی بر سر خودمان بیاوریم که دشمن می خواهد در در جنگ بر سر ما بیاورد.»
برای بررسی موضوع، ابتدا اقتصاد را به یک زمین تشبیه می کنیم و به کمک تمثیل بحث خود را پیش می بریم. پر واضح است که در زمین ناهموار و پر از چاله، پرتگاه و مانع، نه تنها نمی توان با سرعت پیش رفت و دوید، بلکه راه رفتن عادی نیز سخت است، حال اگر فضای اقتصاد ناهموار باشد، رشد به کنار، آیا می تواند امورات جاری و عادی خود را انجام دهد؟ اگر فضا ناهموار بود راه حل چیست؟
یک #اقتصاد با #شاخص_کسب_و_کار در محدوده نامناسب و ضعیف را در نظر بگیرید؛ به مثابه همان زمین ناهموار یاد شده در بند پیشین، نهاد "یعنی قواعد حاکم بر اقتصاد" های حاکمی مانند چاله، صخره، باتلاق، کوه، حیوانات درنده، بدون جاده صاف و مشخص، پرندگانی همیشه مترصد فرصت سواری مجانی(بخوانیدش کرکس) و دزدانی همیشه حاضر در گردنه ها... در این زمین یک فرماندار کنترل امور را به دست دارد و ارتباط با فضای بیرون از آن سخت و جز با اجازه فرماندار ممکن نیست. منابع غنی و ظرفیت های عمده برای پیشرفت در این زمین نهفته است. صاحبان زمین های دیگر نیز قصد در اختیار گرفتن منابع این خطه را دارند. آیا گذران امور در این فضای وصف شده ممکن است؟ به تجربه می توان گفت هرکاری ممکن است، اما باید هزینه آن را پرداخت. گاهی باج کرکس و دزد، گاهی چرب کردن سبیل نماینده فرماندار، گاهی دور زدن کوه و گردنه و... البته ممکن است برخی که نتوانند با این قواعد کنار بیایند، خورده شوند، در چاه بیفتند یا اینکه فرار از این زمین را بر ماندن و ساختن ترجیح دهند. آن هایی که می مانند نیز با رانت و مجوز، حمایت فرماندار و چنگ و دندان است که سرپا می مانند. در این شرایط خبری از نوآوری نیست، آنی که حمایت خاص و رانت دارد، نیازی برای نوآوری نمی بیند وآنی که می بیند اجازه فعالیت راحت ندارد. استعداد ها شکوفا نمی شوند و منابع هدر می رود. هزینه زندگی مردم بالا می رود، تولید کم است و با فروش منابع خام، نیازهای مصرفی وارد می شود. نخبه، شایسته و توانمند سرکوب و فراری یا خانه نشین، متملق و آشنا، همه کاره و ثروتمند. راستی، دشمن چه هدفی داشت؟
راه حل چیست؟
#ادامه_دارد
✅تلگرام
https://t.me/Nobaran_Shiraz
✅ایتا
https://eitaa.com/Nobaran_Shiraz
✅بله
https://ble.im/nobaran_shiraz
✅آی گپ
https://iGap.net/Nobaran_Shiraz
✅سروش
https://sapp.ir/Nobaran_Shiraz