ساسان حبیب وند


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


کانال رسمی ساسان حبیب وند، پژوهشگر و نویسنده خودشناسی
این قلم بر آنست تا با تعریف نوینی از خودشناسی، نگاهی نو را در مخاطب متولد سازد، نگاهی که آگاهی و شادمانی پایدار، ثمره اوست.
(بازنشر مطالب با ذکر اسم و نشانی کانال بلامانع است).
ارتباط:
@sasan_habibvand

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


💠 شرح و نقد کتاب "حضور در هستی"
اثر: جیدو کریشنامورتی
جلسه چهارم، بخش ۲ از ۲
@sasanhabibvand


🔷 دیدگاه خوانندگان
"شوکران نوش" عزیز درباره کتاب جدید "بیگانه درون" نوشته اند:

با سلام و احترام
نگاهی اجمالی به فهرست کتاب جدیدتان انداختم، دست مریزاد!
بسیار دلربا و رهگشا بود!
سالی که نکوست از بهارش پیداست و ارج و قدر کتاب شما هم از عنوان و فهرست و مقدمه اش!
وقتم خوش شد که اثر دیگری از قلم شما پدیدار گشته.
امیدوارم همیشه قلمتان روان و رونقش افزون باشد!
خداوند متعال بر توفیقات و برکات حضرتعالی بیفزاید؛
یارب دعای خسته دلان/شکسته دلان مستجاب کن!
@sasanhabibvand


🔶 "دست های پنهان جنایت"
به گمانم لازم است به کسانی که اینجا و آنجا کامنت می گذارند، مطلب می نویسند یا چیزی بازنشر می کنند و در آن فلان قومیت یا فلان مردم را مورد تحقیر و توهین قرار می دهند مطلبی را یادآوری کرد.
🔹 به دنیا نگاه کنید. هیچ حرکت جمعی و گروهی، اعم از خوب و بد، بدون پشتوانه فکری و فرهنگی به وجود نیامده است و جنگ و نسل کشی هم هرگز از این قانون مستثنی نیست. به قول مولانا:

از یکی اندیشه کآید در درون صد جهان گردد به یک دم سرنگون
خلق بی پایان ز یک اندیشه بین گشته چون سیلی روانه بر زمین
هست آن اندیشه پیش خلق خُرد لیک چون سیلی جهان را خورد و برد

🔹 آتش همه نفاق ها، جنگ ها و کشتارهای هولناک، از دل تحقیر و توهین گروهها و ملت ها به هم شعله کشیده است. جنایتکاران یدی و عملی همواره به پشتوانه جنایتکاران فکری و اخلاقی به فجایع دلخراش و نفرت انگیز دست می زنند. آنان دست های آشکار جنایت هستند و اینان دست های پنهان آن. پس اگر چنین می کنید آگاه باشید که شما هم در پراکندن تخم نفرت و دشمنی سهیم هستید و زمانی که آتش هولناک یک جنگ قومیتی یا ملیتی دیگر دامان خانواده و عزیزان خودتان را هم گرفت شکوه و گلایه از خود و همفکران و همرفتاران خود کنید.
🔹 هشیار باشید مبادا که دست های پنهان ابلیس جنگ و ویرانی از آستین شما بیرون بیاید، و اگر همچنان به نفاق و نفرت پراکنی اصرار کردید، بدانید که شما در ریختن خون کودکان بیگناه و آواره و ناقص العضو شدن انسان ها و ویرانی شهرها و بمباران ها و قتل عام ها و مرگ و میرها سهم داشته اید.
@sasanhabibvand


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
"اختلال رفتار وسواسی (OCD)"
منبع: ویدوآل
@sasanhabibvand


بیگانه_درون_فهرست_مطالب_و_پیشگفتار.pdf
178.7Kb
🔸 کتاب ''بیگانه درون''
ساسان حبیب وند
فهرست مطالب و پیشگفتار
(فایل PDF)
@sasanhabibvand


🔷 بالاخره آماده شد!
سومین کتابم به اسم "بیگانه درون" بعد از حدود یک سال کار به زودی منتشر خواهد شد. موضوع محوری این کتاب، «خودشکوفایی و معنای زندگی» است.
«بیگانه درون» تا حدود یک هفته دیگر بصورت آنلاین منتشر می شود و در سراسر جهان از طریق سفارش اینترنتی قابل تهیه خواهد بود.
همچنین بنا داریم این اثر جدید را در ماه آینده در شهر پرت استرالیا رونمایی کنیم.
پس از آن، "بیگانه درون" در استرالیا بطور مستقیم به علاقمندان عرضه خواهد شد.
همچنین فرایند انتشار کتاب در داخل کشور بلافاصله شروع می شود و خبر آن را در همینجا اعلام خواهم کرد.
سپاس از محبت همه دوستان خوبی که با تشویق و همفکریشان به تولد این اثر کمک کردند.

بعضی از سرفصل های ''بیگانه درون'':

من کیستم؟
پرورش نهال خود
دو «من» در درون ما
رهایی از رنج های خیالی
هدف زندگی چیست؟
راه های تسلط بر ذهن
نظر دیگران درباره شما
و...

فهرست مطالب و پیشگفتار کتاب را در زیر بصورت فایل PDF دریافت بفرمایید.
⬇️ ⬇️ ⬇️
متشکرم.
@sasanhabibvand


🔷 بالاخره آماده شد!
سومین کتابم به اسم "بیگانه درون" بعد از حدود یک سال کار به زودی منتشر خواهد شد. موضوع محوری این کتاب، «خودشکوفایی و معنای زندگی» است.
@sasanhabibvand


💠 برنامه «آگاهی و شکوفایی»
(بخش ۶ از ۱۰)
در این گفتگوها خودشناسی را به تعریف این قلم معرفی کرده و به سوالات مهم پاسخ داده ام. شنیدن این مجموعه را به همه مشتاقان شکوفایی توصیه می کنم.
@sasanhabibvand


🌀 مجموعه برنامه ی
«آگاهی و شکوفایی»
(بخش ششم)
⬇️ ⬇️ ⬇️
@sasanhabibvand


🌀 «بزرگداشت؟»
من نمی فهمم "بزرگداشت" یک نفر یعنی چه؟ ما تا کی می خواهیم جملات قرضی و کلیشه ای دیگران را تکرار کنیم؟
🔷 «بزرگداشت» یک نفر معنی اش این شده است که سالی یک بار در سالگرد تولد یا وفات آن شخص بنده با لحن آنچنانی مدام تکرار کنم که: "بله، فلانی انسان بزرگی بود یا فلانی متفکر مهمی بود یا مرد آزاده ای بود و مایه افتخار ما بود و..." و چند قطعه پراکنده از آثار او را با "به به" و "چه چه" بخوانم و هفت هشت تا لقب و عنوان گنده و دهان پرکن را هم دنباله اسم او بکنم و با این ظاهرسازی ها خودم و شما هم تصور کنیم که بله، ما وظیفه مان را انجام دادیم و فلانی را بزرگ داشتیم و حالا برویم دنبال زندگی مان، تا "بزرگداشت" بعدی!
🔷 انسانی که بزرگ است، بزرگ است و نیازی به بزرگداشت من و شما ندارد. اگر هم کوچک است با هزار بزرگداشت و مراسم هم ذره ای از کوچکی او کم نخواهد شد (تحلیل و معرفی آثار و اندیشه های یک نفر، امر دیگری است و بسیار مطلوب).
اما اگر غرض این است که از یافته ها و اندیشه های یک انسان شکوفا بهره ببریم، راهش شعار دادن و لقب چسباندن نیست، راهش خواندن آثار او و درک نگرش او و استفاده عملی از میراثی است که او برای مان بجا گذاشته است. وقتی آثار این درک و استفاده، در رفتار و گفتار ما جاری شد، بزرگی آن انسان خودبخود در وجود ما و در زندگی مان تجلی یافته است و اگر نشد، مدح و ثنا هم دردی از ما دوا نخواهد کرد.
🔷 هر کس از زندگی در این دنیا سهمی می گیرد و می رود. آن انسان بزرگ، سهم خود را گرفت و اثر خود را بجا گذاشت و رفت. امروز نوبت ماست که از سهم مان به بهترین شکل استفاده کنیم. آنکه باید به فکر «بزرگ» کردن و شکوفانیدنش باشیم، خود ما هستیم، همیشه خود ما بوده ایم. آن که نیازمند پروردن و بالاندن ماست، نهال وجود خود ماست. میراث فکری و معنوی یک انسان بزرگ هم غذایی است برای بالیدن این نهال. اگر چنین کنیم، از بزرگی آن انسان به معنای واقعی بهره برده ایم و اگر نکنیم، هر قدر هم او را «بزرگ بداریم»، باز هم او، اوست و ما، ماییم، بدون هیچ شناخت یا ارتباطی.
@sasanhabibvand


شما مست نگشتید و زان باده نخوردید
چه دانید چه دانید که ما در چه شکاریم...
@sasanhabibvand


💠 "درباره این کانال"

همراهان عزیز کانال،
به نظر می رسد توضیح یک نکته درباره فلسفه وجودی و هدف این کانال ضروری است.
هدف این کانال، عرضه تعدادی جملات نغز فلسفی یا نگاشته های معنوی یا نکات خودشناسانه زیبا و نامرتبط نیست.
همه می دانیم که جملات قصار و متون و داستانک های متنوع، به وفور در فضای مجازی و در کانال های مختلف تلگرامی در گردش است.
🔹 اما هدف کانال حاضر، کمک به ارائه یک نگرش منسجم و تعریف شده فلسفی و روانشناختی است، نگرشی که امید است ثمره آن، کمک به تحول در اندیشه و احساس و روابط مخاطب باشد.
مانند هر مجموعه تئوریک و فلسفی، اجزاء این نظام نظری با یکدیگر دارای ارتباط معنادار و ارگانیک هستند و شناخت هر یک بر درک و دریافت دیگری اثر گذار است.
🔹 اصول و چارچوب های این نگرش، در کتاب های "بندباز" و "از رنج تا رهایی" معرفی شده است.
همچنین، مصادیق و جنبه های کاربردی این نگرش در سخنرانی ها، فایل های صوتی و مقالات تشریح شده است که بیشتر آنها در همین کانال موجود و قابل استفاده هستند. به این ترتیب، کانال حاضر، بخشی است از یک مجموعه گفتاری و قلمی که در پی طرح و تشریح یک فلسفه تعریف شده هستند.
🔹در کارهای جدیدی که در آستانه انتشار قرار دارند، جنبه های دیگری از این دیدگاه را ارائه و تشریح خواهم کرد.
از همراهی شما خوبان صمیمانه تشکر می کنم.
لطفا هر نکته یا پرسشی را از طریق لینک زیر در میان بگذارید.
با مهر فراوان
ساسان حبیب وند
@sasan_habibvand


💠 «خدا و انسان»
زنوفان (کسنوفانس) فیلسوف پیش سقراطی یونان، سخن مشهور و تامل برانگیزی دارد:

خدایان مردم اتیوپی، سیاه پوستند و پهن بینی،
خدایان مردم تراکه چشم آبی اند و موسرخ،
و اگر شیرها یا گاوها یا اسب ها قادر به کشیدن عکس خدایان خود بودند،
خدایان خود را به شکل اسب و گاو و شیر ترسیم می کردند.


(پ.ن: زنوفان، احتمالا اولین فیلسوف معرفت شناس تاریخ است. او معتقد بود که چیزی به اسم دستیابی به حقیقت وجود ندارد. انسان می تواند در راه خردورزی و کسب دانش، به حقیقت نزدیک و نزدیک تر شود ولی آنچه ما از عالم می دانیم و می فهمیم، فهم ماست و همواره فهم ما خواهد ماند).
@sasanhabibvand


💠 شرح و نقد کتاب "حضور در هستی"
اثر: جیدو کریشنامورتی
جلسه چهارم، بخش ۱ از ۲
@sasanhabibvand


💠 "ویژگی های افراد خودشكوفا"

مزلو، در دو كتاب خود، یكى
Motivation and Personality
(انگیزش و شخصیت)
و دیگرى
Towards a Psychology of Being
(به سوى یك روان‌شناسی بودن)
كه هر دو نیز به فارسى ترجمه شده اند، این مؤلّفه‌ها را براى خودشكوفاشدگان برمی‌شمرد:

۱) عالم واقع را به نحو كارآمدى ادراك می‌كنند و می‌توانند بی‌یقینى و عدم‌قطعیت را تحمّل كنند و بپذیرند.
۲) خود و دیگران را به همان صورتى كه هستند قبول دارند.
۳) چه در مقام فكر و نظر و چه در مقام فعل و عمل به صرافت طبع خود التزام می‌ورزند.
۴) در كار و زندگى، همّ و غمّشان معطوف به حلّ مسایل و رفع مشكلات است، نه اینكه خودمحور باشند.
۵) شوخ‌طبعى فراوان دارند.
۶) می‌توانند به زندگى نظر آفاقى (عینى) داشته باشند.
۷) بسیار خلاّق و اهل ابتكار و نوآورى‌اند.
۸) نسبت به فرهنگ‌آموزى و همرنگ دیگران شدن مقاومت می‌ورزند امّا از صِرْفِ مخالف‌خوانى و خِلافِ‌عُرْف بودن نیز لذّت نمی‌برند، بلكه فقط دغدغۀ این دارند كه فهم و تشخیص خود را براى خاطر دیگران فراموش و فدا نكنند.
۹) دغدغۀ بهروزى و سعادت همۀ انسان‌ها را دارند.
۱۰) می‌توانند تجارب اساسى زندگى را عمیقاً درك كنند و قدر بگذارند.
۱۱) فقط با معدودى از انسان‌ها مناسبات و روابط عمیقِ ارضاكننده برقرار می‌كنند.
۱۲) احساس اوج‌گیرى
(Peak Experience)
دارند، یعنی احوالى دارند كه در آن‌ها احساس می‌كنند كه قید و بندهاى زمانى و مكانى از هم گسیخته‌اند و از میان برداشته شده‌اند و خود به جذبه و حیرت و خشیت درافتاده‌اند.
۱۳) احساس نیاز شدید به خلوت و حریم خصوصى و تنها ماندن با خود دارند.
۱۴) گرایش‌هاى آزادمنشانه و خالى از جزم و جمود و تعقیب دارند.
۱۵) معیارهاى اخلاقى را به قوّت و شدّت تمام پاس می‌دارند و رعایت می‌كنند.
(برگرفته از کتاب "مهر ماندگار"، مصطفی ملكیان)
@sasanhabibvand


🌀 " قارچ سمی"
دیکتاتور کسی است که در ذهن و روان او میل به سلطه بر دیگران وجود دارد، تحمل عقیده ی مخالف را ندارد و نقد و پرسش را برنمی تابد.
مخالفت با او پاسخش یا حیله و طفره است و یا تهدید و خشونت. برای خود، حقوق و امتیازات نامحدود و حق سخن گفتن یکسویه قائل است و برای دیگران حقوق محدود و وظایف بی شمار و شنوندگی و سکوت.
🔹 ممکن است چنین کسی به قدرت اجتماعی یا سیاسی هم برسد یا نرسد ولی در هر حال، او یک دیکتاتور است زیرا دیکتاتوری یک ذهنیت و منش است نه یک پست یا موقعیت.
اما دیکتاتورها چگونه به وجود می آیند؟ چرا بعضی از جوامع بطور پیوسته شاهد ظهور و سقوط دیکتاتورهای رنگ و وارنگ هستند؟
🔹 سوال درست تر این است که بپرسیم دیکتاتوری چگونه به وجود می آید؟ دیکتاتوری محصول فرهنگ تفرقه و پیروی و سرسپردگی است. دیکتاتور، قارچ مسمومی است که در باغچه تحقیر و آزار و سرسپردگی جوانه می زند و پا می گیرد و تناور می شود.
🔹 وقتی جمعیت دیکتاتورها به قدر کافی زیاد شد، طبعا یک یا چند تا از آنها که زورمندتر یا حیله گرترند، رشد می کنند، به قدرت می رسند و سمومی را از دل باغچه جامعه تغذیه کرده اند به خود او بر می گردانند.
مادامی که خاک باغچه مستعد ظهور و رشد علف های هرز دیکتاتوری باشد، تولد این قارچ های سمی، پدیده ای طبیعی و اجتناب ناپذیر است. و زمانی که خاک باغچه، دیگر مواد آلوده و سمی برای قارچ های دیکتاتوری را در دل خود نداشته باشد، قارچ ها برای همیشه محو خواهند شد.
@sasanhabibvand


💠 برخوانی کتاب "حضور در هستی"
گفتارهایی از کریشنامورتی
ترجمه: محمد جعفر مصفا
(بخش سی و چهارم)
@sasanhabibvand


🌀 «سیرک»
(گزیده ای از کتاب «بندباز»)
تام گفت:‌ اینها یادگار روزهای نمایشه. آخه می دونی، من قبلاً توی سیرک کار می کردم.
پیتر با تعجب پرسید:‌ چه جالب! چه کاره بودید؟
- دلقک!
- عجب! اصلاً فکرش رو نمی کردم.
- می دونی پیتر، آدم توی سیرک خیلی چیزها یاد می گیره. من هم توی سیرک چیزهای زیادی یاد گرفتم. هم از کار خودم، هم همکارهام و حتی از تماشاچی ها ....
- من همیشه فکر می کردم سیرک فقط جای خوشی و خنده است.
- بستگی داره. می دونی درواقع همۀ دنیا پر از درسه و کسی که اهل یاد گرفتن باشه هر روز تو زندگی چیزهای تازه یاد می گیره.
- پس چرا شغلتون رو عوض کردین؟
- آخه من همیشه دوست داشتم چیزهایی رو که یاد می گیرم به مردم هم یاد بدم. اما توی سیرک نمی شه. توی سیرک تو همیشه همونی که هستی، یک بازیگر. با یکی دو تا نقش کم و بیش ثابت. دیدم اگه بخوام چیزهایی رو که یاد گرفتم با دیگران قسمت کنم باید از سیرک بیرون بیام. اینه که رفتم و معلم شدم.
- ولی شما معلم علوم طبیعی هستید.
- درسته، کاملا مربوطه. همۀ حقیقت توی علمه، توی واقعیت ها. من الآن دارم کتابی رو از اونچه که تابحال یادگرفتم می نویسم. این کتاب در طول سفر من و تو همراه ماست. یا می شه گفت بیشترِ سفر ما درواقع خوندن این کتابه، و گفتگو دربارۀ اون.
- قضیه داره جالب می شه! اسم کتاب چی هست؟
- راستش هنوز اسمی براش نگذاشتم. اما باید بگم که در این کتاب، سفر ما به دنیا در هفت فصل اتفاق می افته و ما هم مثل هر جهانگردی، در هر فصل، به یک جای جدید سر می زنیم تا این که نقشه مون از این سرزمین کم کم کامل بشه. در هر جا هم که لازم شد می ایستیم و منظره ها رو به هم نشون می دیم یا از همدیگه سؤال می پرسیم و چیزهایی رو که دیدیم با هم قسمت می کنیم.
- این داستان دربارۀ چی هست؟
- می شه گفت این، داستان زندگی من و توست.
- خیلی مشتاقم که شروع کنیم!
- خوشحالم.
بعد از گفتن این حرف تام دست برد و از قفسۀ بالای کتابخانه دفتر نسبتا ضخیمی را بیرون آورد. صفحه ای را باز کرد و قبل از این که بخواند گفت: خوب، سفر خودمون رو با یک داستان زیبا شروع می کنیم. داستانی قدیمی و در عین حال تازه و جدید.
و خواند: "خر برفت".
پیتر لبخند زد و گفت: چه اسمی! خر برفت!
تام هم لبخندی به او زد و ادامه داد:
مولوی در مثنوی داستانی دارد که آیینه ای گویا از جریان تولد فرد در جامعه و روابط و رفتار اجتماع با اوست. می گوید: در زمان های قدیم درویشی ساده دل بود که از مال دنیا یک خر داشت. درویش سوار بر این خر شهر به شهر مسافرت می کرد و در هر شهر مدت کوتاهی می ماند، معرکه ای می گرفت، پولی به دست می آورد و با آن روزگار می گذراند. در یکی از سفرها، درویش به شهر غریبی رسید...
🔸 نشر «سایه سخن»، آثار این قلم را به نشانی شما در هر کجای ایران، پست می کند.
(شماره های تماس:
(۶۶۴۹۶۴۱۰ ۶۶۴۹۵۲۸۰ ۶۶۹۶۲۴۵۶
@sasanhabibvand


🌀 «سیرک»
تام گفت:‌ اینها یادگار روزهای نمایشه. آخه می دونی، من قبلاً توی سیرک کار می کردم.
پیتر با تعجب پرسید:‌ چه جالب! چکاره بودید؟
- دلقک!
@sasanhabibvand


🔹 «خردمندی»
آنچه را که می دانی، می دانی و آنچه را که نمی دانی، نمی دانی. خردمندی این است.
(کنفوسیوس)
@sasanhabibvand

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

899

obunachilar
Kanal statistikasi