⭕️ به جای کپی پیست رهبری، کمی از مغزهایمان کار بکشیم!
جریانِ اصولگرایی، جریانی است که از جهت #نظری ضعیف و از جهت عملی #ناکارآمد است. این جریان نه در حوزه «اقتصاد سیاسی» -به عنوان یکی از مهمترین عرصههای نظری برای هر دولتیـ حرف خاصی دارد و نه در باب «اندیشه سیاسی» از کتاب "ولایت فقیه" امام جلوتر آمده است. در تبیین رابطه حاکمیت با مردم به شدت ناتوان است و حداقلش این است که نتوانسته یک "ادبیات نظری مناسب و مقبول" برای این مساله تولید کند. اصولگرایی نتوانسته اصول ابتداییاش را حتی در حد اصول تبلیغاتی و انتخاباتی بسط بدهد؛ چه برسد در عرصه سیاست خارجی و داخلی و اقتصاد و ...
آیا وضع اصلاح طلبها بهتر است؟ به من ربطی ندارد که نقدی بکنم یا فحشی بدهم؛ ولی واضح است که در حوزه نظر "با استفاده از نظریات موجود غربی" و "پژوهشهای تاریخی"، توانستهاند "ظاهر و عقبه نظری جذابی" برای خود فراهم کنند.
خلاصه آنکه یادم نمیآید که در ۱۵ سال گذشته، اصولگرایان (به معنای عام) و جریان های وابستهشان بدون هزینه کردن از رهبری، فعالیت مناسبی در عرصه سیاست انجام داده باشند.
❗️مشکل کجاست؟ تا زمانی که هسته مرکزی جریان اصولگرایی "پیگیری منویات رهبری" است، وضع ما از این بهتر نمیشود.
تا زمانی که به دنبال "#عقلانیت_سیاسی" نباشیم و سعی نکنیم با "فعالیتهای نظری و عملی"ِ خودمان بخشی از هزینههای رهبری را بر دوش بکشیم و دائما به دنبال این باشیم که منویات رهبری را اجرایی کنیم؛ یعنی نمیخواهیم "مسئولیت" کاری را که انجام میدهیم، خود برعهده بگیریم.
یعنی میخواهیم شخص دیگری مدام تصمیم بگیرد و ما آن را اجرا کنیم. همیشه منتظریم که ایشان فرمایشی داشته باشند تا ما کاری بکنیم!
🔅 نتیجه این رویکرد این میشود که اصولگرایان دائما ادبیات نظری تولید شده توسط رهبر انقلاب را در سخیفترین لایه ممکن و در بَدَویترین امور هزینه کنند! بدون آنکه توانایی آن را داشته باشند که خطی بر آن بیافزایند یا آن را با شرایط کاریشان تطبیق دهند.
نتیجه این میشود که حتی شعارهای تبلیغاتیشان نیز بدون هیچ خلاقیتی، مستقیم از سخنان رهبری وام گرفته میشود.
✍🏻 #مرتضی_روحانی
(📁 #ولایت)
به #سوزنبان بپیوندید:
🚉 t.me/SzBaan
جریانِ اصولگرایی، جریانی است که از جهت #نظری ضعیف و از جهت عملی #ناکارآمد است. این جریان نه در حوزه «اقتصاد سیاسی» -به عنوان یکی از مهمترین عرصههای نظری برای هر دولتیـ حرف خاصی دارد و نه در باب «اندیشه سیاسی» از کتاب "ولایت فقیه" امام جلوتر آمده است. در تبیین رابطه حاکمیت با مردم به شدت ناتوان است و حداقلش این است که نتوانسته یک "ادبیات نظری مناسب و مقبول" برای این مساله تولید کند. اصولگرایی نتوانسته اصول ابتداییاش را حتی در حد اصول تبلیغاتی و انتخاباتی بسط بدهد؛ چه برسد در عرصه سیاست خارجی و داخلی و اقتصاد و ...
آیا وضع اصلاح طلبها بهتر است؟ به من ربطی ندارد که نقدی بکنم یا فحشی بدهم؛ ولی واضح است که در حوزه نظر "با استفاده از نظریات موجود غربی" و "پژوهشهای تاریخی"، توانستهاند "ظاهر و عقبه نظری جذابی" برای خود فراهم کنند.
خلاصه آنکه یادم نمیآید که در ۱۵ سال گذشته، اصولگرایان (به معنای عام) و جریان های وابستهشان بدون هزینه کردن از رهبری، فعالیت مناسبی در عرصه سیاست انجام داده باشند.
❗️مشکل کجاست؟ تا زمانی که هسته مرکزی جریان اصولگرایی "پیگیری منویات رهبری" است، وضع ما از این بهتر نمیشود.
تا زمانی که به دنبال "#عقلانیت_سیاسی" نباشیم و سعی نکنیم با "فعالیتهای نظری و عملی"ِ خودمان بخشی از هزینههای رهبری را بر دوش بکشیم و دائما به دنبال این باشیم که منویات رهبری را اجرایی کنیم؛ یعنی نمیخواهیم "مسئولیت" کاری را که انجام میدهیم، خود برعهده بگیریم.
یعنی میخواهیم شخص دیگری مدام تصمیم بگیرد و ما آن را اجرا کنیم. همیشه منتظریم که ایشان فرمایشی داشته باشند تا ما کاری بکنیم!
🔅 نتیجه این رویکرد این میشود که اصولگرایان دائما ادبیات نظری تولید شده توسط رهبر انقلاب را در سخیفترین لایه ممکن و در بَدَویترین امور هزینه کنند! بدون آنکه توانایی آن را داشته باشند که خطی بر آن بیافزایند یا آن را با شرایط کاریشان تطبیق دهند.
نتیجه این میشود که حتی شعارهای تبلیغاتیشان نیز بدون هیچ خلاقیتی، مستقیم از سخنان رهبری وام گرفته میشود.
✍🏻 #مرتضی_روحانی
(📁 #ولایت)
به #سوزنبان بپیوندید:
🚉 t.me/SzBaan