خب یکم ع مرگ ویند بگیم
همونطور ک گفتم تو جنگ با شیروکو ع تموم نیروش استفاده میکنه همین باعث میشه عاسیبا شدید جسمی ببینه و اینکه نیروشو برا همیشه از دست میده
بعد مبارزش بازم سرپا میمونه یکم درمونش اینا میکنن ولی همچنان حالش بد بود با اینحال ب کسی نمیگه
همون روز اول سر قبر همه کسایی ک تو جنگ مردن میرن ازشون تقدیر میکننو ازین حرفا
شبش ولی جشن میگیرن
قبل خاب ویلو وین کلی باهم حرف میزنن راجب مساعل مختلف
اخرش ک ویل میره بخابه وین میگه تو بخاب منم چن دیقه دیه میخابم
وین میدونست وضعیتش خوب نیست در نتیجه اول ی وصیت نامه مینویسه و بعد میخابه
صبحش ویل پا میشه صبحونرو حاضر میکنه و ازینکه وین هنو خابیده تعجب میکنه میره ک بیدارش کنه میبینه نفس نمیکشه
بعدم ک مراسم مرگ ویندو اینا
همونطور ک گفتم تو جنگ با شیروکو ع تموم نیروش استفاده میکنه همین باعث میشه عاسیبا شدید جسمی ببینه و اینکه نیروشو برا همیشه از دست میده
بعد مبارزش بازم سرپا میمونه یکم درمونش اینا میکنن ولی همچنان حالش بد بود با اینحال ب کسی نمیگه
همون روز اول سر قبر همه کسایی ک تو جنگ مردن میرن ازشون تقدیر میکننو ازین حرفا
شبش ولی جشن میگیرن
قبل خاب ویلو وین کلی باهم حرف میزنن راجب مساعل مختلف
اخرش ک ویل میره بخابه وین میگه تو بخاب منم چن دیقه دیه میخابم
وین میدونست وضعیتش خوب نیست در نتیجه اول ی وصیت نامه مینویسه و بعد میخابه
صبحش ویل پا میشه صبحونرو حاضر میکنه و ازینکه وین هنو خابیده تعجب میکنه میره ک بیدارش کنه میبینه نفس نمیکشه
بعدم ک مراسم مرگ ویندو اینا