وَجّه: فرستاد، پیروی کرد
وجّه الیه رساله: نامه ای برای او فرستادم
وجّه الیه تهمهً: به او تهمت زد
وجّه الیه نقداً: از او انتقاد کرد
وجَّه الیه لکمهً: مشتی به او زد
وجَّه النخله: نهال خرما را کاشت
وجّه فلاناً: او را راهنمایی کرد
وجّه الطریق: راه پیمود
اطلق: باز کرد، آزاد کرد
اطلق یده: دست او را باز گذاشت.
اطلق الرصاص: گلوله را شلیک کرد
اطلق الاسم علیه: این نام رو بر او نهاد
اطلق شعاراً: شعاری سر داد
اطلق له العنان: او را به حال خود رها کرد
اطلق المراه: زن را طلاق داد
اطلق الکلام: سخن را مشروط نکرد
👇👇👇
@amuzesharabi