🌺🌻🌺
3
🍁فرستادن فريدون جندل را به يمن:
🍁فريدون را به پنجاه سالگى، سه فرزند پسر آمد كه دو بزرگتر از شهرناز و فرزند كوچكتر از ارنواز بود. اين سه پسر از همه رو همچون
فريدون بودند، ليكن فريدون، نامى بر ايشان ننهاده بود. چون زيبنده تخت و تاج شدند، فريدون يكى از بزرگان را كه نامش جنْدل بود فرا خواند و به او گفت:
🍁بر گرد گيتى بگرد و سه دختر از نژاد بزرگان كه سزاوار همسرى پسران من باشند و پدرشان بر ايشان نامى ننهاده باشد تا
كسى نام آنها را بر زبان رانَد و هر سه از يك پدر و مادر و زيبا روى و پاك تن و خسرو نژاد و هر سه آنسان ماننده يكدگر كه نتوان يكى را از
ديگرى شناخت، برگزين.
🍁پس جندل بيدار دل و چرب زبان با چند تن از نيكخواهان، سراسر ايران را پژوهيدن گرفت و در هر جايى كه شنيد
بزرگى را در پرده، دخترى است، بدانجاى رفت و جوياى نام و نشانشان گشت. ليك در هيچ جاى ايران، دخترانى كه سزاوار پسران فريدون
باشند، نيافت.
🆔@conference_iranvich🔥
🆔@anjoman_tarikhe_iranvich🔥
3
🍁فرستادن فريدون جندل را به يمن:
🍁فريدون را به پنجاه سالگى، سه فرزند پسر آمد كه دو بزرگتر از شهرناز و فرزند كوچكتر از ارنواز بود. اين سه پسر از همه رو همچون
فريدون بودند، ليكن فريدون، نامى بر ايشان ننهاده بود. چون زيبنده تخت و تاج شدند، فريدون يكى از بزرگان را كه نامش جنْدل بود فرا خواند و به او گفت:
🍁بر گرد گيتى بگرد و سه دختر از نژاد بزرگان كه سزاوار همسرى پسران من باشند و پدرشان بر ايشان نامى ننهاده باشد تا
كسى نام آنها را بر زبان رانَد و هر سه از يك پدر و مادر و زيبا روى و پاك تن و خسرو نژاد و هر سه آنسان ماننده يكدگر كه نتوان يكى را از
ديگرى شناخت، برگزين.
🍁پس جندل بيدار دل و چرب زبان با چند تن از نيكخواهان، سراسر ايران را پژوهيدن گرفت و در هر جايى كه شنيد
بزرگى را در پرده، دخترى است، بدانجاى رفت و جوياى نام و نشانشان گشت. ليك در هيچ جاى ايران، دخترانى كه سزاوار پسران فريدون
باشند، نيافت.
🆔@conference_iranvich🔥
🆔@anjoman_tarikhe_iranvich🔥