دستی به سر پســرک کشید و با دســت دیگش اشــک روی گونــه پسر رو پــاک کرد.
به هیچکــس اعتــماد نکن کوک،
بعضــی ادما بهت قول میــدن توی لحظه های سخــت کنارت باشــن.
اما میبیــنی تلـخ تــرین لحــظه هارو خودشون برات رقــم میزنن؛پس غصــه نخور
همیــشه این بوده و همــین خواهد ماند.
به هیچکــس اعتــماد نکن کوک،
بعضــی ادما بهت قول میــدن توی لحظه های سخــت کنارت باشــن.
اما میبیــنی تلـخ تــرین لحــظه هارو خودشون برات رقــم میزنن؛پس غصــه نخور
همیــشه این بوده و همــین خواهد ماند.