فاطمه میگه امشب شاید برم حرم... دلم ناغافل پرمیکشه. همیشه هم اینجور وقتا، اول فرود میاد دم باب الجواد. اصلا ورودی های دیگه حرم رو نمیشناسه انگار. تنوع هم حالیش نمیشه. همیشه فقط باب الجواد..
قبل اینکه بفهمم چی به چیه، چیکه چیکه شروع کردم به باریدن. گوگل میکنم: موزیک امام رضا! اولین لینکو باز میکنم. میخام فقط یه چیزی از امام رضا بشنوم. هرچی...شروع میکنه به خوندن: ای حرمت ملجا درماندگان..چیکه چیکه...گوله گوله..بی محابا میبارم. دلم تنگ شده بوده انگار، حواسم نبوده. یه لحظه سرمو میارم بالا، بی آر تی همیشه شلوغ راه آهن تجریش، خالی خالی شده. اونم ساعت ۹ شب، اونم تو ایستگاه همیشه شلوغ پارک وی! با خودم میگم حتما الان پر میشه. اما نمیشه.. اتوبوس راه میفته. اما من مگه تو اتوبوسم؟؟ تو انگار کن رسیده باشی ورودی ضریح و یهو کل حرمو واست خالی کرده باشن! اختصاصی!
ایستگاه بعد هم..
ایستگاه های بعد هم..
شروع میکنم نوشتن واس فاطمه:
سلام برسون
بگو...بگو همین الانم که دارم تایپ میکنم چی بگی اشکام میاد..
بگو حتی بلد نیستم مستاصل بشم دیگه. فقط سکوتم..پرت شدم یه جاهای دوری..
از قول من بگو: آقا، از همون دور، سلام..
@ensanak 🌕
قبل اینکه بفهمم چی به چیه، چیکه چیکه شروع کردم به باریدن. گوگل میکنم: موزیک امام رضا! اولین لینکو باز میکنم. میخام فقط یه چیزی از امام رضا بشنوم. هرچی...شروع میکنه به خوندن: ای حرمت ملجا درماندگان..چیکه چیکه...گوله گوله..بی محابا میبارم. دلم تنگ شده بوده انگار، حواسم نبوده. یه لحظه سرمو میارم بالا، بی آر تی همیشه شلوغ راه آهن تجریش، خالی خالی شده. اونم ساعت ۹ شب، اونم تو ایستگاه همیشه شلوغ پارک وی! با خودم میگم حتما الان پر میشه. اما نمیشه.. اتوبوس راه میفته. اما من مگه تو اتوبوسم؟؟ تو انگار کن رسیده باشی ورودی ضریح و یهو کل حرمو واست خالی کرده باشن! اختصاصی!
ایستگاه بعد هم..
ایستگاه های بعد هم..
شروع میکنم نوشتن واس فاطمه:
سلام برسون
بگو...بگو همین الانم که دارم تایپ میکنم چی بگی اشکام میاد..
بگو حتی بلد نیستم مستاصل بشم دیگه. فقط سکوتم..پرت شدم یه جاهای دوری..
از قول من بگو: آقا، از همون دور، سلام..
@ensanak 🌕