کوهها و مکانهای بلند در اساطیر
کوهها همواره به دلیل عظمت و ارتفاعشان تصوری از اعتلا و عروج را برای انسان کهن به وجود میآوردهاند. کوهها آدمیان را از بلایایی مثل سیل نجات میدادهاند و رودهایی که سرچشمه حیات آدمی بودهاند از کوهها روان گشته و زاده شدهاند. به نظر میرسد که در بسیاری از فرهنگهای کهن، غالب امور باعظمت با کوه مرتبط بوده و خیلی از حوادث بزرگ و تاثیرگذارِ آغازین که الگو و تعیبنکننده حرکت زمان و آفرینش جهان بودهاند، در کوهها رخ نمودهاند.
کوهها و مکانهای بلند به عنوان رمزی از مکان مقدس آغازین، آدمی را از هبوط این عالم رها میسازند و به مکان قدسی آغازین میبرند. معابد و مکانهای مقدس زمینی هم مثل کلیساها و مساجد و زیارتگاهها، با شکل مرتفع و برجستهشان، به نوعی تجلیِ نمونهِ کوچکِ مکانِ قدسیِ آغازین در جهان هبوطیافته و ناقدسی هستند. علاوه بر این، مکانهای بلند به عنوان مرکز جهان و جایی در نظر گرفته میشوند که زمین ناسوتی را به آسمان ملکوتی وصل میکرد. رمز محور کیهان که زمین را به آسمان میپیوندد، تقریبا در همه مکانهای قدسی یافت میشود، به صور مختلف: برجهای هرمیشکل ناقوسدار، تیرهای نوکتیز، درخت_ستونهای کلیساها و... . ستون، نردبان، درخت، تاک و... نیز بر مکان قدسی که مرکز جهان و واسطه زمین و آسمان است، دلالت دارد. بر طبق سنتهای قبیله آرونتاها، آچیلپاها، نومباکولا (خدای آنها) نیایشان را آفرید. نومباکولا از تنه یک درخت صمغ (انگم)، دیرکی مقدس ساخت و بعد از تدهین آن به خون، از آن بالا رفت و در آسمان ناپدید شد. این دیرک به منزله محوری کیهانی است و در اطراف آن است که مرز قابل اسکان میشود. زیگورات بابلیها کوه کیهانی است. نام برخی از حرمهای مطهر بابلیان (نیپور، لارسا، سپیارا) بر "پیوند میان زمین و آسمان" دلالت دارد. بنا به باور مسلمانان، مکه مرکز جهان بوده و ایرانیان باستان خونیرث را مرکز جهان میدانستند که کوه اساطیری البرز در آنجا قرار دارد. در اساطیر هند، کوه "مِرو" در مرکز زمین "جامبودویپا" قرار یافته و این کوه معادل همان کوه البرز در ایران باستان و کوه قاف در ایران اسلامی است. کوه بیستون که بسیار در فرهنگ ایرانی و ادب فارسی محل اشاره بوده، در اصل "بغستان" به معنی جایگاه خدا بوده است.
این ویژگیهای جادویی کوه و دیگر مکانهای بلند، در فرهنگها و مذاهب گوناگون اشکال مختلفی داشته است. فریدون را مادرش به موبدان پاکدین میسپارد تا به کوه ببرند و پرورش دهند. کیومرث به عنوان اولین شاه و اولین انسان مکانش کوه بود. زال که موجودی عجیب و رمزی از ناهمگونی اساطیری با عالم ناسوتی بود، به کوه برده شد و سیمرغ او را پرورش داد و بعد از رشد و تعالی روحی، زال دوباره از کوه پایین آمد و به میان مردم برگشت. پیغمبر اسلام در غار حرا در کوه نور به عبادت خداوند میپرداخت و تجربیات معنوی کسب میکرد. در اساطیر یونانی کوه جایگاه کشف و شهود بود. متفکران در بلندا یا سراشیبی کوه پارناسوس یا کوه تاوگتوس یا کوه کوتائرون مینشستند و به فکر فرو میرفتند. طور سینا جایگاه وحی به حضرت موسی (ع) و کوه اوشیدرنه در کنار دریاچه کیانسیه (هامون) جایگاه وحی به زرتشت بود.
درختان نیز مانند کوهها ویژگی قدسیتبخش دارند و بر مرکزیت دلالت میکنند. در سیبری و مغولستان و آمریکا و اندونزی و اقیانوسیه درخت بر رمز محور کیهان و واسطه زمین و آسمان دلالت دارد. در سیبری درخت قان را رمز "ستون آسمان" میدانند. علاوه بر این، بودا در کنار درخت نجات یافت و به رستگاری و روشنبینی رسید و درخت بودا در معابد بودایی دیده میشود. در اساطیر ایران درخت سرو یادآور آناهید است و سرو کاشمر درخت بزرگی بوده که بنا به روایات کهن ایرانی زرتشت آن را کاشته و در شاهنامه دارای سرشتی مینوی توصیف شده است.
ر ک:
_ امانالله قرشی، (۱۳۸۹)، آب و کوه در اساطیر هند و ایرانی، چاپ دوم، تهران: نشر هرمس، ص ۵۲
_داریوش شایگان، (۱۳۹۳)، بتهای ذهنی و خاطره ازلی، چاپ نهم، تهران: انتشارات امیرکبیر، ص ۱۹۵
_ میرچا الیاده، (۱۳۸۷)، مقدس و نامقدس، ترجمه نصرالله زنگویی، چاپ دوم، تهران: انتشارات سروش، ص ۳۱
_ مونیک دوبوکور، (۱۳۹۴)، رمزهای زندهجان، ترجمه جلال ستاری، چاپ پنجم، تهران: نشر مرکز، ص ۱۲ _ ۱۱
https://t.me/joinchat/AAAAAEPGlgsnhAK7YTXK9Q
کوهها همواره به دلیل عظمت و ارتفاعشان تصوری از اعتلا و عروج را برای انسان کهن به وجود میآوردهاند. کوهها آدمیان را از بلایایی مثل سیل نجات میدادهاند و رودهایی که سرچشمه حیات آدمی بودهاند از کوهها روان گشته و زاده شدهاند. به نظر میرسد که در بسیاری از فرهنگهای کهن، غالب امور باعظمت با کوه مرتبط بوده و خیلی از حوادث بزرگ و تاثیرگذارِ آغازین که الگو و تعیبنکننده حرکت زمان و آفرینش جهان بودهاند، در کوهها رخ نمودهاند.
کوهها و مکانهای بلند به عنوان رمزی از مکان مقدس آغازین، آدمی را از هبوط این عالم رها میسازند و به مکان قدسی آغازین میبرند. معابد و مکانهای مقدس زمینی هم مثل کلیساها و مساجد و زیارتگاهها، با شکل مرتفع و برجستهشان، به نوعی تجلیِ نمونهِ کوچکِ مکانِ قدسیِ آغازین در جهان هبوطیافته و ناقدسی هستند. علاوه بر این، مکانهای بلند به عنوان مرکز جهان و جایی در نظر گرفته میشوند که زمین ناسوتی را به آسمان ملکوتی وصل میکرد. رمز محور کیهان که زمین را به آسمان میپیوندد، تقریبا در همه مکانهای قدسی یافت میشود، به صور مختلف: برجهای هرمیشکل ناقوسدار، تیرهای نوکتیز، درخت_ستونهای کلیساها و... . ستون، نردبان، درخت، تاک و... نیز بر مکان قدسی که مرکز جهان و واسطه زمین و آسمان است، دلالت دارد. بر طبق سنتهای قبیله آرونتاها، آچیلپاها، نومباکولا (خدای آنها) نیایشان را آفرید. نومباکولا از تنه یک درخت صمغ (انگم)، دیرکی مقدس ساخت و بعد از تدهین آن به خون، از آن بالا رفت و در آسمان ناپدید شد. این دیرک به منزله محوری کیهانی است و در اطراف آن است که مرز قابل اسکان میشود. زیگورات بابلیها کوه کیهانی است. نام برخی از حرمهای مطهر بابلیان (نیپور، لارسا، سپیارا) بر "پیوند میان زمین و آسمان" دلالت دارد. بنا به باور مسلمانان، مکه مرکز جهان بوده و ایرانیان باستان خونیرث را مرکز جهان میدانستند که کوه اساطیری البرز در آنجا قرار دارد. در اساطیر هند، کوه "مِرو" در مرکز زمین "جامبودویپا" قرار یافته و این کوه معادل همان کوه البرز در ایران باستان و کوه قاف در ایران اسلامی است. کوه بیستون که بسیار در فرهنگ ایرانی و ادب فارسی محل اشاره بوده، در اصل "بغستان" به معنی جایگاه خدا بوده است.
این ویژگیهای جادویی کوه و دیگر مکانهای بلند، در فرهنگها و مذاهب گوناگون اشکال مختلفی داشته است. فریدون را مادرش به موبدان پاکدین میسپارد تا به کوه ببرند و پرورش دهند. کیومرث به عنوان اولین شاه و اولین انسان مکانش کوه بود. زال که موجودی عجیب و رمزی از ناهمگونی اساطیری با عالم ناسوتی بود، به کوه برده شد و سیمرغ او را پرورش داد و بعد از رشد و تعالی روحی، زال دوباره از کوه پایین آمد و به میان مردم برگشت. پیغمبر اسلام در غار حرا در کوه نور به عبادت خداوند میپرداخت و تجربیات معنوی کسب میکرد. در اساطیر یونانی کوه جایگاه کشف و شهود بود. متفکران در بلندا یا سراشیبی کوه پارناسوس یا کوه تاوگتوس یا کوه کوتائرون مینشستند و به فکر فرو میرفتند. طور سینا جایگاه وحی به حضرت موسی (ع) و کوه اوشیدرنه در کنار دریاچه کیانسیه (هامون) جایگاه وحی به زرتشت بود.
درختان نیز مانند کوهها ویژگی قدسیتبخش دارند و بر مرکزیت دلالت میکنند. در سیبری و مغولستان و آمریکا و اندونزی و اقیانوسیه درخت بر رمز محور کیهان و واسطه زمین و آسمان دلالت دارد. در سیبری درخت قان را رمز "ستون آسمان" میدانند. علاوه بر این، بودا در کنار درخت نجات یافت و به رستگاری و روشنبینی رسید و درخت بودا در معابد بودایی دیده میشود. در اساطیر ایران درخت سرو یادآور آناهید است و سرو کاشمر درخت بزرگی بوده که بنا به روایات کهن ایرانی زرتشت آن را کاشته و در شاهنامه دارای سرشتی مینوی توصیف شده است.
ر ک:
_ امانالله قرشی، (۱۳۸۹)، آب و کوه در اساطیر هند و ایرانی، چاپ دوم، تهران: نشر هرمس، ص ۵۲
_داریوش شایگان، (۱۳۹۳)، بتهای ذهنی و خاطره ازلی، چاپ نهم، تهران: انتشارات امیرکبیر، ص ۱۹۵
_ میرچا الیاده، (۱۳۸۷)، مقدس و نامقدس، ترجمه نصرالله زنگویی، چاپ دوم، تهران: انتشارات سروش، ص ۳۱
_ مونیک دوبوکور، (۱۳۹۴)، رمزهای زندهجان، ترجمه جلال ستاری، چاپ پنجم، تهران: نشر مرکز، ص ۱۲ _ ۱۱
https://t.me/joinchat/AAAAAEPGlgsnhAK7YTXK9Q