ا﷽ا
🕐 #ساعتی_به_بهای_عمری؛
┈┈•❀ 🌿🌻🌿❀•┈┈
♦️ ابن حجر عسقلانی -رحمه الله- میگوید:
➖ با دست خط "محمد بن عبدالرحمن العثمانی" قاضی صفد خواندم که نوشته بود: امیر سیف الدین بلبان الحسامی برایم تعریف کرد که روزی به سوی صحرا حرکت کردم، ابن دقیق العید را دیدم که بر سر قبری ایستاده و در حالیکه گریان بود دعا میکرد، گفتم چه شده؟
گفت: صاحب این قبر از یارانم بود و تا لحظه مرگش پیش من درس میخواند، دیشب او را در خواب دیدم، پس از حالش از او پرسیدم، گفت: هنگامی که مرا در قبر گذاشتند سگی هار به مانند درندگان به من نزدیک شد، ترس مرا فرا گرفت و بسیار وحشت کردم.
👈 اما شخصی مهربان در شکلی زیبا آمد و او را از من دور کرد و پیشم نشست و مرا آرام کرد. به او گفتم تو کیستی؟
گفت: من پاداش خواندن #سوره_کهف تو در روز جمعه هستم.
📚 الدرر الكامنة [٣٥٢/٥]
┈┈•❀ 🌿🌻🌿❀•┈┈
🆔 @RegayRoon
🌹اسلام بوک📚
@Islambook1
فوروارد⇦♻صدقهجاریه♻️
🕐 #ساعتی_به_بهای_عمری؛
┈┈•❀ 🌿🌻🌿❀•┈┈
♦️ ابن حجر عسقلانی -رحمه الله- میگوید:
➖ با دست خط "محمد بن عبدالرحمن العثمانی" قاضی صفد خواندم که نوشته بود: امیر سیف الدین بلبان الحسامی برایم تعریف کرد که روزی به سوی صحرا حرکت کردم، ابن دقیق العید را دیدم که بر سر قبری ایستاده و در حالیکه گریان بود دعا میکرد، گفتم چه شده؟
گفت: صاحب این قبر از یارانم بود و تا لحظه مرگش پیش من درس میخواند، دیشب او را در خواب دیدم، پس از حالش از او پرسیدم، گفت: هنگامی که مرا در قبر گذاشتند سگی هار به مانند درندگان به من نزدیک شد، ترس مرا فرا گرفت و بسیار وحشت کردم.
👈 اما شخصی مهربان در شکلی زیبا آمد و او را از من دور کرد و پیشم نشست و مرا آرام کرد. به او گفتم تو کیستی؟
گفت: من پاداش خواندن #سوره_کهف تو در روز جمعه هستم.
📚 الدرر الكامنة [٣٥٢/٥]
┈┈•❀ 🌿🌻🌿❀•┈┈
🆔 @RegayRoon
🌹اسلام بوک📚
@Islambook1
فوروارد⇦♻صدقهجاریه♻️