دختری با کتونی های بنفش"


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


تراوش های ذهن یک دختر دبیرستانی
چون نوشتن راحت تره از به زبون آوردن!
INFJ☔☃
اگه حرفی دارین🗣💜
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-581759-mEoS2Qm

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


من اگه واسه همه:ببخشید عزیزم کلی کار دارم نمی‌رسم بیام و مامانم اجازه نمیده باشم
واسه تو:باشه،کجا و کی همو ببینیم ام.


_دلم برات تنگ شده.
+ما که هفته پیش همو دیدیم دیوونه.
_خب دلم رو نمیتونم کاری بکنم که تنگ شدههه.


تنها نکته منفی ۳ ساعت بیرون بودن پا درد گرفتنِ.
وگرنه که بقیه‌اش>>>


لاک یاسی>>>
هندونه>>>
بوی کتاب>>>
کتاب خوندن>>>
حرف زدن با دوستام>>>>
دونفره بیرون رفتن>>>>


خیلی ممنون از همگی💜🫂
و خیلی خوش اومدید به اینجا بمونید برام🤟🏻
واقعا خیلی خوشحالم🥲
امیدوارم خوشتون بیاد👐🏻


برای آرمی قشنگم
آسمان را دیده‌ام که در انتظار سپیده‌دم می‌لرزید.ستاره ها یک به یک رنگ می‌باختند‌. چمنزارها غرق در شبنم بودند؛نسیم جزنوازشی سرد و یخ زده چیزی در بر نداشت.


برای دختر لئون
من با شراب مردافکن مسافرخانه‌ها که طعم بنفشه دارد و خواب سنگین نمیروز را بر می‌انگیزد،آشنا بوده‌ام. با مستی شبانگاه، آن دم که گویی سراسر زمین تنها در زیر بار اندیشه نیرومندتان به لرزه در آمده است، آشنا بوده‌ام


برای دخترِآبی مو
این فروغ شامگاهی تنها چیزی بود که به من لذت می‌بخشید،همچون روشنایی لرزانی که در آستانه غارها، پس از آنکه دیر زمانی احساس کردی که در ظلمت احاطه شده‌ای،از میان برگها و آبها می‌تابد و جلوه‌ای لطیف و دلپذیر دارد.


برای مِریدایِ مومشکی
آه! کاش سرانجام روزنه نوری باز می‌شد، ودر میان این کینه کشی مداوم به یکباره نمایان می‌گردید.چنین می‌نمود که سراسر وجودم نیازی شگرف به تازه شدن دارد


برای مونالیزا
من خود را با عشق ورزیدن به بسی چیزهای دلپسند فرسودم،درخشش و شکوهشان از اشتیاق سوزان من بدانها سرچشمه می‌گرفت


برای محقق خوش صدا
از بیم از دست دادن عشق بود که من گاه توانستم با غمها،دلتنگیها و دردهایی بسازم که اگر جز این بود به آسانی در برابرشان تاب نمی‌آوردم.


برای آبی آسمون
می‌دانم که آدمی هنگامی که سخنی افزون بر آنچه گفته است ندارد، دست به نوشتن نمی‌برد.اما من نوشته‌ام و بازهم چیزهای دیگری درباره همین موضوع خواهم نوشت.


برای دختر‌آفتاب
سرگردانی پیشه کرده‌ام تا بتوانم به آنچه سرگردان است نزدیک شوم، پایبند مهر همه آنانی شده‌ام که نمی‌دانند خود‌را در کجا گرم کنند، و از دل و جان همه آوارگان را دوست داشته‌ام.


برای طبیعت‌گرد قشنگ
آه، چه شبها! ای پنجره‌گرد اتاقک من، ای دریچه بسته-چه شبها که از تخت خوابم به سویت نگریستم.


برای خانوم روانشناس
همیشه هرکسی جزیی از خویش را مدیون دیگری‌است.


برای خوشگلِ ژولیده
آسایشی دیگر جز خواب مرگ آرزو نمی‌کنم.می‌ترسم که هر هوس و هر شوری که در زندگی سیراب نکرده‌ام،ماندگار شود و عذابم دهد. امیدوارم پس از آنکه در این جهان آنچه را وجودم انتظار می‌کشید بیان کردم،در نومیدی کامل بمیرم.
دلبستگی،نه ناتانائیل،عشق!


برای یاسِ‌مهربون
شور و حرارت نا آرامشان علت شدت سیر آنهاست،و درخشش و شکوهشان معلول آن.شور و شوقی دلپذیر آنها را می‌سوزاند و تحلیل می‌برد؛از این روست که زیبا و درخشانند.


برای بهار خزون شده
تا باران می‌آید،همه چیز سبز می‌شود؛با اینکه زمین بسیار خشگ گویی عادت به لبخند زدن را از سر به در کرده است.


برای هنرمند کوچولو
گاهی برای آنکه بیانی پرشورتر و شاعرانه تر داشته باشیم، کار را به جایی می‌رسانیم که هیچ دقتی در گفتارمان نباشد.


مرد تو خیلی قشنگی♾🧡

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

42

obunachilar
Kanal statistikasi