ایران و 99 رمز و راز(5): ارزیابی نادرست قدرت ملی
@karimipour_k
✅استراتژی ملی، یا استراتژی بزرگ، ترکیبی از سه مولفه است:
1. علائق؛
2. منافع؛
3. توانمندی ها.
آن چه بستر اصلی کوچک و بزرگ بودن میدان جغرافیایی هر استراتژی ملی، به ویژه در سیاست خارجی و مخصوصا در فضای نزدیک پیرامونی را تعیین می کند،نه علائق و منافع، که توانمند ی است که کنترل و محدود کننده جاه طلبی ها است.
✅ در واقع قدرت ملی خود ترکیبی از شش قدرت: نظامی، اجتماعی (جمعیتی)، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی است. استراتژی ملی نیز عبارت است از فن یا هنر به کارگیری قدرت ملی به منظور دستیابی به اهداف.
✅ بر این اساس است که سلسله مراتب قدرت در جهان به پنج گونه ی ابرقدرت جهانی، قدرت های فرامنطقه ای، ابرقدرت منطقه ای، قدرت منطقه ای و قدرت ملی شکل می گیرد.
✅ آن چه در این سازوکار بسیار مهم و بلکه برای ملت ها «حیاتی» است، ارزیابی و سنجش «قدرت» از سوی مدیریت های کلان سیاسی هر ملتی است. بر فرض چنانچه حداکثر مجموع قدرت ملی یک کشور تا شعاع قدرتی منطقه ای باشد، به اشتباه از سوی این مدیریت ها به اندازه ی یک ابرقدرت منطقه ای یا قدرت برتر منطقه ای برآورد محاسبه شود، نتیجه اش فرورفتن در گرداب و باتلاق است.
✅ بر این پایه که خود به اندازه ی دست کم دو واحد درسی دانشگاه مفهوم دربردارد، به گمانم یکی از «چالش» های بنیادین جمهوری اسلامی، زیاد کردن پیاپی تعهدات برون مرزی خویش در قبال کمبود امکانات شش گانه (قدرت ملی) درونی است. چنین سازوکاری بی هیچ گمانی در نهایت به معنای نارضایتی در درون و رسیدن آن به حد اشباع است. چنین چرخه ای می تواند به انفجار بزرگ منتهی گردد.
✅ به گمانم فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی پیامد کارکرد همین چرخه ی منطقی بود. چین مائو نیز در حال طی همین چرخه بود که دنگ شیائو پینگ جلوی آن را گرفت و آن را در مسیر منافع ملی، و نه ایدئولوژیک، قرارداد. چینی ها با دور شدن از اهداف ایدئولوژیک و چسبیدن به منافع ملی، بس باهوش تر و سنجیده تر از جانشینان استالین عمل کردند و با شناختن جایگاه و قدرت ملی خود در سلسله مراتب جهانی، گام به گام با دگرگونی و تجدیدنظر طلبی ایدئولوژیک، بدون دست کشیدن از مرام شان خود را در مسیری قرار دادند که امروزه روز جلوه هایش در جهان فراگیر شده است.
✅ من کمترین گمانی ندارم که امروزه روز، جمهوری اسلامی ناگزیر است ، با ارزیابی دقیق تر توانمندی هایش و با تجدیدنظر کلی و همه جانبه در استراتژی خودبافته، ایران را می بایست از چرخه ی فرورفتن در گرداب و انفجار بزرگ برهاند.
Address: @karimipour_k
ID: @karimi_pour
@karimipour_k
✅استراتژی ملی، یا استراتژی بزرگ، ترکیبی از سه مولفه است:
1. علائق؛
2. منافع؛
3. توانمندی ها.
آن چه بستر اصلی کوچک و بزرگ بودن میدان جغرافیایی هر استراتژی ملی، به ویژه در سیاست خارجی و مخصوصا در فضای نزدیک پیرامونی را تعیین می کند،نه علائق و منافع، که توانمند ی است که کنترل و محدود کننده جاه طلبی ها است.
✅ در واقع قدرت ملی خود ترکیبی از شش قدرت: نظامی، اجتماعی (جمعیتی)، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی است. استراتژی ملی نیز عبارت است از فن یا هنر به کارگیری قدرت ملی به منظور دستیابی به اهداف.
✅ بر این اساس است که سلسله مراتب قدرت در جهان به پنج گونه ی ابرقدرت جهانی، قدرت های فرامنطقه ای، ابرقدرت منطقه ای، قدرت منطقه ای و قدرت ملی شکل می گیرد.
✅ آن چه در این سازوکار بسیار مهم و بلکه برای ملت ها «حیاتی» است، ارزیابی و سنجش «قدرت» از سوی مدیریت های کلان سیاسی هر ملتی است. بر فرض چنانچه حداکثر مجموع قدرت ملی یک کشور تا شعاع قدرتی منطقه ای باشد، به اشتباه از سوی این مدیریت ها به اندازه ی یک ابرقدرت منطقه ای یا قدرت برتر منطقه ای برآورد محاسبه شود، نتیجه اش فرورفتن در گرداب و باتلاق است.
✅ بر این پایه که خود به اندازه ی دست کم دو واحد درسی دانشگاه مفهوم دربردارد، به گمانم یکی از «چالش» های بنیادین جمهوری اسلامی، زیاد کردن پیاپی تعهدات برون مرزی خویش در قبال کمبود امکانات شش گانه (قدرت ملی) درونی است. چنین سازوکاری بی هیچ گمانی در نهایت به معنای نارضایتی در درون و رسیدن آن به حد اشباع است. چنین چرخه ای می تواند به انفجار بزرگ منتهی گردد.
✅ به گمانم فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی پیامد کارکرد همین چرخه ی منطقی بود. چین مائو نیز در حال طی همین چرخه بود که دنگ شیائو پینگ جلوی آن را گرفت و آن را در مسیر منافع ملی، و نه ایدئولوژیک، قرارداد. چینی ها با دور شدن از اهداف ایدئولوژیک و چسبیدن به منافع ملی، بس باهوش تر و سنجیده تر از جانشینان استالین عمل کردند و با شناختن جایگاه و قدرت ملی خود در سلسله مراتب جهانی، گام به گام با دگرگونی و تجدیدنظر طلبی ایدئولوژیک، بدون دست کشیدن از مرام شان خود را در مسیری قرار دادند که امروزه روز جلوه هایش در جهان فراگیر شده است.
✅ من کمترین گمانی ندارم که امروزه روز، جمهوری اسلامی ناگزیر است ، با ارزیابی دقیق تر توانمندی هایش و با تجدیدنظر کلی و همه جانبه در استراتژی خودبافته، ایران را می بایست از چرخه ی فرورفتن در گرداب و انفجار بزرگ برهاند.
Address: @karimipour_k
ID: @karimi_pour