My little Neptune =]


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


آبی، تاریکی‌ غلیظی بود که از تاریکی فرار کرده و تا آسمان دویده بود.💙

اینجا، برای من بنویس :>
https://t.me/BiChatBot?start=sc-169444-cprATGj

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


حالا هم برای اینکه حال و هوامون عوض شه بیاید یکم آهنگ گوش کنیم :)

«خونه جاییه که من با تو هستم.»

#music


برنامه فعلا اینه، برای تمامِ ساعات چیزی رو تعیین نمی‌کنم، فقط برنامه‌ی اون روز رو پیش می‌برم. شهریور برای همین باشه که روتین درسیم رو بسازم، حالا تا هرچقدر که شد درس رو پیش می‌برم.
اولین قدمِ آمادگی برای کنکور هم همینه، منظم بودن. همه‌چیز صرفا درس خوندن نیست.
به هرحال اینم یه آزمایشه، تصمیمیه که حالا با توجه به شرایطی که دارم و می‌دونم درسته می‌گیرم.


Elle dan repost
ببینید، من از برنامه ریختن واقعن خوشم میاد، احتمالن هم بخاطر infj بودنمه، ولی همچنین برنامه‌های طولانی مدتم همیشه شکست می‌خورن. مثلن اگه برنامه یک هفته‌ای بنویسم روی کاغذ، حتمن شکست می‌خوره. چون هی تو ذهنم می‌گم ینی هر روز باید این کار رو بکنم من؟!
راه‌حلی که خودم پیدا کردم اینه که به طور کلی مشخص کنم برای یک هفته می‌خوام چیکار کنم، به هیچ وجه جزئیاتش رو ننویسم، بعد فقط مال فردا رو بنویسم. اون هم سعی می‌کنم خودم رو گول بزنم. اگه ۵ تا کار باید انجام بدم، فقط دوتاش رو می‌نویسم، یکی آسون و یکی سخت. بعد به خودم می‌گم ببین فقط همین دوتان. بیا انجام بدیم و راحت شیم. اونا رو که انجام دادم، می‌رم برای خودم یک کاری انجام می‌دم. یکی با خوابیدن استراحت می‌کنه، یکی با فیلم دیدن، من هم با بیهوده گذروندن وقتم. بعد دوتا کار دیگه رو می‌نویسم و می‌گم ببین فقط اینان ها. این‌ها رو هم انجام بدی ۸۰ درصد برنامه‌هات تمومه ها. و گول می‌خورم. بازم تکرار چرخه قبلی. بعد هم یه دونه کار مونده فقط. اونم انجام می‌دم که به خودم بگم به همه چی رسیدم و تمام!

#productivityhabits


Elle dan repost
همه اینا رو کسی نیومد از همون اول بهم بگه، در واقع هیچ کس هم نمی‌تونست بگه. فقط شروع کردم و با هزار بار آزمون و خطا، ناامیدی و دوباره برگشتن به مسیر، متوجه شدم مدلم اینه و تازه اینم یه چیز ثابت نیست. به مرور زمان ممکنه مجبور بشم تغییر بدم، که خب طبیعیه. آدم رشد می‌کنه، عوض می‌شه، خسته می‌شه. لازمه که سیستمش آپدیت بشه هر از گاهی.


Elle dan repost
هر روز سر همون ساعت مشخص شروع می‌کنم و این دیگه روتین شده برام، مغزم راحت باهاش کنار میاد. می‌دونم معمولا ۴۵ دقیقه الی یه ساعت قراره کاری رو انجام بدم و بعدش یه ربع استراحت دارم. اگه خسته بودم بیشتر استراحت می‌کنم. می‌دونم شب‌ها از یه ساعتی به بعد باید کار و درس رو ول کنم، وگرنه فردا صبحش قطعا دلم نمی‌خواد هیچ کاری بکنم.
#studytips


Elle dan repost
برای شروع کارها هم همینه، اگه زمان مشخص کنم یا دلم نمی‌خواد سر اون ساعت انجام بدم، یا اگه یه دیقه دیر بشه دیگه انجامش نمی‌دم. مدل من اینه که اصلا مغزم دوست نداره برای تمااام ساعت‌های روز برنامه از قبل تعیین شده داشته باشه. عوضش اگه چندتا کار رو مشخص کنم، بعد به خودم بگم فردا که بیدار شدم بین ۸.۵ تا ۹ کارهام رو شروع می‌کنم، خیلی تاثیر بهتری داره برام و انجام کاری رو عقب نمیندازم.
#studytips


Elle dan repost
من دقیقا همینطوری‌ام. یاد گرفتم مدلم اینه که برای استراحتم یه برنامه مشخص و معین نداشته باشم. می‌دونم چندتا گزینه دارم البته، که مثلا برم پشت بوم راه برم، یکم توی گوشیم بچرخم، غذا درست کنم، سریال ببینم یا پادکست گوش بدم. ولی اگه مشخص کنم که توی فلان #استراحت قراره فلان کار رو بکنم، انگار سنگ اون کار میفته روی سر من! حتی اگه عاشق اون کار باشم :)) نمی‌دونم دلیلش چیه. ولی خب یاد گرفتم یه چارچوب کلی داشته باشم ولی برنامه ثابت و مشخص نه.
#studytips


wonder dan repost
اینو فوروارد کردم یه چیزی در ریپلای بهش بنویسم اصلا فراموشم شد
احساس می کنم دارم يه بيماري مغزي ميگيرم. هشتگ اولين نشانه هاي medical school Syndrom
مي خواستم بگم من خيليي وقته كه با برنامه ريزي مشكل دارم. هميشه داشتم. اين ترم جزو اصلي ترين تمركز هام اين بود كه هنر برنامه ريزي رو ياد بگيرم. يه زماني كه زندگيم صرفا تعداد ساعت هاي درس خوندن و وقت دكتر چهار ماه يه بارم بود، متوجه اهميت اش نمي شدم، اما الان كه خيلي چيزا توي برنامه ام هست كه به آدم هاي ديگه مربوطه و ددلاين داره و... خيلي واقعا اهميتش و نيازم بهش رو حس مي كنم
حالا الان ها در مورد همين خيلي مشكل دارم، اين برنامه ريزي كردن براي استراحت ها، چون هربار مي خوام براي استراحت هام برنامه ريزي كنم، اينطوري ميشم كه "خب اگه گفتم اين ساعت مي خوام فيلم ببينم ولي وقتي اون ساعت شد دلم نمي خواست فيلم ببينم چي؟"
و اينكه هنوزم باهاش مشكل دارم ديگه، ولي دارم كار مي كنم
و واقعا دلم ميخواد هنر برنامه ريزي رو ياد بگيرم


اینا رو اینجا می‌گم که باهم یاد بگیریم...
می‌گم "بچه‌ها" ولی دارم خطاب به خودمم تکرارش می‌کنم :)


نکته‌ی بعدی اینه که خودمون باید خودمون رو باور داشته باشیم بچه‌ها. هیچکس برای کمک نمیاد. باور کنید، من خیلی منتظرش موندم ولی هیچکس نیست.
اطرافیان فوقش فقط به عنوان "اطرافیانت" می‌تونن کمکی کنن.
در نهایت اونی که باید انجامش بده و سختیش رو به جون بخره تویی. فقط خودتی.
پس پشتِ خودت رو خالی نکن. می‌خوای خودتم از خودت دریغ کنی؟ چیزی که می‌خوای اینه؟ "تنهایی"؟


Elle dan repost
یکی از چیزهایی که برای روتین صبح توصیه می‌شه اینه که یه چند دقیقه‌ای با خودمون خلوت کنیم و بگیم درسته سخته، ولی خب از پسش برمیام دیگه مگه نه؟ چون من تا حالا خیلی از وقت‌هایی که فکر می‌کردم نمی‌تونم، تونستم. یادم افتاد که عه، من قوی‌ام فقط دلم نمی‌خواسته ببینم قوی‌ام، یا یادم رفته بود. یا دلم نمی‌خواسته اون کار رو انجام بدم.
همه‌مون قوی‌ایم بچه‌ها. و این ممکنه شبیه شعار به نظر بیاد، ولی واقعا هستیم. فکر می‌کنیم حالا که به برنامه‌هایی ریختیم، پایبند نموندیم، پس بی‌اراده‌ایم، تنبلیم و ... ولی یه صبح هم همین رو امتحان کنین؛ به خودتون بگین مهم نیست تا حالا چیکار می‌کردم، مهم اینه که هر روز یک شروع دوباره‌ست و من امروز قوی‌تر از همیشه‌م و این رو انجام می‌دم و تمام. اولش باورتون نمی‌شه، پس تا باورتون نشده از جاتون بلند نشین. اون‌قدر بگین که باورتون بشه امروز واقعا قوی‌تر و بااراده‌تر از همیشه‌این.
به هر حال قرار نیست معجزه بشه و تو یه روز از ۴ ساعت برسین به ۱۴ ساعت. ولی ۷ ساعت چرا، ولی n ساعت خیلی مفید چرا. مهم هم همینه، که یه قدم بریم جلوتر، و یادمون بمونه که اندازه قدم همه متفاوته.

#productivityhabits


این نکته‌ای که النا می‌گه هم مهمه. درسته، آزمون نیست و یه آزمایشه. اما مهم اینه که آیا تو واقعا ازش یاد می‌گیری و برای جبرانش تلاش می‌کنی؟ یا که خودت رو به اون راه می‌زنی و به اسمِ تکرارِ آزمایش، با آگاهی اون مسیر اشتباه رو به انتظار معجزه توی وجود خودت ادامه میدی!

"اگه دیدی دو روز، چهار روز، یه هفته یه چیزی برات جواب نداد زود عوضش کن. منتظر چی نشستی؟ هر روز همون کار رو می‌کنی که یه معجزه‌ای بشه و دیگه صبح رو از دست ندی؟"


Elle dan repost
داشتم می‌گفتم من صبح زود بیدار می‌شم، اما هر روز هم صبح رو از دست می‌دم. گفت چون با این فکر نمی‌خوابی که فردا صبح بیدار می‌شم و درس می‌خونم؛ برای خودت برنامه مشخص می‌کنی، صبح هم زود بیدار می‌شی به امید این‌که در طول روز اون برنامه رو انجام بدی. اگه دیدی دو روز، چهار روز، یه هفته یه چیزی برات جواب نداد زود عوضش کن. منتظر چی نشستی؟ هر روز همون کار رو می‌کنی که یه معجزه‌ای بشه و دیگه صبح رو از دست ندی؟

دیشب برنامه‌م رو گذاشتم کنار تختم، با خودم گفتم صبح بیدار می‌شم و درس می‌خونم. اون‌قدر گفتم که استرسم از بین رفت. امشب هم استرس دارم، می‌ترسم از نتونستن. اما اشکالی نداره. من یه روز تونستم، قوی‌تر هم شدم. فردا هم حتما می‌تونم‌؛ باز هم صبح بیدار می‌شم و درس می‌خونم، بیدار می‌شم و درس می‌خونم، بیدار می‌شم و درس می‌... اول این، بعدش بقیه کارها.


کتاب در مورد سوگ می‌گه اما فکر می‌کنم مسیر تلاش هم یه همچین چیزی باشه.
برای اینکه توی مسیرمون احساس شکست نکنیم، بهتره اولش بپذیریم که همه‌ی این‌ها یه آزمایشه و آزمون نیست. که در اون رد نمی‌شیم، فقط یاد می‌گیریم.
حالا جوابم رو گرفتم. که نه،
این یه آزمایشه و قرار نیست هیچوقت تموم شه. ادامه پیدا میکنه تا جوری که مناسبت شرایطته شکل بگیره و سایز تنت شه. و بعدها، با عوض شدن شرایطت، این آزمایش میتونه دوباره تکرار بشه.


قبل‌تر ها توی این مسیر یه چیزی رو یاد گرفتم.


توام همینطور رفیق. همه‌مون می‌تونیم. تنبلی فقط یه برچسبه که ذهن برای جا زدن ازش استفاده می‌کنه :)
ازت ممنونم.


@BiChatBot dan repost
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
ولی شک نکن میتونی https://t.me/littleneptune/4215


نیاز به تمرین و تلاش داریم رفیق :)




آه مرسی🫂❤️

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

37

obunachilar
Kanal statistikasi