بشر از لحاظ احساسات مادي ترقي كرده،
اما از نظر اخلاقي سير نزولي داشته.
او قادر نيست كوته فكري و انتقادش نسبت به ديگران را ترك كند.
اگر كسي دليل آن را بپرسد،
خواهد فهميد كه خودخواهي و غرايض شخصي اش دليل اينهاست.
بشر چيزها و انسانها را به خاطر خود آنها نيست كه دوست دارد؛
او به خاطر نفع شخصي خودش آنها را دوست دارد.
همه افكار، گفتار، و اعمالش از خودخواهي نشات مي گيرد.
او محدود به يك سري خواسته ها و تمايلات شده.
او همه وقت و تلاش خويش را صرف رسيدن به خواسته هايش مي كند.
او تحت اين تصور غلط قرار گرفته كه رسيدن به همه خواسته ها به او خوشبختي مي بخشد.
او بايد بفهمد كه تنها نابودي خواسته ها او را به سعادت جاودان رهنمون ميسازد.
خوشبختي حقيقي در مرحله بي آرزويي است.
🕉📿
@meditat
اما از نظر اخلاقي سير نزولي داشته.
او قادر نيست كوته فكري و انتقادش نسبت به ديگران را ترك كند.
اگر كسي دليل آن را بپرسد،
خواهد فهميد كه خودخواهي و غرايض شخصي اش دليل اينهاست.
بشر چيزها و انسانها را به خاطر خود آنها نيست كه دوست دارد؛
او به خاطر نفع شخصي خودش آنها را دوست دارد.
همه افكار، گفتار، و اعمالش از خودخواهي نشات مي گيرد.
او محدود به يك سري خواسته ها و تمايلات شده.
او همه وقت و تلاش خويش را صرف رسيدن به خواسته هايش مي كند.
او تحت اين تصور غلط قرار گرفته كه رسيدن به همه خواسته ها به او خوشبختي مي بخشد.
او بايد بفهمد كه تنها نابودي خواسته ها او را به سعادت جاودان رهنمون ميسازد.
خوشبختي حقيقي در مرحله بي آرزويي است.
🕉📿
@meditat