@music_del_aقرار نیست ازش خسته بشی!
به هم پیچیدن شاخه های لطیف و نرم گل های جنگلی خوش بو و رنگی که جمع کردی نه تنها دستهاتو که پر شده از زخم بخاطر خار گلای مختلف خسته و کرخت نمیکنه،ببکه باعث میشن لبخند گوش تا گوشی بزنی و همراه با صدای پیانو یا ویالونی که از عمارت اشراف زاده ی توی شهر به گوش میرسه تاب بخوری...
تاج های گلی که هرکدوم داخل ذهنت برای خودشون یه شاهزاده و زندگی زیبا و شیرین پر از عشقی دارن رو روی پیشخوان گل فروشیای میذاری و منتظر خریدار های پر از ذوق و شوری که برای خودشون یا فرد مورد علاقه اشون ازت نظر میپرسن و همیشه بهت رو میارن میشینی تا از چای معطرت لذت ببری~