شاید یک شب بخوابم و دلم بخواد صبح با صدای نهنگایی که روی آسمون شهر پرواز میکنن بیدار بشم. اینقدر نزدیک باشن که بتونم از روی پشت بوم امتداد خاکستریه شیارهای زیر شکمشون رو ببینم. بشینم و ساعت ها وقتی که با باله هاشون شکل ابر هارو تغییر میدن نگاهشون کنم.
- نارسیس, „مجموعه رویآهای ناممکن„
- نارسیس, „مجموعه رویآهای ناممکن„