بنویسم که بخونی dan repost
اینکه قبول کنی زندگی عادلانه نیست بیشتر از اینکه بهمت بریزه هلت میده جلو. آدم اگه باور داشته باشه که عدالتی هست و "همیشه حق به حق دار میرسه" و "بیگناه تا پای دار میره ولی بالای دار نمیره" و بقیه مکانیسمایی که تهش بهت میخواد بگه که اگه الان دهنت سرویسه عوضش اون دنیا برنامه عشق و حاله یا اگه فلانی حقتو خورد یه روزی یه جایی پاره میشه و قص علی هذا و اینا شاید بهت کمک کنه در لحظه آروم بشی ولی تورو تو یه موضع انفعال قرار میده که منتظر بشی تا حقتو بهت بدن.
ولی زندگی عادلانه نیست. به همین دلیل که n میلیون نفر باهوشتر و خوشگل و خوشتیپتر از ماها تو دنیا هست. به همین دلیل که هممون تو خانوادههای ثروتمند و تحصیلکرده به دنیا نیومدیم. به همین دلیل که ماها تو ایران زندگی میکنیم و هشت میلیون نفر دیگه تو سوییس. به همون دلیل که ماها به آب سالم و یه وعده غذای گرم و گوشی و اینترنت دسترسی داریم و نزدیک دو میلیارد نفر دیگه همینارو هم ندارن. به همین دلیل که ماها تا امروز زنده موندیم ولی خیلی آدمای دیگه امروز رو ندیدن.
پذیرش اینکه دنیا عادلانه نیست به آدم اینو حالی میکنه که اولا همینه که هست. یه دونه بلیت بازی داری صندلی خرابه اونم رو سکوی بالا ردیف یکی مونده به آخر بهت رسیده که بغل دستیت هم یه بیشعوره که با دوستش داره چیپس میخوره و کله تورو عصبانی کرده. ولی همین یه دونه بلیته. دوم اینکه ببین انتظاراتتو از خودت و دنیای اطرافت واقعی کن. زندگی رو فیلم سوپر در نظر نگیر که بری جلو و نشه و بخوره تو پیشونیت. خود این تو پیشونی خوردنه بما هو "تو پیشونی خوردن" البته امر پسندیدهایه. آدم یاد میگیره مسیرشو اصلاح میکنه. منظور من چیز دیگس. اگه سیبل اشتباهی رو هدف بگیری اصن تو زمین اشتباهی بازی کردی انتظارات اشتباهی داشتی و نتایج اشتباهی میگیری و این میل تورو به ادامه دادن به زندگی به شدت کم میکنه. اشتیاق و هیجانو میگیره ازت. سوم اینکه برای جبران بی عدالتی تو زندگی شخصیت وادار میشی تکون بخوری و این تکون خوردنهس که تورو رشد میده. تورو از اون موضع انفعال در میاره. از همه اینا مهمتر اینکه کمکت میکنه سالم زندگی کنی. رشد و موفقیت دیگران مثه استخون تو گلوت گیر نمیکنه که "من صب تا شب دارم جون میکنم این لندهور صرف اینکه تو این خونواده به دنیا اومده مرسدس زیر پاشه." راحت میشی. از طرفی زندگی سخت و مشقت بار کسایی که گرفتارن روح و روانت رو خراش نمیده. از رفاه اولی الهام میگیری برای ساخت رفاه خودت و جامعهت و کمک میکنی تا رنج دومی کمتر شه. وقتی دنیا رو ناعادلانه برای خودت تعریف میکنی نه بالاتر و بهتر از تو احساس بدبختی بهت میده نه گرفتارتر از تو روحت رو مچاله میکنه. دست از مقایسه کردن بر میداری و سوالت این میشه که من باید با زندگیم چیکار کنم؟ من از جون خودم چی میخوام؟
@benevisamkebekhooni
ولی زندگی عادلانه نیست. به همین دلیل که n میلیون نفر باهوشتر و خوشگل و خوشتیپتر از ماها تو دنیا هست. به همین دلیل که هممون تو خانوادههای ثروتمند و تحصیلکرده به دنیا نیومدیم. به همین دلیل که ماها تو ایران زندگی میکنیم و هشت میلیون نفر دیگه تو سوییس. به همون دلیل که ماها به آب سالم و یه وعده غذای گرم و گوشی و اینترنت دسترسی داریم و نزدیک دو میلیارد نفر دیگه همینارو هم ندارن. به همین دلیل که ماها تا امروز زنده موندیم ولی خیلی آدمای دیگه امروز رو ندیدن.
پذیرش اینکه دنیا عادلانه نیست به آدم اینو حالی میکنه که اولا همینه که هست. یه دونه بلیت بازی داری صندلی خرابه اونم رو سکوی بالا ردیف یکی مونده به آخر بهت رسیده که بغل دستیت هم یه بیشعوره که با دوستش داره چیپس میخوره و کله تورو عصبانی کرده. ولی همین یه دونه بلیته. دوم اینکه ببین انتظاراتتو از خودت و دنیای اطرافت واقعی کن. زندگی رو فیلم سوپر در نظر نگیر که بری جلو و نشه و بخوره تو پیشونیت. خود این تو پیشونی خوردنه بما هو "تو پیشونی خوردن" البته امر پسندیدهایه. آدم یاد میگیره مسیرشو اصلاح میکنه. منظور من چیز دیگس. اگه سیبل اشتباهی رو هدف بگیری اصن تو زمین اشتباهی بازی کردی انتظارات اشتباهی داشتی و نتایج اشتباهی میگیری و این میل تورو به ادامه دادن به زندگی به شدت کم میکنه. اشتیاق و هیجانو میگیره ازت. سوم اینکه برای جبران بی عدالتی تو زندگی شخصیت وادار میشی تکون بخوری و این تکون خوردنهس که تورو رشد میده. تورو از اون موضع انفعال در میاره. از همه اینا مهمتر اینکه کمکت میکنه سالم زندگی کنی. رشد و موفقیت دیگران مثه استخون تو گلوت گیر نمیکنه که "من صب تا شب دارم جون میکنم این لندهور صرف اینکه تو این خونواده به دنیا اومده مرسدس زیر پاشه." راحت میشی. از طرفی زندگی سخت و مشقت بار کسایی که گرفتارن روح و روانت رو خراش نمیده. از رفاه اولی الهام میگیری برای ساخت رفاه خودت و جامعهت و کمک میکنی تا رنج دومی کمتر شه. وقتی دنیا رو ناعادلانه برای خودت تعریف میکنی نه بالاتر و بهتر از تو احساس بدبختی بهت میده نه گرفتارتر از تو روحت رو مچاله میکنه. دست از مقایسه کردن بر میداری و سوالت این میشه که من باید با زندگیم چیکار کنم؟ من از جون خودم چی میخوام؟
@benevisamkebekhooni